مستندات تاریخی تصریح دارد که حضرت علی (ع) در شب نوزدهم، افطار منزل دخترش بود و این مراسم شب قدر را نداشتند؟ پاسخ چیست؟
در متن سؤال آمده: نویسنده این وبلاک که خودش شخص مؤمنی است نوشته: حضرت آن شب میهمان بود و به مسجد نرفته بود و بعد مکرر به آسمان نگاه میکرد و بعد هم برای نماز به مسجد رفتند که ضربت خوردند، پس این اداها و اطوارهای خودساخته به نام مراسم شب قدر وجود نداشت و به مجسد محل نرفت و تا صبح بست بنشیند … پس حقیقت عبودیت چیست و انسان چگونه احیا میشود؟
ایکس – شبهه: مگر این نوع قلمزدن و اظهارنظرها، خودش از مصادیق ادا و اطوارهای من درآوردی نیست؟!
گاهی انسان حرفی میزند و یا چیزی مینویسد تا بگوید «بله، من هم هستم» که این خود هوای نفس است که کاملاً در نقطه مقابل عبودیت قرار دارد و کاملاً ادا و اطوار است؛ گاهی نیز انسان حرفی دارد، دردی و دغدغهای دارد، اما نمیداند چگونه بیان نماید و یا به دلایل دیگر که از جمله شاکلهی وجودی است، نمیتواند درست و یا دست کم بیزهر بیان نماید. اما باید دقت داشته باشد که از مهمترین شاخصههای عبودیت و محکهای عقل این است که انسان در جایی که نمیداند و علم ندارد، حرف نزند، سکوت کند و کسب علم بنماید، نه این که تا چیزی به ذهنش خطور کرد، سریع آن را در عموم انتشار دهد و برای عدهی زیادی ایجاد تشکیک و شبهه نماید. لذا فرمود در موضوعی که علم ندارید وارد نشوید که مسئول خواهید شد:
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا» (الإسراء، ۳۶)
ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى پیروى مکن، همانا گوش و چشم و قلب، همه آنها مورد سؤال واقع خواهند شد.
پس، اگر کسی (هر کس به حد خود)، معنای قدر و لیلهالقدر را درک ننمود، حضرت علی علیهالسلام را نشناخت، از سند روایی عبادات شب قدر بیخبر بود، قدرت تجزیه و تحلیل درست و جامعی نیز نداشت و …، دلیل نمیشود که عبادات مردم را «ادا و اطوار من درآوردی» بخواند. باید به این نویسنده محترم که میفرمایید الحمدلله از مؤمنین نیز هست گفت: خُب، شما دوست نداری، شب را بیدار نمان، افطار به منزل اقربا برو و تا صبح نیز ستارگان آسمان را بشمار، اما حق نداری که بدون علم وارد شوی و چگونگی شکل عبادات مردم را – که حتی اگر مأثوره نباشد، ولی کار خوبی است، زیر سایه قرآن به معصومین (ع) توسل میکنند – را ادا و اطوار بخوانی!
الف – این قرآنی که ما پیش رو داریم، یا در دست میگیریم و تلاوت میکنیم، یا بالای سر میگذاریم و در سایهی آن در محضر خدای تعالی به عبادت میایستیم، ظاهر قرآن کریم است، ولی امیرالمؤمنین علیهالسلام، خودش باطن قرآن کریم و روح آن است. قرآن شرح و بیان و تفسیر انسان کامل است و لیلهالقدر نیز حقیقت محمّدیه صلوات الله علیه و آله است که در امام علی و سایر ائمه علیهمالسلام تجلی دارد (کلهم نور واحد).
ب – حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، افطار را در منزل دخترش بود نه این که تمام شب و احیاء آن شب را و کسی هم نگفته که درست وقت اذان صبح راهی مسجد شدند. مضافاً بر این که اگر به آسمان نگاه میکردند، منتظر نزول ملائک بودند و شب نوزدهم، شب ضربت خوردن و «فزت و رب الکعبه»ی ایشان نیز بود، نه این که هر شب به جای تحجد و عبادت، فقط در حیات منزل خود یا دخترشان مینشستند و به آسمان نگاه میکردند. حضرت علی علیهالسلام مرد «احیا» بودند، همه شب ایشان احیا بود، به نور الهی زنده بودند و به اذن الهی دلهای مرده را زنده میکردند و میکنند.
ج – «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ» برای حضرت علی علیهالسلام واقع میشد و ملائک مقدرات تمامی عالم هستی را نزد ایشان (و اکنون امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف) میآوردند که اسم الله، عین الله، یدالله، ولیالله، خلیفهالله و حجتالله بود، پس نگاه ایشان به آسمان و آن چه در آسمان میدیدند، آن هم در شب ضربت، بسیار متفاوت بود با این چند ستارهای که بنده و شما و نویسنده محترم میبینیم.
ج – ما نیز مکلف نشدیم که از اذان مغرب تا اذان صبح در مسجد حضور داشته باشیم و قرآن را بر سر بگذاریم و مکرر «بک یا الله، بمحمد، بعلی و …» بگوییم. همه این مراسم با حذف حواشی آن، ۵ تا ده دقیقه بیشتر طول نمیکشد و البته واجب نیز نمیباشد، بلکه از عبادات مأثوره در این شبهای عزیز است. و از عبادتهای دیگر که برای همیشه و از جمله این شبهای عزیز توصیه شده است، تفکر، مطالعه، شناخت، کسب معرفت، توبه و دعا است. بسیاری از علما و مشاهیر در این شب را به مطالعه یا تقریر و تألیف معارف دینی میپرداختند.
د – متأسفانه نویسنده نه تنها بین بیان یک حادثه تاریخی که در شبی خاص رخ داده با عظمت آن شب، موضوعیت آن، ضرورت احیای این شب و احیای خود در این شب، آداب و رسوم و عبادات وارده از اهل عصمت علیهمالسلام و …، خلط مبحث نموده است، با این معارف، معانی و حقایق نیز بسیار سطحی، خشک و بیروح برخورد کرده است! و البته به آموزههای امامان علیهمالسلام برای احیای این شب که یکی از آنان حضور در خانه خدا، عبادت دستهجمعی، شبزندهداری، تلاوت قرآن کریم و مراسم قرآن به سر گرفتن است، توجهی ننموده است.
شاید ایشان نمیدانند که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، نه تنها شب قدر، بلکه عین ده شب آخر ماه مبارک رمضان، بستر خود را جمع میکردند و در مسجد معتکف میشدند و احیا نگه میداشتند؟! شاید این فرمایش حضرت را نخواندهاند که فرمود: حضرت فاطمه علیهاالسلام از یک روز قبل برای احیای شب قدر آماده میشد و نمیگذاشت اهل خانه در آن شب به خواب روند [و لابد نمیفرمودند که دسته جمعی در حیاط بنشینیم و به آسمان نگاه کنیم]، شاید نمیدانند که یکی از عبادات امشب، همان نگاه به ماه در آسمان است (البته نگاه متفکرانه به آیات الهی) و در این امر نیز حکمتهای بسیاری وجود دارد که در قرآن کریم به آنها تصریح شده است.
منبع: ایکس شبهه