حکمتهای نهجالبلاغه خود الگوی عملی عدالت، زهد و شجاعت بوده است
نمایش جلوهای از وحدت و ایمان به خاندان نبوت در رابر
جشن شب ولادت امام رضا علیهالسلام در رابر
گلباران گلزار شهدای روستای قنات ملک زادگاه سردار دلها
دستبند پلیس رابر بر دستان خردهفروشان مواد مخدر
نوروز علوی با تمسک به روحیه اهلبیت و شخصیت امیرالمؤمنین(ع) محقق میشود
هشدار پلیس به رانندگان زیر سن قانونی
مدارس شهرستان رابر تا ۲۸ اسفندماه دایر است
رویداد فرهنگی ادبی رد پای عشق در شهرستان رابر برگزار شد
عشایر ایل بچاقچی و اهالی روستای قنات ملک برگزیدگان دوستدار کتاب کشور شدند
تمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره شجره طوبی
اعلام جزئیات مراسم تحویل سال در حرم مطهر امام رضا(علیهالسلام)
پویش ملی «زندگی با آیهها»
برپایی ۱۵ بازارچه نوروزی صنایعدستی در استان کرمان
برگزاری محفل انس با قرآن کریم در محضر رهبر انقلاب
اعمال شب اول ماه مبارک رمضان
مستندات تاریخی تصریح دارد که حضرت علی (ع) در شب نوزدهم، افطار منزل دخترش بود و این مراسم شب قدر را نداشتند؟ پاسخ چیست؟
در متن سؤال آمده: نویسنده این وبلاک که خودش شخص مؤمنی است نوشته: حضرت آن شب میهمان بود و به مسجد نرفته بود و بعد مکرر به آسمان نگاه میکرد و بعد هم برای نماز به مسجد رفتند که ضربت خوردند، پس این اداها و اطوارهای خودساخته به نام مراسم شب قدر وجود نداشت و به مجسد محل نرفت و تا صبح بست بنشیند … پس حقیقت عبودیت چیست و انسان چگونه احیا میشود؟
ایکس – شبهه: مگر این نوع قلمزدن و اظهارنظرها، خودش از مصادیق ادا و اطوارهای من درآوردی نیست؟!
گاهی انسان حرفی میزند و یا چیزی مینویسد تا بگوید «بله، من هم هستم» که این خود هوای نفس است که کاملاً در نقطه مقابل عبودیت قرار دارد و کاملاً ادا و اطوار است؛ گاهی نیز انسان حرفی دارد، دردی و دغدغهای دارد، اما نمیداند چگونه بیان نماید و یا به دلایل دیگر که از جمله شاکلهی وجودی است، نمیتواند درست و یا دست کم بیزهر بیان نماید. اما باید دقت داشته باشد که از مهمترین شاخصههای عبودیت و محکهای عقل این است که انسان در جایی که نمیداند و علم ندارد، حرف نزند، سکوت کند و کسب علم بنماید، نه این که تا چیزی به ذهنش خطور کرد، سریع آن را در عموم انتشار دهد و برای عدهی زیادی ایجاد تشکیک و شبهه نماید. لذا فرمود در موضوعی که علم ندارید وارد نشوید که مسئول خواهید شد:
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا» (الإسراء، ۳۶)
ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى پیروى مکن، همانا گوش و چشم و قلب، همه آنها مورد سؤال واقع خواهند شد.
پس، اگر کسی (هر کس به حد خود)، معنای قدر و لیلهالقدر را درک ننمود، حضرت علی علیهالسلام را نشناخت، از سند روایی عبادات شب قدر بیخبر بود، قدرت تجزیه و تحلیل درست و جامعی نیز نداشت و …، دلیل نمیشود که عبادات مردم را «ادا و اطوار من درآوردی» بخواند. باید به این نویسنده محترم که میفرمایید الحمدلله از مؤمنین نیز هست گفت: خُب، شما دوست نداری، شب را بیدار نمان، افطار به منزل اقربا برو و تا صبح نیز ستارگان آسمان را بشمار، اما حق نداری که بدون علم وارد شوی و چگونگی شکل عبادات مردم را – که حتی اگر مأثوره نباشد، ولی کار خوبی است، زیر سایه قرآن به معصومین (ع) توسل میکنند – را ادا و اطوار بخوانی!
الف – این قرآنی که ما پیش رو داریم، یا در دست میگیریم و تلاوت میکنیم، یا بالای سر میگذاریم و در سایهی آن در محضر خدای تعالی به عبادت میایستیم، ظاهر قرآن کریم است، ولی امیرالمؤمنین علیهالسلام، خودش باطن قرآن کریم و روح آن است. قرآن شرح و بیان و تفسیر انسان کامل است و لیلهالقدر نیز حقیقت محمّدیه صلوات الله علیه و آله است که در امام علی و سایر ائمه علیهمالسلام تجلی دارد (کلهم نور واحد).
ب – حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، افطار را در منزل دخترش بود نه این که تمام شب و احیاء آن شب را و کسی هم نگفته که درست وقت اذان صبح راهی مسجد شدند. مضافاً بر این که اگر به آسمان نگاه میکردند، منتظر نزول ملائک بودند و شب نوزدهم، شب ضربت خوردن و «فزت و رب الکعبه»ی ایشان نیز بود، نه این که هر شب به جای تحجد و عبادت، فقط در حیات منزل خود یا دخترشان مینشستند و به آسمان نگاه میکردند. حضرت علی علیهالسلام مرد «احیا» بودند، همه شب ایشان احیا بود، به نور الهی زنده بودند و به اذن الهی دلهای مرده را زنده میکردند و میکنند.
ج – «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ» برای حضرت علی علیهالسلام واقع میشد و ملائک مقدرات تمامی عالم هستی را نزد ایشان (و اکنون امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف) میآوردند که اسم الله، عین الله، یدالله، ولیالله، خلیفهالله و حجتالله بود، پس نگاه ایشان به آسمان و آن چه در آسمان میدیدند، آن هم در شب ضربت، بسیار متفاوت بود با این چند ستارهای که بنده و شما و نویسنده محترم میبینیم.
ج – ما نیز مکلف نشدیم که از اذان مغرب تا اذان صبح در مسجد حضور داشته باشیم و قرآن را بر سر بگذاریم و مکرر «بک یا الله، بمحمد، بعلی و …» بگوییم. همه این مراسم با حذف حواشی آن، ۵ تا ده دقیقه بیشتر طول نمیکشد و البته واجب نیز نمیباشد، بلکه از عبادات مأثوره در این شبهای عزیز است. و از عبادتهای دیگر که برای همیشه و از جمله این شبهای عزیز توصیه شده است، تفکر، مطالعه، شناخت، کسب معرفت، توبه و دعا است. بسیاری از علما و مشاهیر در این شب را به مطالعه یا تقریر و تألیف معارف دینی میپرداختند.
د – متأسفانه نویسنده نه تنها بین بیان یک حادثه تاریخی که در شبی خاص رخ داده با عظمت آن شب، موضوعیت آن، ضرورت احیای این شب و احیای خود در این شب، آداب و رسوم و عبادات وارده از اهل عصمت علیهمالسلام و …، خلط مبحث نموده است، با این معارف، معانی و حقایق نیز بسیار سطحی، خشک و بیروح برخورد کرده است! و البته به آموزههای امامان علیهمالسلام برای احیای این شب که یکی از آنان حضور در خانه خدا، عبادت دستهجمعی، شبزندهداری، تلاوت قرآن کریم و مراسم قرآن به سر گرفتن است، توجهی ننموده است.
شاید ایشان نمیدانند که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، نه تنها شب قدر، بلکه عین ده شب آخر ماه مبارک رمضان، بستر خود را جمع میکردند و در مسجد معتکف میشدند و احیا نگه میداشتند؟! شاید این فرمایش حضرت را نخواندهاند که فرمود: حضرت فاطمه علیهاالسلام از یک روز قبل برای احیای شب قدر آماده میشد و نمیگذاشت اهل خانه در آن شب به خواب روند [و لابد نمیفرمودند که دسته جمعی در حیاط بنشینیم و به آسمان نگاه کنیم]، شاید نمیدانند که یکی از عبادات امشب، همان نگاه به ماه در آسمان است (البته نگاه متفکرانه به آیات الهی) و در این امر نیز حکمتهای بسیاری وجود دارد که در قرآن کریم به آنها تصریح شده است.
منبع: ایکس شبهه












