در وجه تسمیه این شب مبارک به شب قدر وجوهى را ذکر کرده اند، از آن جمله :
۱. چون شب شریفى است به آن لیله القدر مى گویند؛ یعنى شبى که صاحب قدر و منزلت و شرافت است و از همین باب است ((و ما قدروا الله حق قدره ))(۱) قدر خدا را چنان که در خور اوست نشناختند. چنان که عرب ها مى گویند: فلان له قدر، یعنى فلانى داراى شرافت و عظمت است .(۲)
۲. چون در این شب ، فرشتگان بسیارى به زمین مى آیند زمین تنگ مى گردد، لذا آنرا شب قدر نامیدند، زیرا قدر به معناى ضیق و تنگى است ؛ آیه شریفه (و من قدر علیه رزقه )(۳) روزى او تنگ شده است شاهدى بر مدعاى ماست .(۴)
۳. یکى از معانى قدر، تقدیر و سرنوشت است و در این شب ، امور بندگان تا سال آینده مقدر مى گردد؛ و این وجه را بسیارى از مفسران از جمله علامه طباطبائى استوار دانسته اند.
تفسیر برهان از امام باقر (علیه السلام ) روایت مى کند که :
یقدر فى لیله القدر کل شى ء یکون … ؛
((در شب قدر، هر امرى از امور بندگان تا شب قدر سال آینده معین مى گردد، از خیر و شر، طاعت و معصیت، ولادت و مرگ و روزى موجودات و هر آن چه در آن سال مقدر گشته حتمى است و خداوند را در آن مشیت است .))
بعضى هم تعیین مقدرات را به معناى اندازه گیرى بودجه سالانه زندگى تفسیر کرده اند که در نتیجه، اختیار مصرف – در راه صحیح یا ناصحیح – به دست خود انسان است .
برخى آن را به شب امتحان دانش آموزان تشبیه کردهاند که اگر آن شب را به مطالعه دقیق بگذرانند، موفقیت یک سال خود را تامین نموده اند و اگر به سهل انگارى و بى اعتنایى گذرانند، با دست خود، مقدرات یک سال خویش را به خسران و بدى رقم مى زنند و در آن سال در جا خواهند زد.
هم چنین اگر فردى شب قدر را با توبه و تصمیم بر ترک گناه و عزم بر اجراى احکام نورانى قرآن سپرى کرد، مقدرات سال آینده اش به نیکى رقم خواهد خورد، وگرنه در جا خواهد زد و طعم تلخ خسران را خواهد چشید.(۵)
امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید:
یفرق الله فى لیله القدر، ما کان من شده او رخاء او مطر؛ بقدر ما یشاء الله (عزوجل ) ان یقدر الى مثلها من قابل .(۶)
خدا در شب قدر آنچه از سختى یا خوشى یا باران است به مقدارى که تا سال آینده خواهد، معین فرماید.
محقق عالى قدر، مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانى مى نویسد:
باید دانست که مقدرات مردم، که علم خدا بدان تعلق گرفته است، از ازل مبیّن بود، چون علم خدا ازلى است و آنچه خداوند به سبب دعا و اسباب دیگر محو و اثبات مى کند، در همه وقت است، زیرا که به تواتر معلوم گردیده است که در همه ایام سال ، دعاها مستجاب شده و خداوند وعده اجابت را منحصر به شب قدر نساخته و این که تقدیر مقدرات در شب قدر خواهد بود، از مشکلاتى است که معناى آن بر ما معلوم نیست، مگر آن که بگوییم : دعا در این شب به اجابت نزدیکتر است .(۷)
۴. گفته شده است که علت نامگذارى این شب به ((قدر)) آن است که انزل فیها کتاب ذوقدر، الى رسول ذى قدر، لاجل امه ذات قدر، على یدى ملک ذى قدر. قرآن با قدر و منزلت بر پیامبر والاقدر و براى امت باقدر و ارزش، به واسطه ملکى صاحب قدر، نازل گردیده است .(۸)
۵. گاه نیز گفته اند: شبى است که مقدر گردیده تا ((قرآن )) در آن نازل شود.
۶. یا از آن رو که هر کس این شب را زنده بدارد و احیا نگه دارد صاحب قدر و منزلت مى گردد، به لیله القدر معروف شده است .
ناگفته پیداست که جمع بین این وجوه نیز امکان دارد.
پی نوشت ها:
۱.حج (۲۲)، آیه ۷۴.
۲.شیخ طوسى ، التبیان ، ج ۱۰، ص ۳۸۵؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۴۷۲ و مجمع البحرین ، ماده قدر.
۳.طلاق (۶۵) آیه ۷.
۴.در این خصوص آیه الله شیخ جعفر شوشترى در فوائد المشاهد گوید: ((بعضى اشکال کرده اند که ملائکه زیاده از حد است و محال است که زمین گنجایش آنها را داشته باشد و جواب داشته شده که قبیل ، قبیل نازل مى شوند؛ یعنى یک طایفه مى آیند و عروج مى کنند و بعد از آن ، طایفه دیگرى مى آیند.))
و افزوده است ، براى نازل شدن ملائکه و روح در شب قدر، چند وجه وجود دارد: اول آن که : این نازل شدن براى خصوصیتى است که خداوند عالم براى زمین قرار داده است ، در خصوص این شب قدر.
دوم آن که: نازل مى شوند براى ملاحظه کردن پاره اى از عبادات که در زمین است و در آسمان نیست ، مثل : ((اطعام فقرا و مساکین )) زیرا که این عبادت بزرگ در آسمان ها نیست ، لذا براى بزرگى شان این عبادت به زمین نازل مى شوند تا اطعام بر فقرا و مساکین را ببینند…
سوم آن که : نزول ملائکه در شب قدر براى شنیدن گریه و ناله هاى گناهکاران است ، زیرا آنها از فرمایش خداوند تعالى انین المذنبیین احب الى من تسبیح المسبحین . دانسته اند که ناله گناهکاران افضل از تسبیح تسبیح کنندگان است و چون در آسمان ها اهل معصیت نیست که ناله او را در مقام توبه بشنوند، لذا به زمین مى آیند تا این عبادت را ببینند و در حدیث است که حضرت جبرئیل (علیه السلام ) با ناله کنندگان مصافحه مى کند و ملائکه بر او سلام مى کنند و علامت مصافحه سید ملائکه (حضرت جبرئیل ) آن است که در شخص رقتى حاصل مى شود و نورانیتى پیدا مى گردد.
۵.نگارنده ، این چند سطر را مدیون تذکر دانشمند محترم ، حجه الاسلام محمد على سرافراز است .
۶.روضه کافى ، ص ۱۱۸.
۷.تفسیر منهج الصادقین ، ذیل تفسیر سوره قدر.
۸.طبرسى ، مجمع البیان ، ج ۱۰، ص ۵۱۸.