به گزارش “صبح رابر”؛ به نقل از  شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛انتشار نامه ۳۰ تجدیدنظرطلب فراری به رئیس جمهور جدید آمریکا که غالباً فعال در فتنه ۸۸ بوده و امروز در پناهگاه رسانه‌ای دشمن ماموا گزیده و علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند، همچون آبی بود که گویی در لانه مورچگان جاری شده است.

این رخداد خبری که پشت پرده ها را شفاف کرد و نیت شوم فتنه گران را آشکار ساخت، برای بازماندگان داخلی فتنه۸۸ بسیار گران تمام شده است. اگر دیروز اظهارات حسین شریعتمداری پیرامون وطن فروشی این قماش را سفیهانه و مغلطه و عوام فریبی و تندوری خطاب می کردند، امروز چاره ای جزء برائت برای این عده باقی نگذاشته است.

 در این چند روز افاضاتی به گوش می رسد که نشان از آن دارد که همان فتنه گران که جانانه در ره فتنه گری و اضمحلال نظام کوشیده اند و اتکای دشمن برای تسخیر انقلاب اسلامی شده اند،  امروز با ژستی عجیب به مدافع نظام و دلسوز امنیت کشور تبدیل شده اند.

حمیدرضا جلایی‌پور، فعال سیاسی اصلاح طلب، در واکنش به نامه ۳۰ نفره به دونالد ترامپ، رییس جمهور جدید آمریکا، نوشته است:

“من اصلاح‌طلبم و دموکراسی را راه نجات ایران می‌دانم و در این مسیر از هر نوع فعالیت مدنی و قانونی و زندان رفتن هم دریغ نمی‌کنم. ولی اگر کشور ایران و جان و امنیت ایرانیان به خطر بیفتد، بعنوان تنها مردی که از یک خانواده شهید باقی مانده؛ زیر فرماندهی آیت‌الله خامنه‌ای به جبهه می‌روم.”

این گونه سخن گفتن ها با هر نیتی نمی تواند جامعه را از حقیقت دور کند. اگر به بخشی از رفتار سیاسی این فرد و خانواده اش دقت شود مشخص می شود ژست امنیت خواهی چقدر با واقعیت همسو است:

باشگاه خبرنگاران جوان این چنین می نویسد: “بازگویی رفتارهای دوگانه و متناقض خانواده حمید رضا جلایی پور مدیر مسئول روزنامه‌های زنجیره ای دوران اصلاحات و عضو شورای مرکزی جبهه منحله مشارکت از این جنس است.وقتی پسر این مهره اصلاح طلبان  محمد رضا جلایی پور از فعالین فتنه ۸۸ دستگیر شد عروس این خانواده فاطمه شمس برای آزادی همسرش و زیر سوال بردن دستگیری همسرش و سایر فتنه گران وبلاگ خود را فعال نمود و در جهت زیر سوال بردن اقدامات امنیتی نظام تلاش جدی نمود . محمد رضا جلایی پور اقدامات مختلفی چون همسویی با ضد انقلاب ها در فضای سایبری تا حضور در تحرکات ضد امنیتی برای ایجاد فضای آشوب و هرج و مرج در کارنامه خود به ثبت رسانده است. محمد رضا جلایی پور هنگامی‌که به همراه همسرش فاطمه شمس عازم انگلستان بود، در فرودگاه امام خمینی دستگیر شد.”

از این قبیل اقدامات بسیار و مجال این وجیزه برای بیان آنها محدود است ولی سوال اساسی اینجاست که امنیت مگر تنها با جنگی شبیه جنگ ایران و عراق از بین می رود؟ سوال اینجاست که فتنه ۸۸ در نهایت کجا را نشانه رفته بود؟ آیا فتنه ۸۸تنها یک اختلاف انتخاباتی بود  یا سازماندهی یک جناح علیه موجودیت نظام؟آیا فتنه ۸۸ امنیت کشور را بر هم نزد و باعث از بین رفتن آسایش و آرامش جامعه نشد؟ وآیا فتنه ۸۸ ، دشمن را به نفوذ و و نابودی نظام بیش از پیش امیدوار نکرد؟

از هر منظری که فتنه ۸۸ را بخواهیم بررسی کنیم به نا امن شدن جامعه و نظام بر می خوریم و این فتنه ۸۸ ایجاد شد تا نظام از بین برود و آیا خیانتی بالاتر از این داریم؟

باید از آقای جلایی پور پرسید که آن روزی که سران فتنه به صورت پیوسته به ارائه بیانیه‌های ضد نظام و تشویش اذهان می‌پرداختند و عملاً امنیت کشور و نظام در حد وافری نزول کرده بود، وی کجا بوده و در زیر علم چه کسی سینه می زده است؟ آیا آن روز جنگ نبوده است؟ و چرا آن روز زیر فرماندهی آیت الله خامنه‌ای به جبهه مبارزه با فتنه نرفته است؟ و از همه مهمتر اینکه چرا خانواده وی در جبهه فتنه قرار گرفته بودند؟

ولی هوشمندانه این است که قدری به رفتارهای بقایای فتنه در داخل توجه کنیم تا ببینیم که خیانتی بالاتر از خیانت نامه ۳۰ نفر به ترامپ وجود دارد. خائنین، تنها به این ۳۰ نفر، فراریِ معلوم الحال ختم نمی‌شوند بلکه خیانت عظیم، نزد کسانیست که بر خان کرم این ملت نشسته و مقامی کسب کرده و هویتی گرفته‌اند و در خفا علیه امنیت و آرامش ملت می کوشند. این ۳۰ نفر که با رفتنشان و رفتار بعد از رفتنشان نشان دادند که عملاً دشمن نظام هستند و این نامه حکایت از دشمنی آنهاست- البته طبیعی است- ولی خائن تر از آنها کسانی هستند که دشمنی خود به ملت و کشور را زیر پوشش های مختلف پنهان کرده اند و به فعالیت های پشت پرده و توسعه نیت های شوم خود می پردازند.

خیانت از آنِ کسانیست که مبدع انقلابهای مخملی را پیش از فتنه ۸۸ وارد کشور می کنند تا آموزش براندازی بدهد و به خیال خود می توانند از این راه تسویه حساب جناحی را با نظام داشته باشند.

چه کسی تجمعات و حملات به اماکن مختلف و به آتش کشیدن خیابان ها و معابر عمومی را در سال ۸۸ فراموش کرده است؟

چه کسی بیانیه های سران فتنه در شعله ور کردن آتش فتنه ۸۸ و دادن انرژی به تیم های عملیاتی فتنه را فراموش کرده است؟

آیا آن کسی را که با آن نماز جمعه آتشین خود و آن نامه بی سلام به رهبری، نقطه عطفی بر شعله ور شدن آتش فتنه شد را  میتوان فراموش کرد؟

چه کسی ابتدا بیان کرد که تقلب شده است و چه کسی مردم را در روز انتخابات توصیه کرد که به خیابان ها بریزند؟

اینها اگر خیانت به کشور نیست پس چه می تواند باشد؟

خائن، سران فتنه اند که با عملکردشان دشمن را امیدوار به از بین بردن نظام کرد و خائن تر از آن‌ها حامیان آنها هستند. با وجود اینکه خیانت سران فتنه بر کسی پوشیده نیست، عده‌ای پیش از این نامه، به تطهیر سران فتنه می پرداختند و در اجتماعات مختلف، آنها را محق آزادی خطاب می کردند و حال امروز چگونه می خواهند جواب ملت را بدهند.

 و البته گذشته از فتنه خائن کسی است که دانسته و ندانسته کمک به سوریه را نهی می کرد و به تشویش افکار عمومی برای ایجاد اعتراض علیه مدافعان حرم می کوشید و به سخره می گرفت هر اقدامی را که از سوی نیروهای مسلح برای ایجاد امنیت داخلی کشور انجام می شد حال همه ملت می دانند که کمک به سوریه به مثابه کمک به امنیت داخلی کشور است.

خائن آن کسی است که برای دلخوشی آمریکا می گوید دوران موشک گذشته است و از این که موشکی با نشان “اسرائیل باید نابود شود” پرتاب می شود غمگین می شود چرا که امریکا و اسرائیل از این اقدامات وحشت زده اند. آیا این فرد دقیقاً امنیت ملت را نشانه نرفته است؟

خائن آن کسی است که هیچگاه نخواسته است در راستای مصلحت نظام و ملت پیش برود و مترصد یک فرصتی است تا از دریچه و روزنه آن یک رخنه بزرگ برای به آتش کشیدن کشور فراهم کند.

حال تمام این اقدامات که در حافظه تاریخی ملت حک شده است نمی تواند با چاشنی ژست‌های”نظام دوستی” و “امنیت خواهی” محو شود بلکه خیانت های روا شده به این ملت در صفحه تاریخ محکوک است و اگر چنین نامه‌ای از سوی این ۳۰ نفر زده می شود به مثابه یک ویترینی است که پس از سالها نیت های شوم فتنه گران داخلی و خارجی را برای عموم آشکار کرده است و این با تطهیر ناشیانه از این ماجرا به اتمام نمی‌رسد بلکه باید اظهار پشیمانی از اقدامات غلط خود را به سمع ملت برسانند و آنگاه در درگاه خدای متعال توبه کنند.

پایان مطلب/