به گزارش “صبح رابر“؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، شانزدهمین جشن سینمایی تلویزیونی حافظ، شنبه دوم مرداد ماه با حضور هنرمندان عرصه تلویزیون، سینما و تئاتر در تالار وحدت برگزار شد. جشنوارهای که میتوان آن را یکی از پرهزینهترین جشنوارهها از نظر مخارج برگزاری تا پوشش و نحوه حضور بازیگران دانست، نکتهای که بسیاری از رسانهها به آن توجه ویژه نشان دادهاند. اگر از بررسی فلسفه برگزاری چنین جشنی که قطعاً پرداختن به آن از اندک اهمیتش خواهد کاست بگذریم، سؤال اینجاست که دست اندرکاران مجله «دنیای تصویر» که در این کشور حضور دارند و شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور را میدانند با برگزاری چنین مراسمی پر از هنجارشکنیهای پوششی و آرایشی، ولنگاریهای فرهنگی و اقتصادی چه اهدافی را در سر دارند؟
آیا با این بازتاب گسترده از وضعیت پوششی حضور قشری به عنوان هنرمند که برای آنها قدم زدن بر فرش قرمز با غریبترین نوع آرایش و پوشش و قرار گرفتن در لنز دوربین عکاسان چنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است که آنها را وا می دارد برای متفاوت دیده شدن هر ژشت و هر نوع لباسی را بپوشند، نشان از دغدغه های فرهنگی برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در جشن حافظ دارد؟
وقتی مسئله اصلی امروز جامعه ما در حوزه فرهنگ و اجتماع، عفاف و حجاب جامعه اسلامی است، آیا فراهم کردن شرایط برای حضور هنرمندان با پوشش و آرایش غیرمتعارف، کاری نشأت گرفته از دغدغه های فرهنگی اجرا کنندگان و شرکت کنندگان این جشنواره است یا همراهی با رسانه های …
بی تردید، این جشن و امثال آن؛ جشن نابودی فرهنگ و به سخره گرفتن هنر، جشن قبح شکنی ارزش ها، باید ها و نبایدها به ویژه در عرصه عفاف و حجاب است که به دست سفیران آنها یعنی هنرمندان صورت می گیرد!. هنرمندی که تیشه بر ریشه هنر و فرهنگ کشور خود می زد، چه محلی از “الگو بودن” دارد، او که هنرمند بودنش را دلیلی برای پوشش متفاوت خود می داند، چه دلیلی دارد در مواقع خاص خود را به پیکره جامعه پیوند زده و خواهان حمایت و همراهی مردم باشد؟! چرا باید از مردم به ویژه جوانان خرده گرفت که فردا و فرداها هنجارهای بی هنجار خود را از نحوه رفتار و پوشش قشری برگزینند که برای اینگونه بودنشان فرش قرمز انداخته اند!؟ و برای اینگونه شدنشان هزینهها خرج کردهاند؟
در حالی که سالیانه در کشور ما جشنواره های خرد و کلان زیادی در این خصوص برگزار می شود چه نیازی به برگزاری چنین مراسمی احساس می شود که نوع اجرای آن و بی ضابطه بودن شرایط حضور شرکت کنندگان در آن می تواند به قولی مرجعیت جشنواره های دولتی و خصوصی دیگر را زیر سوال برده و حتی برخی از تلاش ها برای سامان دادن به مسئله پوشش هنرمندان در جشنواره های داخلی و خارجی را زیر سوال ببرد.
پاسخ برخی از هنرمندان به افکار عمومی در این زمینه پرده از نحوه تأمین هزینههای پوشش و آرایش بانوان برمی دارد.
وقتی بانوی هنرمندی که نحوه پوشش و آرایش خود را متعلق به مردم دانسته! از اینکه آرایش غلیظش و مدل لباسش مورد نظر برخی از هموطنان نبوده است عذرخواهی می کند؟ چه جای صحبت از عفاف باید کرد.
وقتی او عذر گناهش را به گردن گریمورها و طراحان لباسی می اندازد که او را اینگونه بدون هزنیه آماده حضور در فستیوال کرده اند و فقط او چون بیلورد تبلیغاتی برندکش آنها بوده! چه جای بحث مباحث اقتصادی و هزینه های سرسام آور است؟
به هر حال اینکه شرط جایزه دادن به هنرمندی منوط به حضور او در این جشنواره است و عدم حضور حذف هنرمند از لیست برگزیدگان! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که در سایه حضور این هنرمندان هزینه های و درآمدهای حاصله از این جشنواره با حضور حداکثری اسپانسرها و فروش سی دی ها و .. برگزاری کنندگان جشنواره حافظ چه اهدافی را در سر دارند.
و در نهایت از هنرمندان سرزمینم می پرسم آیا یک شب اینگونه مهمانی رفتن می ارزد به تمام این حقایقی که گفته شد و شما هم خود بهتر می دانید، آیا شما را به راستی باید هنرمند نامید و جشن حافظ را جشن تقدیر از هنرمندان؟! آیا به راستی شما دغدغه هنر دارید، آیا به راستی شما از پیکره جامعه هستید یا اینکه خود را از مردم می دانید؟ آیا مردم ما در سطح شهر اینگونه ظاهر شده و برای هر قشری اینچنین جشنواره ها و جشن هایی گرفته می شود.
انتهای پیام/