به گزارش “صبح رابر“؛ انقلاب اسلامى فراز و نشیب هاى بسیار و تهدیدها و در مقابل فرصتهاى زیادى در مقابل خود دیده است. اما ظرفیتهاى بالاى این حرکت الهى، این توانمندى را به آن مى دهد تا بتواند تهدیدهاى پیشرو را به فرصت تبدیل کند. یکى از بهترین راهکار جهت خنثى سازى تهدیدات، استفاده مناسب از فرصتها و یکى از بهترین فرصتها جهت زنده نگه داشتن و انتقال مفاهیم انقلاب اسلامى، بزرگداشت ایام الله دهه فجر مى باشد.
این دهه به عنوان یکى از مناسبتهاى ملى – مذهبى ما ظرفیتهاى بالقوهاى دارد که مى توان با برنامه ریزى خوب و مناسب ضمن بالفعل رساندن آن ظرفیتها بهترین بهره را نیز جهت تحقق آرمانهاى انقلاب از این دهه انجام داد.
یادآورى و ارج نهادن به رویدادهاى بزرگ تاریخى در عرصه بین المللى، و داخلى و از نظر عرف بین المللى امرى ممدوح و پسندیده است. و به نوعى بزرگداشت و یادآورى امرى ضرورى و به عنوان افتخار مطرح مى شود.
هدف از برگزارى جشنهاى دهه مبارک فجر، نباید فقط جنگ شادى و خنداندن مردم باشد، بلکه هدف باید این باشد که پیامها و دستاوردهاى انقلاب در قالب هاى هنرى و فرهنگى، به مردم و به ویژه نسل جوان رسانده شوند.
برگزارى جشن هاى پیروزى انقلاب اسلامى با هدف زنده کردن یاد و خاطره شهیدان این راه و تجدید عهد و میثاق با آرمانهاى آنها است.برگزارى این جشنها باید با مشارکت حداکثرى مردم باشد، چراکه با حضور مردم بود که شاهد به ثمر نشستن انقلاب بودیم و دستگاههاى دولتى برآمده از انقلاب مردمى هستند.
دهه فجر باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهاى عاطفى صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادى، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایى دارد. ازاینرو جشنهاى دهه فجر مى بایستى همچون مراسم و اعیاد مذهبى گرامى داشته شود.
الف) ضرورت و اهمیت جشن هاى بزرگداشت دهه فجر
دهه فجر انقلاب اسلامى از نگاه مقام معظم رهبرى
دهه فجر، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاى اسلامى، مقطع رهایى ملت ایران و بخشى از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدى دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه اى تعیین کننده وبى مانند بشمارمی رود. تا قبل از انقلاب اسلامى، در ایران نظام اسلامى وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ى «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعیت» بود وپادشاهان احساس مى کردند که فاتحینى هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالى علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ى عطفى در تاریخ ایران به وجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به کار گرفتند.
دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه اى است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه فجر باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهاى عاطفى صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادى، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایى دارد. ازاینرو جشنهاى دهه فجر مىب ایستى همچون مراسم و اعیاد مذهبى گرامى داشته شود و مردمى باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطرهى فراموش نشدنى حضرت امام و پیروزى انقلاب اسلامى را جشن بگیرند.
روح دهه فجر، میثاق است و سیاستها باید به گونه اى تنظیم شود که میثاق عمومى نسبت به ارزشها و ماهیت انقلاب صورت گیرد. دهه فجر تجدید عهدى با شهدا و افق انقلاب اسلامى است. انقلاب اسلامى، مدل احیاى انقلابى گرى است که با راز و رمز اسلام، روحانیت و امام باید در دهه فجر، استمرار و استحکام یابد. دهه فجر به عیدى بزرگ تبدیل شود و علما و روحانیت مدل جشن اسلامى را براى آن تبیین نمایند.
دو اقدام راهپیمایى ۲۲ بهمن و بانگ تکبیر در نگاه دشمنان مورد ارزیابى قرار مى گیرد و باید تقویت شده و جاهلیت قبل از انقلاب شامل ظلم، جمود، جهل و… در برنامه هاى دهه فجر نمایان شود….. دهه فجر فرصتى براى رونمایى از ثمرات انقلاب اسلامى است.
اهداف و ضرورت جشن هاى انقلاب اسلامى
در طول جشن هاى انقلاب اسلامى که در بیشتر مواقع در اوائل دهه ها انقلاب به صورت خودجوش، و در مدارس با سبک و شیوه ساده و اسلامى، با سرود خوانى و… برگزار مى شد و حتى در حال حاضر، نیازمند هزینه هاى گزاف نیست. با پلاکاردها و نوشته هاى دانش آموزان و پرچم هاى ساده، حتى اگر هزینه هاى دولتى هم شود مقدار و حجم آن نسبت به حجم و مقدار جشن هاى شاهنشاهى خیلى خیلى ناچیز است. چطور این موارد را با جشن هاى شاهنشاهى قیاس مى کنید. هر انقلاب و یا نظامى براى خودش جشن ها، ایام ملى و تاریخى مخصوص به خودش دارد، کشور جمهورى اسلامى ایران نیز از این قاعده مستثنى نیست و این هم در عرف داخلى کشورها و هم عرف بین المللى، امرى پذیرفته شده و مرسومى است که رخدادها و رویدادهاى بزرگ تاریخى، یادآورى مى شود و جشن هاو میتینگ هایى براى بزرگداشت وقایع تاریخى و ملى – مذهبى گرفته مى شود. هدف از برگزارى این جشنها یادآورى رشادتها و جانفشانى هاى ملت ایران به نسلهاى جدید است که در دهه هاى بعدى به دنیا آمده اند، و زنده نگه داشتن نام و خاطرات آن دوران است که با مرور زمان به فراموشى سپرده نشوند.
فرق جشن هاى شاهنشاهى با جشن هاى دهه فجر انقلاب اسلامى
به جرأت مى توان گفت که خاندان پهلوى رکوردار مفاسد مالى و اخلاقى در طول دوران تاریخ ایران است. اعضاى خانواده پهلوى، نه تنها به خرید و مصرف شراب و مشروبات الکلى مشغول بودند، بلکه در ایجاد شراب فروشى و کابارهها و سایر مراکز عرضه مشروبات الکلى در سطح کشور و حتى کار قاچاق و واردات آن سابقه طولانى داشتند که در این میان نیز حمیدرضا، محمودرضا، اشرف و اسدالله علم رکورددار بودند.
حسنین هیکل در مورد این مراسم و جشن ها مى نویسد: شاه با عهده گرفتن نقش یک فرمانرواى مطلق و مستبد در سرزمین تقدیر، دچار یک جنون عظمت شده بود، اولین نشانه سمبلیک این شکوه و جلال جدید، مراسم تاجگذارى او بود. این مراسم چنان باشکوه بود که هیچ یک از تاجهاى خزانه سلطنتى ارزش این مراسم را نداشت و لذا شاه دستور داد که تاجهایى ساخته شود.حدود ۳۳۸۰ جواهر در تاج شاه و مقدار کمترى نیز در تاج هاى فرح و ولیعهد به کار رفته بود.
اوج شکوه و جلال سمبلیک شاه، در جشن هاى ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى متجلى شد، این مراسم گسترده، پرخرج و باشکوه که به منظور پیوند دادن هرچه بیشتر تاریخ ایران با دوران باستان بر پا شد، نشان دهنده طرز تفکر شاه در این برهه است. در این جشنها، ۹ پادشاه، ۵ ملکه، ۲۱ نخست وزیر و پرنس و تعدادى از رؤساى جمهورى و معاونان رئیس جمهور و نخست وزیر، از کشورهاى مختلف جهان حضور داشتند. علاوه بر این عده اى از صاحبان امتیاز و سردبیران روزنامه ها، تاجران اسلحه و سرمایه داران هم از سوى شاه دعوت شده بودند.
به منظور برگزارى این جشنها، شهرى با گرانبهاترین تزیینات در کنار تخت جمشید بنا شد.
حسنین هیکل که گویا آغاز مراسم را درک کرده، اعتراف مى کند که از جهت زشتى و وقاحت تقریبا مضحک بود. جلال الدین مدنى از آن به عنوان یکى از مضحکترین اقدام هاى قرن و منوچهر محمدى آنرا به عنوان بزرگترین نمایش عصر نام مىبرند.
آنگونه که هیکل مىنویسد، تهیه غذا و آذوقه این مراسم بهعهده رستوران ماکسیم گذاشته شده بود و کوههاى خاویار و دیگر غذاهاى لذیذ به مصرف مىرسید.تجهیزات مورد نیاز براى تهیه و ادامه این خوشگذرانى فوق تصور بود، نیروگاههاى متعدد برق براى تأمین برق یخچالها و واحدهاى تهویه مطبوع، تلفنها، تلویزیونها، وسایل حمل و نقل وغیره در بیابان بر پا شده بود.
میزان هزینه این جشنها هیچ گاه معلوم نشد، ولى عمده بودجه مملکت، ظرف چند سال در اینراه به کار رفت و بسیارى از امور عادى کشور معوق ماند.علاوه بر بودجه دولت، برخى از سرمایهداران بخش خصوصى نیز در این مورد به دولت کمک کردند. حسنین هیکل، هزینه این مراسم سه روزه را براى ملت ایران ۱۲۰ میلیون دلار و منابع دیگر، رقم ۵۰۰ میلیون دلار را ذکر مىکنند. اما این جشنها پایان ماجرا نبود، سال ۱۳۵۱، سالگرد همین جشن ها را جشن گرفتند، چند ماه بعد، جشن هاى نخستین دهه انقلاب سفید را بر پا داشتند و بعد از آن نوبت به جشنهاى پنجاهمین سال سلطنت پهلوى رسید که آرم، برنامه، بودجه و سازمان آن خیلى مفصل بود. جشنها همچنان ادامه داشت و یکى پس از دیگرى از راه مى رسید. همه اینها غیر از جشن هاى عادى سالیانه بود که به مناسبت ایام تولد و ازدواج اعضاى خاندان سلطنتى بر پا مىشد و طى سالها، مدارس و ادارات به تعطیلى آنها عادت داشتند. اما این همه تجمل و تشریفات و تفریح و مسافرتهاى خارج، کافى نبود و شاه مى خواست جزیره کیش را به مونت کارلوى حارهاى ایران تبدیل کند که سلطنتش کفاف نکرد.به طور خلاصه باید گفت که این دوره، دوره اوج خوشى و خوشگذرانى شاه و خاندان سلطنتى بود.
منصور رفیع زاده آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا در کتاب خاطرات خود پیرامون جشن هنر افسانهاى شاه در تخت جمشید شیراز که به مناسبت نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى در ایران برگزار گردید، مىنویسد: «یک لیست کامل از بخش خریدهاى ساواک به دست آوردم که براساس آن کار طبخ اغذیه جشن، به رستوران ماکزیم در پاریس محول شد. تزئین ۵۹ چادر میهمانها و ۳ چادر سلطنتى که همگى مجهز به تهویه مطبوع بودند، در صحرا بهعهده شرکت فرانسوى جانس در پاریس گذارده شد. این شرکت مسؤولیت دکور مجدد کاخ سفید براى ژاکلین کندى را نیز بر عهده داشت. مبلها از نوع لویى ۱XV، حمامها از سنگ مرمر فرانسوى، شمعدانها لیموگیس چینى و ظروف کریسالى باکارات بودند.
براى این جشنها ۱۶۵ پیشخدمت زن و مرد، ۲۵ متخصص زیبایى (زن و مرد)، ۱۵۰۰ کلاه گیس مردانه، ۳۰۰ نیم کلاه گیس، ۴۰۰ جفت مژه و لباسهاى فرانسوى در نظر گرفته شد. طبق گزارش ۱۵ اکتبر ۱۹۷۱ (۱۳۵۰) مجله تایم ۵/۳ تن کره و پنیر، نیم تن خامه، ۲۵۰ بطرى شراب، معادل۸۴۰۰۰۰ دلار لامپهاى رنگى و فرش و قالیچه براى تمامى چادرها، محوطهسازى که شامل چند هزار قطعه فضاى سبز و چند هزار تاج گل مىشد، همه توسط نیروى هوایى ایران از پاریس به ایران آورده شده بود. تأمین اجناس و اشیاى این مراسم، بازرگانان پاریسى را که تهیه همهچیز را بر عهده داشتند، یک سال تمام مشغول کرد. پروازهاى دوبار در ماه هواپیما و ستون کامیونها کلیه اقلام مورد نظر را از پاریس به صحرا حمل نمودند. یکى از خلبانان ایرانى به من گفت من با هواپیما به اندازه یک سال پرواز فرش و کریستال و مشروب و سنگ مرمر براى حمامها حمل و نقل کرده ام.
هر چند فرش ایران در دنیا از شهرت چند صدساله برخوردار است، تمامى فرشهاى مورد نیاز چادرها به فرانسه سفارش شده بود. مطابق گزارش مجله تایم لیست خرید ماکسیم ۲۵۰۰ بطر شراب (ازجمله شرابهاى منطقه شاتو در فرانسه به قیمت یکصد دلار بابت هر شیشه) را در بر مىگرفت که یک ماه قبل از مراسم به ایران ارسال شده بود. مدتها قبل از جشن، شاه به ساواک دستور داده بود جلوى درز هرگونه خبرى در مورد هزینههاى گزاف و ولخرجىهایش را مخصوصاً به روزنامههاى نیویورک و لوموند بگیرد. تنها غذاى ایرانى که در این جشن مورد استفاده قرار گرفت خاویار دریاى خزر بود.
در یکى از سفرهایم به تهران، تیمسار مقدم رئیس ساواک به من گفت: اگر از ارقام نجومى خرجها و دزدىهایى که براى تدارک این جشنها در جریان است مطلع شوى مغزت داغ مىشود. مجموع این جشن ۳۰۰ میلیون دلار برآورد شد، اما مسلماً هزینههاى واقعى به مراتب بیش از مبلغ فوق بود، زیرا عمده مخارج به گردن وزارتخانههاى مختلف بود و هیچ یک از وزرا جرأت مطرح نمودن آنرا نزد شاه نداشتند. همچنین تمامى سازمانهاى دولتى و شرکتهاى خصوصى موظف بودند مبالغى را به برگزارى این جشن اختصاص دهند. طبق یک برآورد تقریبى، توسط شاه ۸۰۰ میلیون دلار در این جشن هزینه شد.»
اینها نمونه هاى کوچکى از هزاران مورد مفاسد اقتصادى این جشنها بود که به واقع قیاس اینگونه موارد با جشن هاى انقلاب اسلامى اصلا درست نیست. و نوعى جفاست.
ب) بایستگى ها و الزامات جشنهاى دهه فجر
برخى نکاتى که باید در این جشنها مدنظر قرار گیرد:
– عدم افراط در بیان دستاوردهاى انقلاب
بلاشک دستاوردهاى انقلاب اسلامى ایران قابل شمارش نیست. تغییر نظام و رویکردهاى اصلى حاکمیت، جایگاه علمى ایران در بین کشورهاى دنیا، تأثیرگذارى در معادلات منطقه اى و جهانى و همچنین خدمات رسانى به مردم و از همه اینها مهمتر «مردم سالارى دینى» در ایران و برپایى نظام ولایى، گواهى محکم بر این ادعاست. اما نباید در بیان این دستاوردها، آنقدر افراط کنیم تا کمى ها و کاستى هاى موجود را نادیده بگیریم.
مقام معظم رهبرى هموراه با تأکید بر دستاوردهاى انقلاب، کاستى ها را نیز نام برده و همواره خواستار حرکت جمعى مسؤولین در جهت رفع مشکلات بوده است.
پس مجریان برنامه هاى دهه فجر به یاد داشته باشند که با افراط در بیان دستاوردها و سانسور مشکلات، مخاطبین را نسبت به انقلاب بدبین نکنند.
– گریز از نگاه هاى جناحى
دهه فجر، زمان پرداختن به انقلاب و موفقیت هاى کلان آن است که به یقین دستاورد تلاشهاى تمامى دوران پس از انقلاب است. بنابر این نه باید در ارائه فهرست موفقیتها از این مشارکت غیر منصفانه گذر نمود کما اینکه نباید انتظار داشت که موفقیت هاى دولتى که روى کار است نیز به عنوان جزیى از این دستاوردها – و البته جزئی دست به نقد و قابل لمس براى همگان مطرح نگردد.
با توجه به انتخابات ریاست جمهورى در سال آینده این ظرافت بیشتر باید مورد دقت قرار گیرد.
– توجه به استمرار انقلاب و حفظ روحیه انقلابى
برخى به اشتباه انقلاب را تمامشده مى پندارند و حال آنکه به تعبیر مقام معظم رهبرى از پنج مرحله انقلاب اسلامى پس از مراحل پیروزى و برپایى نام، اکنون در مرحله برقرارى دولت اسلامى هستیم و دو مرحله کشور اسلامى و تمدن اسلامى را در پیش رو خواهیم داشت که مسلما طى این مراحل آسان و بىدرد سر نخواهد بود.
– تبیین نقش و وظایف نسلهاى متعاقب
این واقعیت که انقلاب هنوز در میانه راه است با یادآورى مسؤولیت نسلهاى بعد تکمیل مىشود که جان کلام در آن این فرموده معمار کبیر انقلاب است که فرمود: «هى نگویید انقلاب براى ما چه کرد، بگویید ما براى انقلاب چه کردیم».
قرآن کریم با تعابیرى چون «فخلف من بعدهم خلف» و «و الذین جآووا من بعدهم» به این مسؤولیت ها توجه داده است.
– سوق دادن به فعالیتهاى عملى
گاه مى توان بااستفاده از فضاى مناسب این ایام به فعالیتهاى عملىاى در راستاى انقلاب دست زده و افراد را به آن ترغیب نمود. فعالیتهایى چون اردوهاى جهادى و تلاش در مسیر جهاد کبیر (جهاد فرهنگى) و یا جمع آورى کمکهایى براى تقویت برخى مراکز فعال مردمى در داخل و یا خارج کشور. مثل کمک به تازه مسلمانان در آمریکاى لاتین و ….
– هزینه هاى غیر ضرورى
بعضى موارد مشاهده مىشود که به مناسبت این ایام فرخنده، جشنهایى در سطوح مختلف برگزار مىشود که براى انجام آن، هزینه هاى فراوانى صورت گرفته. به طور مثال هزینه هاى سرسام آور موسیقى هایى که با روح انقلاب اسلامى ناسازگار است و یا پذیرایى هاى آنچنانى که نه تنها تأثیر مثبت ندارد، بلکه با توجه به وضعیت اقتصادى موجود، تأثیرات منفى بر فکر و ذهن مخاطب نیز دارد.
– مخاطب شناسى برنامه ها
در اجراى برنامه ها، باید مخاطب شناسى به معناى واقعى صورت بگیرد. قاعدتا نمىتوان یک نسخه را براى دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، کسبه بازار و… به یک شکل در نظر گرفت. کارى که متاسفانه شاهد هستیم در حال حاضر انجام مىشود. برنامه هایى که براى قشر کسبه بازار است، با همان محتوا، در دانشگاه و مدارس اجرا مىکنند!
آسیب اینگونه برنامه اجرا کردن بسیار زیاد است. برخى کارها در نظر برخى اقشار کار مناسبى به چشم مى آید اما همان برنامه و کار ممکن است در چشم قشرى دیگر سخیف به نظر آید.
حتى در محیط هاى دانشجویى، همه دانشجویان نیز یک طرز فکر و اندیشه ندارند. پس برنامه ها باید با ظرافت خاصى اجرا بشود.
به طور مثال نصب بنر در محیطهاى دانشجویى به مناسبتها مختلف، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه مصداق واقعى هزینه هاى غیرضرورى است.
– تبیین دستاوردها با رعایت اولویتها
بیان دستاوردهاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، مذهبى و یا ابعاد بین المللى هر یک جایگاه خاص خود را دارد.به عنوان مثال از منظر مذهبى بالاترین دستاورد تبدیل نظام سلطنت و شاهنشاهى به نظام مبتنى بر حاکمیت حاکمان داراى ویژگىهاى خداپسند و الهى و بر سمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم است که عناصر تشکیلدهنده نظام ولایى و «جمهورى اسلامى» است که تبیین عمیق آن و اهمیتش به دقت و ظرافت بالایى نیاز دارد. در روایتى قدسى از طریق چند معصوم در کتب معتبر آمده که خداى متعال مىفرماید: «لاعذبن کل رعیه فى الاسلام دانت بولایه امام جائر ظالم لیس من الله و ان کانت الرعیه فى اعمالها باره تقیه و لاعفون کل رعیه فى الاسلام دانت بولایه امام عادل من الله و ان کانت الرعیه فى اعمالها ظالمه مسیئه»
– نوآورى در برنامه ها
برخى برنامه ها سى سال است با همان کیفیت و محتوا و شکل و شمایل اجرا مى شود. این امر باعث شده تا براى مخاطب جذابیتى نداشته و اثرگذارى خودش را از دست بدهد. پس باید براى انتقال مفاهیم، بهدنبال شیوه هاى نو و تأثیرگذار باشیم.
به طور مثال امروزه با ساختن یک فیلم خوب در برخى مواقع بهتر از هزار یادواره شهدا مى توان ضمن نگهداشتن یاد و خاطرات شهدا، اثر مناسب نیز بر مخاطب خود بگذاریم و گاه بر عکس. شاید این همان اصلى است که قرآن به آن تصریح نموده، که: «و ما ارسلنا من رسول قوم الا بلسان قومه».
– شور و نشاط در برنامه ها
نسل جوان، نسل هیجان و شور و نشاط است. نسلى است که از نصیحت بدش مى آید. پس باید در برنامه هایمان شور و نشاط ایجاد کنیم. استفاده از موسیقى متناسب با فضاى انقلابى حتى در قالب هاى امروزین – اگر به حد افراطى و با صرف هزینه هاى آنچنانى نباشد مىتواند در این زمینه نقش آفرین باشد. همانگونه که در راهپیمایى ۲۲ بهمن، با ساخت ماکت هاى جالب، برگزراى نمایشگاههاى عکس در مسیر راهپیمایى، پخش سرودهاى دستجمعى و… شور و نشاط خاصى در مسیر ایجاد مى شود.
انتهای پیام /