به گزارش “صبح رابر“؛ به نقل از آناج، حسن روحانی بهتازگی مدعی شده است: «اگر این دولت میخواست راه گذشته را ادامه دهد، امروز صادرات نفت کشور به صفر میرسید. در حالی که اگر برجام نبود، قدم به قدم حتی یک بشکه نفت را هم نمیتوانستیم صادر کنیم، اما بهزودی با یاری خداوند و تلاشهای دولت، به نقطهای خواهیم رسید که حق و سهم حضور ما در بازار بوده است.»
در خصوص این سخن آقای روحانی باید به موارد زیر توجه کرد:
۱٫ همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، میزان صادرات نفت ایران چیزی حدود ۱٫۷ میلیون بشکه در روز بوده که هر بشکهی آن در بازار جهانی معادل ۱۰۸ دلار در شهریور سال ۹۲ به فروش میرفته است. این میزان در دولت روحانی روند نزولی به خود گرفت تا جایی که به ۱٫۴ میلیون بشکه در سال ۹۳ رسید. اما در سال ۹۴ این رقم افزایش یافت و ایران توانست در شش ماهه نخست سال ۹۴، به طور میانگین روزانه ۱٫۵۳۴ میلیون بشکه صادر کند.
دولت تدبیر و امید، در حالی وارد پاستور شد که نفت ۱۰۸ دلاری را تحویل گرفت و بعدها در اثر عوامل مهم سیاسی، خصوصا کارشکنیهای عربستان سعودی و ایالات متحده، و ناتوانی وزارت نفت ایران در مهار روند نزولی قیمت نفت و بعضا کمک به رژیم سیاسی کاهندهی قیمت نفت در اثر دیپلماسی اشتباه نفتی، بهای نفت خام کاهش چشمگیری یافت تا به میانگین ۴۷ دلار در سال ۹۴ رسید. هر چند میانگین بهای نفت در دولت یازدهم چیزی حدود ۷۰ دلار بوده است اما این رقم در سال گذشته، کاهش قابل توجهی داشته است.
در واقع دولت یازدهم به لطف برجام، در ازای صادرات میزان مشخصی نفت خام، به درآمدی ارزی معادل با سیچهل درصد از میزان درآمد ارزی حاصل از همان میزان صادرات در دولت قبل، دست یافته است. مثلا اگر قبل از دولت یازدهم، روزانه یک میلیون بشکه نفت خام با بهای بشکهای ۱۱۰ دلار به فروش میرفته است، اکنون در روزگار پسابرجام همان حجم صادرات با بهای هر بشکه ۳۴ دلار فروش میرود که ۳۱درصد «درآمد ارزی» دولت قبلی است. همچنین دولتمردان نتوانستند طرح تهاتر نفت و کالا بین ایران و روسیه را بهخاطر رعایت حال آمریکاییها به سرانجام برسانند و مانعی از سر راه تحریمهای نفتی بردارند.
۲٫ پیش از دولت یازدهم، صنعت هستهای کشور با سرعت قابل ملاحظهای در حال پیشرفت بوده است. این صنعت توانست علاوه بر رفع نیاز بخش قابل توجهی از رادیوداروهای کشور و کاهش هزینههای درمانی مبتلایان به بیماریهای خاص و تبدیلشدن به عاملی مهم در توسعه چرخههای صنعتی و کشاورزی، قدرت بازدارندگی ایران را در مقابل تهدیدهای بیگانگان افزایش دهد تا جایی که ایران توانست به پشتوانه این دارندگی، به راحتی از سد بسیاری از تهدیدهای نظامی عبور کند.
این امتیاز بزرگ باعث شد تا غربیها از فکر گزینهی نظامی بیرون بیایند و با ایران مذاکره کنند. هیئت مذاکرهکنندهی ایرانی طی برجام، تقریبا تمامی داشتههای هستهای ایران را نذر کاخ سفید و متحدانش کرد تا بلکه بتواند حاجات خود را از آمریکاییها بگیرد. غافل از آنکه امامزادهای که هیئت ایرانی به ضریحش دخیل میبست و در آن، سرمایههای هستهای ایران را میاندخت، تقلبی بوده است! اکنون دیگر توان هستهای ایران مانند گذشته نیست و این موضوع دیگر مزاحم خواب آمریکاییها نمیشود. طی این اقدام، بسیاری از دانشمندان و مهندسان هستهای ایران بیکار شدهاند و بخش قابل توجهی از آنها به خارج از کشور رفتهاند.
۳٫ عبور غربیها از سد برنامهی هستهای ایران طبق برجام، آنها را به این فکر واداشته که بتوانند چنین معاملهی نامتوازنی را با برنامهی موشکی ایران نیز داشته باشند. به همین دلیل طی چند ماه اخیر، بارها آزمایشهای موشکی ایران را ناقض روح و جسم برجام اعلام کردهاند و از بیان تحریمهای جدید علیه ایران استفاده نمودهاند که متأسفانه در برخی موارد، با ارسال سیگنالهایی از داخل کشور، جسارت آنها در این زمینه افزایش یافته است.
۴٫ پس از برجام، سوئیفتِ بانکهای دولتی بهصورت نرمافزاری وصل شدهاند، اما آمریکا به بانکهای مهم اروپایی تعهد نمیدهد که در صورت ارتباط با ایران جریمه نشوند و لذا بانکهای اصلی اروپا حاضر به همکاری با ایران نیستند. این در حالی است که عراقچی با بیان این موضوع، طولانی بودن زمان اعتمادسازی بانکهای خصوصی را توجیهی برای کارشکنی آمریکاییها عنوان میکند و میلی برای گفتن «نقض برجام» از سوی آنها ندارد. او حتی سعی نموده تحریمهای موشکی را ناقض برجام معرفی نکند و در عوض آن را ناقض خطوط قرمز رهبری اعلام کند و توپ را در زمین نظام بیندازد.
۵٫ در روزگار پسابرجام، چیزی حدود ۶۰ درصد کارخانهها و صنایع کشور در تعطیلی کامل به سر میبرند و این در حالی است که پیش از برجام چنین آماری، به یک شوخی میمانست تا واقعیتی در متن جامعه. پس از برجام، کشور در حالی وارد سال جدید شد که روند رو به رشد بیکاری و رکود کماکان ادامه دارد و روحانی مانند سالهای قبل، وعدهی «شکوفایی اقتصادی» را به سالی دیگر حواله میدهد.
۶٫ در پسابرجام، پولهای بلوکهشدهی ایرانی هرگز به سمت تولید داخل نمیروند و تماماً خرج واردات هواپیماهایی میشوند که حتی یکی از آنها نیز وارد خطوط هوایی کشورمان نشده است.
۷٫ پیش از امضا شدن برجام، پاسپورت ایرانی در رتبه ۸۶ام جهان قرار داشت اما پس از برجام این رتبه به جایگاه ۹۸ام تنزل یافت.
روحانی در حالی دم از برجام میزند که در واقعیت، اگر برجام محقق نمیشد، هیچ اتفاق منفی قابل اعتنایی در کشور رخ نمیداد و البته شاید پیشرفتها در زمینههای دیگر نیز صورت میگرفت.
انتهای پیام/