عبدالله گنجی
به گزارش”صبح رابر“فهم اعتدال که قرار است به گفتمان غالب تبدیل شود، توسط افراط معنابخشی میشود. به تعبیر دیگر تا فهم افراط یا تفریط روشن نشود، اعتدال نیز قابل فهم نیست. اصولاً در نظام خلقت این دوگانهها هستند که همدیگر را معنی مینمایند، به طور مثال با وجود شب، روز معنی مییابد، با دیدن بلندی، گودی معنی میشود و وجود زن است که مرد را مفهوم میبخشد. در جامعه و دولت ما چه چیزی افراط محسوب میشود که نقطه مقابل آن اعتدال است؟ به طور مثال کسانی که براندازند افراطی هستند یا کسانی که برای حفظ نظام جمهوری اسلامی جان خویش را آماده نثار کردهاند؟ بنابراین همانطور که اعتدال باید تفسیر شود تا به سرنوشت اصلاحات دچار نشود، افراط نیز باید شاخصگذاری و شناسایی گردد. فهم افراط در جامعه ایران به دو طریق قابل درک است. اول تجربه گذشته کشور و انقلاب و دوم متون و مبانی دینی ما که مسیر اعتدال را تجویز مینماید که برجستهترین آن «خیر الامور اوسطها» میباشد. بنابراین در صحنه سیاسی- اجتماعی کشور و در روابط نیروهای اجتماعی و قدرت، میتوان موارد ذیل را مصداق افراط نامید.
۱- خود را همتراز انقلاب دانستن: برخی افراد یا جریانات آنقدر دایره نیروهای انقلاب را تنگ میبینند که فقط خود را همتراز و هم وزن انقلاب میدانند. این نگرش در هر دو جناح وجود دارد. حتی براندازان نیز مدعی خط امام هستند و بسیاری از نیروهای انقلاب را مخالف امام و انقلاب معرفی میکنند.
منبع خبر: جوان آنلاین
۲- عصیانگری بر چارچوبهای نظام: برخی از کسانی که خود را در خانواده انقلاب تعریف میکنند بارها عمل گریز از مرکز را داشتهاند و حتی از اصول و آرمانها و ارزشهای انقلاب عدول کردهاند و بارها علیه نوع نظام مستقر، رهبری و قانون اساسی، سخنفرسایی و قلمفرسایی نمودهاند، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب مصداق قطعی و عینی این مهم میباشند.
۳- تأثیر رفتار توسط دشمنان: کسانی که موجب خوشحالی دشمنان میشوند دو دستهاند؛ عدهای که میفهمند با رفتار و منش خود، دشمن را خوشحال میکنند و تعمداً به این مهم میپردازند. این جماعت اصولاً به چیزی به نام دشمن اعتقاد ندارند و برای توصیف روابط خصمانه امریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران از مفهوم «توهم توطئه» استفاده میکنند و غرب از روی کارآمدن آنها بسیار مسرور میشود. دسته دیگر کسانی هستند که هدف آنان خوشحال کردن دشمن نیست اما طوری عمل میکنند که به تعبیر مقام معظم رهبری پازل دشمن را تکمیل و بهانهای به دست دشمن میدهند. این جماعت را میتوان بین کسانی که معتقد به انقلاب نیز هستند، یافت.
۴- سیاهنمایی از وضعیت کشور: افراط گران کسانی هستند که برای رسیدن به قدرت، تفسیری از کشور و نظام ارائه میدهند که گویی همه چیز در نقطه صفر است و هیچ روزنهای وجود ندارد، سیاه و سفید دیدن صحنه کشور مصداق افراط و تفریط و نسبی دیدن نقاط قوت و ضعف عین اعتدال است.
۵- غلتیدن در عرصه اسلامیت یا جمهوریت: اصولاً «جمهوری اسلامی» خود معادل اعتدال است و دو دسته در کشور ما هستند که مدل دیگری برای اداره کشور مدنظر دارند. برخی معتقد به «حکومت اسلامی» به جای «جمهوری اسلامی» هستند و برخی معتقد به «جمهوری» هستند و حاکمیت دوگانه را چند سال پیش طرح و اسلام و مردم سالاری را فاقد شاخصهای همبستگی معرفی کردند. این دو نگرش به نظام مستقر، مصداق افراط یا تفریط است. بنابراین روحانی طرفدار جمهوری اسلامی است و به طرفداران حکومت اسلامی و جمهوری میدان نخواهد داد.
۷- جلو رفتن و عقب ماندن از رهبری: در صلوات شعبانیه آمده است که هر کس از اهل بیت جلو برود و عقب بماند بیچاره است و صراط مستقیم، همراه آنان بودن است. در نظام جمهوری اسلامی نیز اینگونه است. جلوتر از رهبری حرکت کردن یا از وی عقب ماندن مصداق افراط و تفریط است.
۷- اتهام و ترور شخصیتها در درون خانواده انقلاب: بیحیثیت کردن افراد، ایراد اتهام قبل از اثبات جرم، آلوده نشان دادن شخصیتهای همراه نظام، فاسد نشان دادن بخشهایی از نظام که همفکران ما آن را در اختیار دارند، اتهام به نهادهای انقلاب و … مصداق افراط و عملی غیراخلاقی است.
۸- دگردیسی در رفتار و مواضع: مدیران و سیاسیون کشور دارای تصویری مشخص و قابل قضاوت در بین مردم هستند اما تغییر ۱۸۰ درجه مواضع، حرکت در بین «اضداد» (مثل مخملباف، اکبر گنجی، پورنجاتی و…) مصداق افراط و تفریط است. تحول معرفتی و خروج از معرفت دینی مصداقی از افراط مدرن است.
۹- پیمودن راههای غیرمتعارف برای رسیدن به قدرت: اندیشیدن به راههای غیردموکراتیک برای رسیدن به قدرت همانند حوادث سال ۱۳۸۸، تخریب رقیب، عوامفریبی، زد و بند، وارونه جلوه دادن حقایق، نفاق با نیروهای اصیل و اتهام به نظام نیز از مصادیق افراط است.
۱۰- بیاعتقادی به فصلالخطاب در اداره کشور: مشی روشنفکری، تأکید به خودفهمی و خوداشتهادی و عبور از خطوط قرمز نظام و همیشه بر ساز مخالف سوار شدن و منفیگرایی مطلق از مصادیق افراط است و دهها مورد دیگر که میتواند روی دیگر سکه آن اعتدال باشد. امید است اعتدال، مصادره افراط نشود.