به گزارش “صبح رابر “؛ مقام معظم رهبری فرمودند: “دشمن می خواهد یاد شهیدان فراموش شود . یاد دفاع مقدس، یاد شهیدان باید همیشه در بین ملت ما و جامعه ما زنده بماند.”

اگر آن روزه پدران ما رفتند تا جان خویش را در طبق اخلاص نهاده و تقدیم دوست نمایند، امروز ما به تبعیت از آنان در جهت عمل به این خصلت  خداپسندانه یعنی  ایثار در راه خدا از هیچ کوششی دریغ نمی ورزیم و در تمامی صحنه ها حضور مستمرداشته و در همه حال گوش به فرمان ولی فقیه بوده و امر ایشان را اطاعت می نماییم .

در ادامه به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر، یادی از چند شهید عملیات بیت المقدس آزاد سازی خرمشهر می کنیم.

شهید احمد بنی اسدی: مسئولین بپاخیزید!شمائید که باید رسالت شهدا را بردوش گیرید

شهید احمد در اردیبهشت سال ۱۳۴۳ درروستای سیه بنوئیه چشم به جهان گشود. و در سن ۳سالگی وارد دبستان شد. کلاس اول ابتدایی را در روستاسیه بنوئیه  و از کلاس دوم ابتدایی تا سال سوم دبیرستان را در زرند و کرمان مشغول به تحصیل بود با شروع انقلاب ۱۱ سال بیشتر نداشت، همراه دوستان و برادران خود در تظاهرات شرکت می کرد.

جنگ تحمیلی آغاز شد، احمد از کسانی بود که تجاوز را حتی لحظه ای هم تحمل نمی کرد. همیشه می گفت عیب است بر ما کهدر زمان حیات ما به اسلام  عزیز و انقلاب اسلامی مان که تنها نجات بخش مردم مظلوم است،حمله کنندو عقیده و آرمان های اصیل انقلاب را از بین ببرند.

در این دوران با عشق سوزانی که به انقلاب و اسلام داشت با نوشتن موضوعات  انقلابی و سخنرانی و ارشاد و هدایت دیگران گام برمی داشت.

بیشتر وقت ها به فکر مسلمین رنج دیده بود. مسلمانی که به استعمار کشیده شده اند و آن همه مفاخر و غنائم ارزنده را از دست داده اند. همین امر او را به خشم می آورد و می نوشت هان! ای مردم امام را یاری کنید چون  امام است که با رهبریش به مسلمین جان و توان می بخشد که علیه ظلم و جور و فساد مبارزه کنند. او بود که به حق از شدت ظلم بر مظلوم می سوخت و او خودش را، خدایش را، امامش را، و یار مظلومش و خصم زبونش را خوب می شناخت. با این تفکر بود که  قصد عزیمت به جبهه های حق علیه باطل نمود و حماسه آفرید و سرانجام دربهار سال ۱۳۶۱در عملیات  بیت المقدس در سن ۱۸ سالگی به هنگام فتح خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.. پیکر پاک این شهید در روستای سیه بنوئیه شهرستان رابر به خاک سپرده شد.

خاطره ای از شهید

شهید احمد قبل از انقلاب نیز امام را به خوبی شناخت و از شدت ارادت به آن پیر جماران عکس خودش را در قاب تصویر عکس امام جاسازی کرده بود و تبعیت از فرمان و منویات رهبری را بر خود واجب میدانست به گفته آشنایان و دوستان  همین ارادت خالصانه اش عاقبت منجر به مقام والای شهادت این شهید بزرگ و گرانقدر شد.

فرازی  از وصیت نامه شهید

بیایید هوس های زودگذر را از خود دور کنید. جاذبه و دافعه علی (ع) را از خدا بخواهید و هر کدام را در جای خود بکار گیرید . ننگ است  که بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا  اسلام عزیز را نابود  کنند. اسلامی که نجات دهنده بشریت است. شما مسئولین بپاخیزید. ای سلحشوران بیدار شوید و بیدار کنید ، امام زمان ظهور مهدی موعود نزدیک است. پس بیائید راه را برای ظهورش باز کنید شاید آقا به ما نظری کرد.

مسلمانان سرانجام روزی می رسد که مرگ به سراغتان می آید پس چه بهتر شما به سراغ آن بروید. دنیا همه اش امتحان است و شیطان یک لحظه از وسوسه هایش دست بر نمی دارد و من پیام خویش را گفتم و این شمائید که باید رسالت شهدا را بردوش گیرید و پیامش را به  جهانیان برسانید.

مواظب باشید روی در روی امام زمانتان قرار نگیرید.

شهید اباذر زمزم

اباذر در سال ۱۳۳۷در چادر محقر و عشایر ی در منطقه ییلاقی شهرستان رابر چشم به جهان گشود  اوانگار همزاد رنج و غم و سختی بود. هنوز کلمه مادر را درست نمی توانست به زبان بیاورد، دست تقدیر از مادر محرومش کرد.

وقتی اباذر به سن ۷سالگی رسید، او را به مکتب خانه فرستادند تا  قرآن یاد بگیرد ، ولی مشکلات اقتصادی خانواده عشایر و کوچ ییلاق و قشلاق می طلبید  او مددکار پدر باشد و در سختی های زندگی و رنج بی مادر از او فردی مقاوم ساخته بود.

اباذر سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و با شعله ورشدن آتش جنگ در مرزهای ایران ، دی ماه ۱۳۶۰در کسوت داوطلبین بسیجی عازم جبهه ها شد و یکم خرداد سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس ، روحش هم پرواز ملایک شد. جسم پاکش برای همیشه در بهشت شهدای روستای جواران آرام گرفت . از شهید اباذر یک فرزند پسر به نام قاسم به یادگار مانده است.

شهید محمد جهانشاهی: اعلام انقلاب با آخرین قطره خون

محمد جهانشاهی در سال ۱۳۴۴در خانه ای محقر و مذهبی درروستای زیبای جواران دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان پدر و مادر سپری کرد به سن ۷ سالگی که رسید دوران ابتدایی را د همین روستا گذراند شغل پدرش کشاورزی بود و او نیز همپای پدر، سخی ها و مشکلات زندگی را می آموخت در حال گذراندن دوره  راهنمایی هنگامی که بلند گو از جوانان برای شرکت در جنگ دعوت می نمود که این عزیز از همان جا  خود را معرفی نموده و به جبهه ها اعزام شد ونهایتا در عملیات بیت المقدس پس از شکستن خط دشمن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در تاریخ ۱۰/۲/۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فرازی از وصیت نامه شهید

این جانب محمد  جهانشاهی  اگر چنانچه  خداوند تبارک و تعالی رضا باشد و برای یاری امام زمان (عج) و نائب  برحقش امام خمینی بت شکن  روانه جبهه شدم و اگر به ملکوت اعلا رسیدم از خداوند بزرگ می خواهم که مرا بیامرزد. این بدن ناقابل رااز من قبول کند

در موقع به خاک سپردن، دهانم را باز بگذارید که دشمن بداند تا آخرین قطره خون  خود طرفداری خود را از این انقلاب اعلام می کنم.

امروز که جنگ سخت به پایان رسیده و جنگ نرم که نابرابر و بدتر از جنگ سخت است پیش رویمان واقع است ما در مقابل فتنه ها هوشیارانه عمل می نماییم و نمی گذاریم خون سرخ عزیزانمان پایمال گردد.

اعتقاد راسخ داریم انقلابی که این همه خون برایش ریخته شده تا ظهور دولت یار باقی خواهند ماند.

انتهای پیام