پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

17:45:17 - دوشنبه 9 اسفند 1395
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
تربیت تراز اسلام و انقلاب‏
از دیدگاه اسلام، تربیت یعنى به فعلیت رساندن قواى انسان، استعدادهاى او و ایجاد تعادل و هماهنگى در آن‏ها براى رسیدن به کمال مطلوب؛ یعنى قرب به خدا. ابتداى فصل دوم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز آمده است: «وزارت آموزش و پرورش مهم‏ترین نهاد تعلیم و تربیت رسمى عمومى، متولى فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحت‏هاى تعلیم و تربیت، قوام‏بخش فرهنگ عمومى و تعالى‏ بخش جامعه اسلامى براساس نظام معیار اسلامى با مشارکت خانواده، نهادها و سازمان‏هاى دولتى و غیردولتى است.»

به گزارش “صبح رابر“؛ از دیدگاه اسلام، تربیت یعنى به فعلیت رساندن قواى انسان، استعدادهاى او و ایجاد تعادل و هماهنگى در آن‏ها براى رسیدن به کمال مطلوب؛ یعنى قرب به خدا.

ابتداى فصل دوم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز آمده است: «وزارت آموزش و پرورش مهم‏ترین نهاد تعلیم و تربیت رسمى عمومى، متولى فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحت‏هاى تعلیم و تربیت، قوام‏بخش فرهنگ عمومى و تعالى‏ بخش جامعه اسلامى براساس نظام معیار اسلامى با مشارکت خانواده، نهادها و سازمان‏هاى دولتى و غیردولتى است

دانش ‏آموز در تراز انقلاب اسلامى باید از نظر علمى، انسانى خلاق، فکور، مبتکر و اهل ایده و از نظر اخلاقى متعهد، خوش‏خلق، خوش‏قول، اهل تعاملات اجتماعى و آماده براى ورود به زندگى اجتماعى باشد. ما چقدر توانسته ‏ایم در این ‏راه قدم برداریم؟ با نگاهى به اوضاع اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى مى‏توان به پاسخ این پرسش پى برد. وقتى نظام تعلیم و تربیت کار خود را به‏درستى انجام دهد، طبیعتاً بازخورد آن باید در جامعه به‏ وضوح دیده شود. رشد علمى، فرهنگى و اقتصادى کشور نشان از یک آموزش و پرورش پویا و با رویکرد کیفیت بخشى است.

معلمان اثرگذارترین و اساسى‏ ترین عنصر نظام تعلیم و تربیت یک کشور هستند. هرچه به این قشر زحمتکش و ارزشمند توجه شود، آثار آن در تربیت دانش‏آموزان دیده خواهد شد. ارتقاى سطح دانش معلمان از ضروریات این مهم است. اگر مى‏خواهیم کلاسى پویا داشته باشیم، باید از معلمانى پویا و آشنا به علم روز برخوردار باشیم. بعد از آن محتواى کتب آموزشى نقش به‏سزایى در تربیت انسان دارد. محتواى آموزشى باید براساس نیازهاى آموزشى جامعه اعم از نیازهاى فردى و اجتماعى و هم‏چنین اولویت‏ها و مقاصد و اهداف بر اساس سیاست‏ها و خط ‏مشى‏هاى مورد نظر، اطلاعات و دانش مطابق با نیازها، وسایل و ابزارهاى لازم براى تحقق اهداف باشد.

محتواى آموزشى باید در ارتباط با مسائل روز بوده و پایه‏اى براى آموزش مداوم باشد و تعامل آموزشى با دنیا بر اساس بومى‏سازى. اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامى با توجه به هجمه ‏هاى دشمن در حوزه جنگ نرم و تحرکات خزنده آن‏ها در زمینه سست نمودن بنیان‏ هاى خانواده و تزلزل در ابعاد اعتقادى و مذهبى جوانان، نظام تعلیم و تربیت را با چالش‏هاى جدى روبه‏رو نموده است. در این عرصه با توجه به جنگ رسانه‏اى دشمن، ایجاد شبهه در ارزش‏هاى نظام اسلامى و رسوخ در تفکر جوانان، نقش معلم را به مراتب پررنگ‏تر و حساس‏تر مى‏کند.

دانش‏ آموزى که پس از یک دوره فارغ‏التحصیل مى‏شود، خروجى نظام آموزش و پرورش محسوب مى‏گردد و طبق دیدگاه رهبر معظم انقلاب، این فرد تحصیل‏ کرده و خارج ‏شده از نظام آموزشى کشور باید داراى شجاعت، حس کنجکاوى، توانمند و… باشد. البته نباید همراهى و همکارى دستگاه‏ها و نهادهاى دیگر را نادیده بگیریم. طبیعى و مبرهن است که وزارت آموزش و پرورش به تنهایى نمى‏تواند تمام سنگینى بار تربیت و آموزش آینده ‏سازان کشور را بر دوش بکشد.

  «تعلیم و تربیت توحیدى.»در برابر «تعلیم و تربیت سکولار»

امام خمینى(ره) بارها در سخنان خود تربیت و تزکیه را مقدم بر تعلیم مى‏دانند و صرف اکتفا به آموزش علوم را زمینه‏ساز فساد معرفى مى‏نمایند: «اگر شما بخواهید تعلیم کنید فقط اطفال را و کارى به این نداشته باشید که در پهلوى تعلیم و تربیت انسانى، تربیت اخلاقى باشد، این‏ها با همان علمِ بدون تربیت، مراحل را طى مى‏کنند. و علم بدون تربیت آن‏ها را یا اکثر آن‏ها را رو به فساد مى‏کشد..»«ما بارها گفته‏ ایم که ما متخصص مى‏خواهیم، ولى متخصص متعهد. ولى دشمنان فریاد زدند که این‏ها با تخصص مخالفند. البته که متخصص منحرف از هر کس خطرناکتر است

بنابراین آنچه فصل میان نظام تعلیم و تربیت اسلامى و نظام آموزشى سکولاریستى است، تقدم تربیت بر آموزش و اهمیت دادن به آن است: «آموزش و پرورش، هر دو لفظ از الفاظ جالب است و در زمان طاغوت هم وزارت آموزش و پرورش داشتیم. انجمن اسلامى که الآن در تمام ایران هست، این هم لفظ جالبى است که همه مى‏دانید که این لفظ نمایش این است که اسلام را ما مى‏خواهیم پیش ببریم. لکن ما، هم در آموزش و پرورش گرفتار الفاظ بودیم و هم در انجمنهاى اسلامى گرفتار الفاظ

تربیت توحیدى، جلوه‏اى خاص در کلام امام دارد، این مهم که اکنون در جامعه مغفول مانده و درمان بسیارى از آسیب‏هاى اجتماعى خواهد بود، مکررا در بیانات ایشان آمده است، امام طرفدار جامعه ‏اى عوام و تهى از علم نیستند اما اهمیت تربیت توحیدى در کنار علم و دانش به اندازه‏اى است که نظامى که چنین خروجى‏اى داشته باشد، قطعا به فلاح و رستگارى دست‏مى‏یابد: «تربیت کنید آن‏ها را به اخلاق انسانى، اخلاق اسلامى؛ و آن‏ها را توجه به خدا بدهید؛ و آن‏ها را از این فسادهایى که در جامعه ‏هاى منحط واقع مى‏شود بپرهیزانید و به آن‏ها تذکر بدهید که چنان‏چه شماها یک تربیت اسلامى انسانى داشته باشید، هم براى خودتان سعادت است؛ هم براى کشورتان سعادت است. باید شما این‏ها را از آن طبیعت منحطى که انسان را به انحطاط مى‏کشد، آن حب جاه و حب مال و حب منصب، احتراز بدهید. این‏هایى که همه‏ ى توجهشان به این است که چیزى به ‏دست بیاوریم و یک زندگى با رفاه درست کنیم، توى آخورِ طبیعت سرشان هست… اگر از راه عبودیت خدا، انسان وارد شد در جامعه یا نظر انداخت به امور، از این ‏راه و از این کانال وقتى واقع شد، وارد شد، کارهایش همه الهى مى‏شود

مهم‏ترین ویژگى نظام تعلیم و تربیت اسلامى همین تقدم تربیت و تزکیه است و آنچه در ذیل طبقه‏ بندى مى‏شود، زیرمجموعه همین ویژگى است.

  دانش‏ آموزِ تَراز انقلاب اسلامى‏

از دیدگاه اسلام، تربیت یعنى به فعلیت رساندن قواى انسان، استعدادهاى او و ایجاد تعادل و هماهنگى در آن‏ها براى رسیدن به کمال مطلوب؛ یعنى قرب به خدا. ابتداى فصل دوم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز آمده است: «وزارت آموزش و پرورش مهم‏ترین نهاد تعلیم و تربیت رسمى عمومى، متولى فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحت‏هاى تعلیم و تربیت، قوام‏بخش فرهنگ عمومى و تعالى‏ بخش جامعه اسلامى براساس نظام معیار اسلامى با مشارکت خانواده، نهادها و سازمان‏هاى دولتى و غیردولتى است

بر این اساس درست است که خانواده، نخستین نهاد اجتماعى است که فرد در آن پا به عرصه وجود و زندگى مى‏گذارد و اولین پایه ‏هاى تعلیم و تربیت در آن شکل مى‏گیرد، ولى آموزش و پرورش هر کشورى مهم‏ترین و مؤثرترین نظام پرورش و رشد شخصیت نوجوانان و جوانان است. یکى از کارکردهاى اصلى و اساسى نظام تعلیم و تربیت، توجه به رشد شخصیت دانش ‏آموزان و اهمیت پرورش تن و روان آن‏هاست. دانش ‏آموز در تراز انقلاب اسلامى باید از نظر علمى، انسانى خلاق، فکور، مبتکر و اهل ایده و از نظر اخلاقى متعهد، خوش ‏خلق، خوش ‏قول، اهل تعاملات اجتماعى و آماده براى ورود به زندگى اجتماعى باشد. ما چقدر توانسته‏ایم در این‏راه قدم برداریم؟ با نگاهى به اوضاع اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى مى‏توان به پاسخ این پرسش پى برد. وقتى نظام تعلیم و تربیت کار خود را به‏درستى انجام دهد طبیعتا بازخورد آن باید در جامعه به ‏وضوح دیده شود. رشد علمى، فرهنگى و اقتصادى کشور نشان از یک آموزش و پرورش پویا و با رویکرد کیفیت بخشى است.

معلمان اثرگذارترین و اساسى‏ترین عنصر نظام تعلیم و تربیت یک کشور هستند. هرچه به این قشر زحمتکش و ارزشمند توجه شود، آثار آن در تربیت دانش‏آموزان دیده خواهد شد. ارتقاى سطح دانش معلمان از ضروریات این مهم است. اگر مى‏خواهیم کلاسى پویا داشته باشیم باید از معلمانى پویا و آشنا به علم روز برخوردار باشیم. بعد از آن محتواى کتب آموزشى نقش به‏ سزایى در تربیت انسان دارد. محتواى آموزشى باید براساس نیازهاى آموزشى جامعه اعم از نیازهاى فردى و اجتماعى و هم‏چنین اولویت‏ ها و مقاصد و اهداف بر اساس سیاست‏ها و خط‏ مشى‏ هاى مورد نظر، اطلاعات و دانش مطابق با نیازها، وسایل و ابزارهاى لازم براى تحقق اهداف باشد.

محتواى آموزشى باید در ارتباط با مسائل روز بوده و پایه ‏اى براى آموزش مداوم باشد. داراى توالى و با توجه به مفاهیم، قوانین و اصول هر علم، میراث فرهنگى و میزان علاقه و رغبت دانش‏آموز تدوین شود. از عوامل مهم دیگر برخوردار بودن از سخت‏افزارهاى مورد نیاز انتقال این مفاهیم است. داشتن فضاى آموزشى مناسب اعم از کلاس، کارگاه، آزمایشگاه، سالن‏هاى ورزشى و… این امکان را براى متولیان آموزش و پرورش فراهم مى‏کند تا بهتر بتوانند نسبت به پرورش و آموزش دانش‏آموزان اقدام کنند. حضور در اردوهاى آموزشى و پرورشى و خارج شدن از فضاى مدرسه نیز نقش مهمى در تعلیم و تربیت و جامعه‏پذیرى دانش ‏آموز خواهد داشت.

دانش‏ آموزى که پس از یک دوره فارغ ‏التحصیل مى‏شود، خروجى نظام آموزش و پرورش محسوب مى‏گردد و طبق دیدگاه رهبر معظم انقلاب این فرد تحصیل‏کرده و خارج شده از نظام آموزشى کشور باید داراى شجاعت، حس کنجکاوى، توانمند و… باشد. البته نباید همراهى و همکارى دستگاه‏ها و نهادهاى دیگر را نادیده بگیریم. طبیعى و مبرهن است که وزارت آموزش و پرورش به تنهایى نمى‏تواند تمام سنگینى بار تربیت و آموزش آینده ‏سازان کشور را بر دوش بکشد.

  بومى کردن آموزش‏ها

غرب همواره از طریق تغییر فرهنگ ‏ها زمینه نفوذ و استعمار خود را آماده کرده است و براى کشورى چون ایران که همواره مورد هجمه فرهنگى کشورهاى سلطه‏ جو بوده است، تمرکز بر بومى کردن آموزش ‏ها و تصفیه آن امرى لازم و مهم است؛ حضرت امام در این خصوص مى‏ فرمایند: «منتظر نباشید که یکى بیاید از خارج رفع بکند. اگر کسى از خارج بیاید براى شما، نمى‏خواهد شما را تعلیم و تربیت کند، مى‏خواهد همان‏جا، همان‏ها باشد که در زمان رژیم سابق بود. همان آموزش و همان پرورش. باید محتوا را درست بکنید. باید کوشش کنید به این‏که آموزش، آموزش صحیح باشد. آموزش صحیح باید باشد

عدم توقف در علم و گسترش سواد آموزى براى رشد علمى کشور، از دیگر تأکیدات امام(ره) است، تداوم حفظ استقلال کشور در گرو رشد و ترقى علمى است: «همه محتاجیم به این‏که از یکدیگر چیز یاد بگیریم. همه محتاج به تعلیم و تربیت علمى هستیم. هیچ‏وقت نیست که انسان از این مستغنى بشود. و کسى‏که بخواهد خودش را بسازد در جهت علم، نباید در یک حدى که رسید بگوید این بس است.. ما باید در تمام مدت عمرمان علم را تحصیل کنیم. مطالعات را داشته باشیم و دیگران را تربیت کنیم. تربیت علمى کنیم و سطح معلومات مردم را بالا ببریم. و در یک کشورى که در این جهت کامیاب نبوده است.. باید هم نهضت سوادآموزى توسعه داشته باشد و همه شرکت کنند. کسانى‏که سواد ندارند شرکت کنند،… همچو نباشد که دنبال این باشند که یک سندى دست بدهند یا یک سندى بگیرند، یک مدرکى داشته باشند. خود علم را تعقیب کنند. و حتى اساتید دانشگاه هم محتاج به تعلیم و تعلم هستند

هر نظام آموزشى عهده دار انتقال فرهنگ کشور خود به متعلمین است. انتقال ارزش‏هایى چون استقلال‏ طلبى، کوشش براى رشد علمى کشور و خودکفایى ازجمله مهم‏ترین وظایف نظام آموزشى است: «در زمان طاغوت آموزش مى‏گفتند و پرورش، لکن شما ملاحظه کنید آموزشها چه بود و پرورشها چه. انسان خیال مى‏کرد که آموزش صحیح هست. آموزش چیزهایى است که ملت ما به آن احتیاج دارند. آموزش علومى است که ملت ما را بعد از چندى خودکفا کند…. لکن شما دیدید و ما دیدیم که آن دستاوردهاى فرهنگ ما، دانشگاههاى ما چه بودند و چه اشخاصى بوده‏ اند

 جایگاه معلم در تولید گفتمان تفکر انقلاب اسلامى‏

با توجه به نقش مؤثر و خطیر معلم در حوزه ‏هاى مختلف سیاسى، اجتماعى، تربیتى و غیره، جایگاه معلم در تولید گفتمان انقلاب اسلامى بر کسى پوشیده نیست. چراکه معلم به‏ عنوان طلایه دار عرصه مبارزه با جهل، تباهى، خوى استکبارى بیدادگران و ستمگران تاریخ توانسته و مى‏تواند به‏ عنوان تدوین‏ کننده و مولد شاخص‏ هاى تفکر انقلابى، آن‏ هم تفکر انقلاب اسلامى نقش خود را به ‏خوبى و شایستگى ایفا نماید. از مهم‏ترین و حساس‏ترین مواردى که معلم‏ می‏تواند در این گفتمان نقش ‏آفرینى کند، آموزش تفکر استکبارستیزى و استقامت در اصول و مبانى انقلاب اسلامى است. معلم به‏ عنوان عنصر فرهیخته اجتماع با بصیرت، علم، اخلاص و تهذیب نفس و عمل‏گرایى مى‏تواند به ‏عنوان سرلوحه و سرمشق دانش ‏آموزان، تفکر استکبارستیزى و مقابله با نظام سلطه را به ایشان آموزش دهد و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر این‏که همه در زیر چتر ولایت و رهبرى گرد آمده و اصل مترقى ولایت فقیه و فرمانبردارى از آن‏را به ‏عنوان تداوم خط سرخ تشیع علوى دنبال نمایند.

  تفاوت نیازمندى‏هاى تربیتى در دهه اول و چهارم انقلاب‏

دهه‏ هاى اول انقلاب اسلامى، دهه مبارزه رودررو با دشمن بود. در دهه‏ هاى پنجاه و شصت، دانش ‏آموزان که بخشى از عمر خود را صرف مبارزه با نظام ستم‏ شاهى کرده بودند، به فاصله کوتاهى پس از انقلاب درگیر ۸ سال دفاع مقدس شدند که این خود فرصتى براى ایشان به‏ وجود آوردد که با مفاهیم ایثار، شهادت، حق‏ طلبى و مبارزه رودررو با دشمن بیش از پیش آشنا شوند. نظام تعلیم و تربیت ما در آن سال‏ها مفاهیم مقدسس تعلیم و تهذیب را به ‏صورت عملى از فضاى عطرآگین ایثار و مقاومت رزمندگان اسلام دریافت مى‏کرد و دانش ‏آموزان آن برهه الگوى عملى را به عینه دریافت مى‏کردند اما اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامى با توجه به هجمه‏ هاى دشمن در حوزه جنگ نرم و تحرکات خزنده آن‏ها در زمینه سست نمودن بنیان‏هاى خانواده و تزلزل در ابعاد اعتقادى و مذهبى جوانان، نظام تعلیم و تربیت را با چالش‏هاى جدى روبه‏ رو نموده است. در این عرصه با توجه به جنگ رسانه‏اى دشمن، ایجاد شبهه در ارزش‏هاى نظام اسلامى و رسوخ در تفکر جوانان، نقش معلم را به مراتب پررنگ‏تر و حساس‏تر مى‏کند چراکه معلم با توجه به نیاز امروز جامعه هدف خود، مى‏بایست خویشتن را مجهز به سلاح علم، اخلاق و بصیرت نموده و مبارزه‏اى نرم را با دشمن آگاه خود که قلب تپنده آینده انقلاب را نشانه گرفته است، داشته باشد.

   نقشه راه آموزش و پرورش جهت تولید و پرورش انسان کامل‏

در زمان کنونى، نقشه راه آموزش و پرورش همان چیزى است که در شوراى عالى انقلاب فرهنگى و در منویات مقام معظم رهبرى تدوین و تبیین شده است و آن‏ چیزى نیست جز سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش که اگر به ‏درستى اجرا گردد و تمام مؤلفه ‏هاى آن اعم از نیروى انسانى، فضاهاى آموزشى و غیره مدنظر قرار گیرد و یک عزم ملى و مدیریت جهادى در تمام سطوح کشور براى اجرایى نمودن آن بسیج گردد، مى‏تواند کودک ۶ ساله آماده ورود به دبستان ما را به انسانى کامل بدل نماید که جمیع جهات انسانى و الهى را داشته باشد. پرورش چنین موجودى مى‏تواند تمامى شاخص‏ هاى گفتمان تفکر انقلاب اسلامى را به دنیا عرضه نموده و اسلام ناب محمدى(ص) را در جامعه جهانى متجلى نماید.

انتهای پیام

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب