به گزارش ” صبح رابر” به نقل اززنان کویر ، من یک روستایی ام، چشمانم را خروس خوان باز می کنم و تا غروب با همت گام بر می دارم تا در برابر همه ی آنچه که نیاز دارم خود کفا باشم؛ مصداق همان اقتصاد مقاومتی را می گویم.
آنقدر به خود اطمینان دارم و بر خود متکی هستم که پای مذاکره با هیچ کس نمی نشینم چون غرور من چنین اجازه ایی را نخواهد داد من ایرا نی ام.
نه تریبونی دارم تا هر کار کوچک و خردی را در بوق و کرنا کنم و به ادعایی که بدان ببالم.
خاکی خاکی ام از جنس انسانهایی که انسانند…
من یک روستایی ام؛ پدر و مادرم نیز روستایی اند.
نه پدری دارم که بواسطه آن منصب و قدرت بگیرم و نه مادری که رسانه ها به دنبال حرف هایش باشند.
راستی اگر از من خطایی سز برند کمتر از یک هفته در دادگاه محکوم خواهم شد می دانی چرا؟
چون پدرم نیز روستایی است، بیچاره من و پدر که قدرت ونفوذی نداریم تا بواسطه آن بخشیده شوم و یا دادگاهم موکول شود به آینده و آینده…
مادرم نیزهنگامی که حکمم را صادر می کنند آهسته در دل برایم دعا می کند و به هیچ کس نخواهد گفت: ” پدر سوخته ” …
من یک روستایی ام، غیرت دارم و این را در هشت سال دفاع مقدس ثابت کرده ام؛ آن زمان که دشمن متجاوزگر به خاک وطنم طمع ورزید جزء اولین کسانی بودم که در صف مبارزه و دفاع ایستاده بودم و بعد از این هیچ گاه از دلاوری هایم به سخن ننشستم چرا که با خدای خود معامله کرده ام و نه با بنده ی خدا.
و در آخر؛
آری، من یک روستای ام، اگر در کوچه باغ های روستایم قدم برداشته ام برای فتح همتی بوده است و نه کسب نام و نشانی…
نوشته :بانوی کویر
انتهاب پیام/