به گزارش“صبح رابر“به نقل از پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه توصیههای کاربردی رهبر انقلاب درباره نماز، نهجالبلاغه، قرآن و معنویت که در بیاناتشان به آن پرداختهاند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارک رمضان منتشر مینماید.
* * *
در باب صبر شنیدهاید، معروف است، روایات متعددى هم دارد که صبر در سه عرصه است: صبر بر طاعت، صبر از معصیت، صبر در مصیبت. این، روایات فراوانى دارد و شنیدهاید.
صبر بر طاعت یعنى وقتى که یک کار لازم را، یک کار واجب را، یک امر عبادى را، اطاعت خدا را میخواهید انجام بدهید، از طولانى شدن آن ملول و خسته نشوید؛ میان راه رها نکنید. حالا مثلاً در امور عبادى ظاهرى، شخصى، فرض کنید که فلان نماز مستحبى که طولانى است، یا از فلان دعاى طولانى انسان خسته نشود؛ این صبر بر اطاعت یعنى این. از ادامهى روزهى ماه رمضان، از ادامهى توجه به خدا در نمازهاى واجب و فرائض، از توجه به قرآن، انسان ملول نشود؛ خسته نشود. این صبر بر طاعت است.
صبر از معصیت یعنى در مقابل معصیت، کف نفس کردن، باز همان استقامت، باز همان استحکام. در مقابل اطاعت، استحکام آنجور است؛ در مقابل معصیت استحکام به این است که انسان جذب نشود، اغوا نشود، تحت تأثیر شهوات قرار نگیرد. یک جا شهوت جنسى است، یک جا پول است، یک جا مقام است، یک جا محبوبیت و شهرت است؛ اینها همه شهوات انسانى است. هر کسى یک جور شهوتى دارد. اینها انسان را به خودش جذب نکند در وقتى که در راه رسیدن به آن، یک عمل حرامى وجود دارد. مثل بچهاى که براى رسیدن به آن ظرف شیرینى مثلاً، حرکت میکند، دیگر وسط راهش پارچ آب هست، لیوان هست، ظرف چینى هست، متوجه نیست؛ میزند، میشکند. انسانى که مجذوب گناه شد، اینجورى است. نگاه نمیکند که بر سر راهش چه هست. این خطرناک است؛ چون انسان غافل هم هست. انسان در آن حال متنبه نیست، ملتفت نیست، غفلت دارد؛ از این بىتوجهىِ خودش غافل است. بچه ملتفت نیست که «ملتفت نیست»؛ توجه ندارد که به این پارچ آب یا به این ظرف چینى یا به این گلدان قیمتى دارد بىتوجهى میکند. به نفس این بىتوجهى، بىتوجه است. لذاست که خیلى باید چشممان را باز کنیم؛ احتیاط کنیم که دچار این غفلت مضاعف نشویم. این صبر از معصیت است.
صبر در مصیبت هم که معنایش این است که حوادث تلخى براى انسان پیش مىآید؛ فقدانها، فراغها، مرگ و میرها، دستتنگىها، بیمارىها، دردها، رنجها و از این قبیل حوادث تلخ. این حوادث انسان را در هم نشکند، خیال نکند که دنیا به آخر رسیده است. این سه عرصه براى صبر است که هر سه عرصه هم داراى اهمیت است. اینکه فرمود: «اولئک علیهم صلوات من ربّهم»، در واقع خداى متعال براى همهى اینها صابر را مورد صلوات و رحمت خود قرار داده است.
یک نکتهاى که در اینجا وجود دارد، این است که این سه عرصه گاهى در مسائلِ صرفاً شخصى است، مثل همین مثالهائى که به ذهن مىآید و همه میدانیم و عرض شد؛ گاهى در مسائل غیر شخصى است؛ مسائل اجتماعى، مسائل عمومى، یا به تعبیر دیگر، مسائلى که سر و کار دارد با سرنوشت یک مجموعه؛ یک امت، یک ملت، یک کشور. فرض بفرمائید آن اطاعتى که انسان باید بر آن پا بفشارد، اطاعتى است که اگر آن را انجام بدهیم یا ندهیم، به سرنوشت یک کشور ارتباط پیدا میکند. فرض بفرمائید اطاعت جهاد فى سبیلاللَّه مثلاً، در دوران دفاع مقدس. رفتن به جبهه یک اطاعت بود دیگر. ایستادگى در امر دفاع از کشور و دفاع از نظام یک امر لازم و یک اطاعت بود. ایستادگى بر دفاع چیزى نبود که فقط مربوط به شخص خود انسان باشد. هر رزمندهاى که میرفت، در واقع داشت سرنوشت کشور را با رفتن خود و ایستادگى خود رقم میزد. یک وقت اطاعت این جور است. یا فلان کار بزرگ را که شما نمایندهى مجلسید یا وزیرید یا مدیرید یا نظامى هستید یا در یک مؤسسهى فرهنگى مشغول کارید – هر کدامى در هرجا که مشغول کار هستید – و اقدام لازمى را باید انجام بدهید، این اقدام، اطاعت است؛ اطاعت خداست؛ خدمت به بندگان است. این یک جهتِ اطاعت به خدا، وظیفهى در نظام اسلامى است. این هم یک جهت دیگر اطاعت از خدا. مأمورین این دستگاه، این نظام الهى، کارهائى که انجام میدهند، وظائف الهى است که دارند انجام میدهند؛ از صدر تا ذیل. اگر چنانچه از این کار شما خسته شدید – مأمور انتظامى هستید، خسته شدید؛ مأمور اقتصادى هستید، خسته شدید؛ مأمور امنیتى هستید، خسته شدید؛ مأمور سیاسى هستید، خسته شدید – این بىصبرى است. این خلاف توصیهى «واستعینوا بالصّبر و الصّلاه» است. به صبر استعانت کنید و از صبر کمک بگیرید.
یا یک چیزى که معصیت است. معصیتى که تبعهى آن، دنبالهى زشت و ناخوشایند آن فقط دامنگیر شخص شما نمیشود. «و اتّقوا فتنه لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّه». گاهى یک چیزهائى است که انسان یک حرکت خلافى را انجام میدهد، یک حرف نابجائى را میزند، یک اقدام نابجائى را میکند، یک امضاى نابجائى را میکند – ما مسئولین وضعمان اینجور است – که تبعاتش دامنگیر یک کشور یا یک جماعتى از کشور یا یک قشر میشود. این شد گناه. اینجا صبرِ از معصیت، معناى عظیمترى پیدا میکند. این صبر با آن صبرى که شما مثلاً در مقابل یک رشوه قرار گرفتهاید، صبر میکنید و رشوه را نمیگیرید، فرق میکند. این بسیار کار ممدوحى است، بسیار کار بزرگى است؛ اما یک صبر در مقابل یک گناه شخصى است. از این بالاتر، صبر در مقابل گناهى است که این گناه فقط دامن شخص را نمیگیرد، دامن مجموعه را میگیرد. پس صبرِ از معصیت، چنین میدانى دارد.
صبرِ بر مصیبت هم همینجور است. مصائب گاهى مصائب شخصى انسان است، گاهى مصائب عمومى است. الان فرض بفرمائید مسئولین کشور با توطئههاى گوناگون، با تهمتها، با بدگوئىها، با اهانتها و افتراهاى صریح مواجهند؛ مىبینید دیگر توى این مجموعهى عظیمِ ارتباطات بینالمللى و این خبرها و رسانهها و نوشتارها و گفتارها، چقدر حرف زده میشود. علیه اسلام جداگانه؛ یعنى علیه جمهورى اسلامى به خاطر اسلام، علیه جمهورى اسلامى به خاطر انقلاب؛ علیه جمهورى اسلامى به خاطر تک تک آرمانهاى نامطلوبِ از نظر استکبار؛ و علیه جمهورى اسلامى به خاطر بعضى از اشخاصى که در جمهورى اسلامى هستند که آنها نمىپسندندشان. یعنى علیه جمهورى اسلامى از طرق مختلف، به جهات مختلف این تهاجمات هست. خوب، اینها مصیبت است، صبر کردنش هم آسان نیست. بعضى از سران و مسئولان دنیا که ما آنها را از نزدیک دیدهایم و از حالات بعضىشان شنیدهایم، هستند که اینها گاهى یک زوایهى بسیار بازى پیدا میکنند از اهداف و خط مستقیمى که به خیال خودشان ترسیم کردند؛ فقط به خاطر همین مسائل و ملاحظات بینالمللى و اهانتهاى بینالمللى. تحمل اینها برایشان سخت است. پس این هم صبر در مصیبت.
بنابراین صبر را با همهى اهمیتى که دارد در این سه عرصه، یک بار در مسائل شخصى باید ملاحظه کرد – که مهم است و من و شما بیشتر از دیگران باید به آن اهمیت بدهیم – یک بار در عرصهى مسائل اجتماعى و سیاسى و عمومى و ملى و همگانى که آن مخصوص من و شماست؛ یعنى مبتلا به آحاد مردم نیست؛ آنها اینجور چیزهائى ندارند؛ مال ماهاست؛ مال من است، مال شماى دولتى است، مال شماى قضائى است، مال شماى نمایندهى مجلس است، مال مسئولین است. در هر دو مرحله، در هر دو سطح بایستى این سه عرصه را مورد نظر قرار داد و از صبر کمک گرفت؛ از صبر استعانت کرد.