پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

14:11:43 - چهارشنبه 15 مهر 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
هشدار صریح رهبری به آل سعود صبری عجیب به دلهای ما انداخت
حاج معصوم علی زمانی به همراه همسر، برادر و زن برادرش به سفر حج رفت و از این جمع او بود که برنگشت.

به گزارش ” صبح رابر”؛ به نقل از «تیتریک»؛ روزهای جوانی و میانسالی را پشت سرگذاشته بود ولی دست از زحمت کشیدن برنمیداشت، همه او را با این صفت میشناختند و دوست داشتند، یا مناسبتهای مذهبی طول سال را در حسینیه امامزاده محمد(ع) به اهل بیت و عاشقانشان خدمت میکرد یا در باغچه خانه و زمین کشاورزی به کشت و تولید مایحتاج میپرداخت و محصول زحمتش هم تنها برای اهل خانه نبود، همه باید از آن نصیبی میبردند تا معصوم علی راضی و خوشنود باشد.

معصوم علی زمانی دوست داشت پرستوی آسمان منا باشد/ پرستویی که دل بازگشت از آسمان عرفه را نداشت

۷ دختر دارد و یک پسر، دخترانش از زندگی عاشقانه با پدر خاطره ها دارند و تعریف ها میکنند ولی این خاطره آخر دل همه را سوزانده است، از هزینه برای حج تمتع که معصوم علی با دستان خالی و پس انداز و زحمت تهیه کرد و به همسر قول داد که بی او به این سفر معنوی نرود و به وعده خود عمل کرد.
دختر کوچک خانواده میگوید، وقتی بابا تدارک سفر میدید در این دنیا سیر نمیکرد، از روزی که ثبت نام کرد تا روزی که برای آموزش راهی کارگاه حج و زیارت شد، لحظه ای که وارد شد عاشقانه زمزمه میکرد…الهم لبیک…لاشریک لک لبیک…. و نوه خود را صدا کرد و گفت، بیا این کاغذ را بگیر و ببین درست میخوانم دخترم….معصوم علی شاید سواد خواندن چندانی نداشت تا کلمات را از روی نوشته بخواند ولی چنان از ته قلب و مشتاق به لقای پروردگار آن را ندا داد که خداوند هم لبیک گفت و حاجی خود را به وصال خوش عاقبت نائل گرداند.

 

معصوم علی زمانی دوست داشت پرستوی آسمان منا باشد/ اولتیماتوم رهبری به آل سعود صبری عجیب به دلهای ما انداخت

 

دختر دیگر تعریف میکند، بابای مهربانم وقتی میخواست برای اولین بار چمدان خود را ببندد از ما خواست دامادمان را خبر کنیم تا او این کار را برایش انجام دهد و این بار سفر بستن به دست یک فرزند شهید باشد و نیتی که پدر در تمام کارهای سفرش داشت به همین ترتیب متبرک و خیر بود، تمام آشنایان و همسایه ها را به حسینیه همیشگی دعوت کرد و آنهایی هم که نتوانستند بییند، خود به دیدارشان رفت و حلالیت طلبید….گویا آماده سفری بدون بازگشت میشود و این مسئله امروز برایم حیرت انگیز تر نمایان میشود.

دختر دیگرش گفت: مدام به او میگفتیم با اتفاقاتی که در عربستان برای حاجیان می افتد، میترسیم آسیبی به تو و مادرم برسد، نروید و ما را نگران نکنید و برایش صدها دلیل و خاطره میگفتیم…و بابا بدون اینکه با کلامی ما را برنجاند فقط گوش میکرد و به انجام بقیه کارها میرسید، انگار گوشش تنها با ما بود و دلش قبل از جسمش به دیدار خانه خدا رفته بود.
وی با بیان اینکه پدرم میگفت حس میکنم مانند پرستویی هستم که به زادگاه اصلی خود پرواز میکند و چنان اشتیاقی به حج گذاشتن دارم که لحظه ای نمیتوانم روی پا بند شوم اظهار داشت: بابا گفت، کلید چمدانها را اینجا برایتان آویزان میکنم که اگر خودم نتوانستم انها را باز کنم و آن را برایتان آوردند مشکلی نداشته باشید و ما همه با ناراحتی گفتیم، خودت که آمدی کلید را برمیداری و خودت چمدانها را باز میکنی…
ولی بابا دیگر نیامد و کلیدها همچنان بر روی درختچه به دست مهربان پدرم آویخته شده است.

 

معصوم علی زمانی دوست داشت پرستوی آسمان منا باشد/ اولتیماتوم رهبری به آل سعود صبری عجیب به دلهای ما انداخت

 

دختران حاجی شهید، معصوم علی زمانی هنوز هم نمیتوانند فیلمهای دلخراش از جان دادن حاجیان را منا را ببینند و میگویند، وقتی این اتفاق افتاد فردای آن روز به ما از شهادت پدر خبر دادند و ما همه آنقدر در شوک فرو رفتیم که فقط توان جیغ کشیدن داشتیم تا اینکه رهبری آمدند و در این باره حرف زدند، رهبری فرمودند این حاجیان جایگاهی بلند نزد خداوند دارند و همه ما باید به این جایگاه غبطه بخوریم.
دختران شهید منا ادامه دادند: بار دوم که مقام معظم رهبری به آل سعود اولتیماتوم دادند و رسیدگی وضعیت حجاج را خواستار شدند، صبری عجیب به دل ما افتاد و از اینکه کسی را داریم که دلش برای ملت و مردمش بطپد و جای پدران شهید را برای فرزندانش بگیرد خوشحالیم.

پیکر حاج معصوم علی زمانی به دیار برمیگردد و به آرامگاه ابدی برده میشود، در حالی که همسرش هنوز از فوت شوهر و همسفر خود خبر ندارد و در بیمارستان عربستان به سر میبرد.

انتهای پیام/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب