به گزارش “صبح رابر”، روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹، ایران اسلامى شاهد بازگشت آزادگان سرافرازى بود که پس از تحمل سالهاى اسارت خود در اردوگاههاى عراق، پاى به میهن اسلامى گذاشتند و به آغوش خانواده هاى خود بازگشتند. به همین بهانه خبرنگار” صبح رابر” گفتگویی با مختار افروغ آزاده ۸ سال اسارت، جانباز ۵۰ درصد، برادر شهید احمد افروغ، پاسدار بازنشته، فرهنگی مسجد امام حسین (ع)، کسی که در بهمن ماه سال ۱۳۶۱ از روستای نمونه گنجان به جبهه اعزام شده داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه عملیات های شرکت و چه عملیاتی اسیر شدید؟
حاج مختار افروغ، برادر شهید احمد افروغ در تاریخ ۱۴بهمن ماه سال ۱۳۶۱ از روستای نمونه گنجان به جبهه های جنگ اعزام شدم، چهار ماه در عملیات والفجر مقدماتی ۱۷بهمن ۶۱ و مرحله دوم هم ۲۱بهمن ۶۱ مسئول پشتیبانی بودم که این عملیات مقدماتی، عملیاتی نشد؛ با آموزش ویژه که داشتیم آمادگی کامل برای عملیات بعدی، درتاریخ ۲۲ فروردین سال ۶۲ عملیات والفجر یک را داشتیم، که در منطقه دشت عباس، شهرک زوبیدات عراق بود در آن منطقه عملیات بسیار سختی انجام شد گر چه عملیات لو رفت باز هم قدرت خدا و ایمان بچه ها بود پیروزی های خوبی هم داشتیم، ما محاصره شدیم طی عملیات سخت از ناحیه پای راست زخمی شدم و مدت زیادی هم حدود ۵ ساعت با پای زخمی خودم را کشاندم که شاید بتوانم از محاصره فرارکنم، اما نشد و در حالی که زخمی بودم به اسارت دشمن درآمدم .
چند ماه اسیر بودید و از احساس خود زمانی که خبر آزاد شدن تان را شنیدید؛ برایمان بگویید؟
نزدیک ۸۸ماه در اسارت بودم در تاریخ اول شهریور ماه سال ۶۹آزاد شدم و به میهن اسلامی برگشتیم، آن زمان رئیس جمهور وقت عراق، صدام ملعون و رئیس جمهور ایران مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، طی توافقاتی که دو هفته پس از اشغال نظامى کویت توسط ارتش صدام و ۲ روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه اى به هاشمى رفسنجانى، رئیس جمهور وقت ایران، بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را پذیرفت و به شرائط ایران براى پایان جنگ تسلیم شد و ازجمله قول عقب نشینى از مرزهاى ایران و آزادسازى اسیران ایرانى را داد.
که با قرارداد ۵۹۸ همان قراردادی که سازمان ملل و شورای امنیت برای صلح ایران منعقد کرد، از ۲۶ مردادماه اولین گروه از آزادگان وارد مرزکشور شدند.
از یک جهت مسرت بخش و خوشحال کننده بود که از چنگال دشمن آزاد می شدیم و به آغوش وطن در جمع دوستان و خانواده برمی گشتیم و از این باب که این فضای معنویی که در اسارت داشتیم؛ را از داست می دادیم، ناراحت بودیم، مثل زندان حضرت یوسف (ع) که به آن فضا عادت کرده بود، این فضای معنویی خیلی ارزشمند برای آزادگان اسراء بود.
پایبندی به مقدسات ما را در اسارت حفظ کرد
در اسارت گاه های دشمن همه شکنجه شدند، شلاق خوردند و در مقابل دشمن ایستادند؛ عراقی ها می خواستند که بچه ها علیه مقدسات جمهوری اسلامی، علیه رهبری و امام حرف بزنید وتلاششان بر این بود خصوصاً جوان ها در اجتماع وقتی بر می گردیم به درد نخور و بی خاصیتی باشیم و دست به هر اقامی می زند اینکه عراقی ها در صف نماز جماعت با کابل بچه ها را می زد که نماز به جماعت برگزار نشود، با مشت و لگد می زدند که ما نماز را ترک کنیم و ادامه ندهیم، دعاها را مخفیانه به هر طریقی بود دعای کمیل، توسل ، زیارت عاشورا هر چه بود انجام می دادیم، همین پایبندی ویژه به مقدسات بود؛ که ما را در اسارت حفظ کرد، و به ما آرامش روحی و روانی می داد.
در چنگال دشمن، یک اردوگاهی به نام اطفال بود که همه نوجوان بودند بزرگترین سن در میانمان ۳۰سال و کوچکترین مان ۱۲ سال بود،خودم زمانی اسیر شدم ۱۵ سال داشتم.
از مشکلات و دردهایتان بگویید؟
در حال حاضر ناراحتی مان در اجتماع امروزی این است که آن ارزش هایی که شهدا به خاطرشان خون ریختند ودر هیچ یک از وصیت نامه شهیدی نیست که درباره حجاب ننوشته باشد، امروزه در شهرهای بزرگ مان نست به حجاب بی اهمیت شده اند و دشمن تلاش می کند که این فرهنگ حجاب را ما بگیرد کسی که بی حجاب باشد انگار فرهنگش بالا و کسی که چادر گرفت اهل قرن بوق. و هر کسی در اجتماع از دین، قرآن، مذهب، نماز، انقلاب وارزش های انقلاب و شهدا دفاع کرد آن را آدم تند رو خطاب می کنند،که متاسفانه مسئولین سهل انگاری می کنند.
چه انتظاری شما از رئیس جمهور به عنوان یک فرد خانواده شهید و آزاده هشت سال دفاع مقدس دارید؟
انتظار ما از رئیس جمهور، پایبندی به ارزش های دینی و انقلاب، آن چه که امام به خاطرش سالها شکنجه خورد، به خاطر این همه خون شهیدی که ریخته شد، به خاطر آزادگانی که در اسارت شکنجه شدند، شلاق خوردند، گاه زیر شکنجه گاه دشمن از بین رفتند، خیلی ها نظیر همین شهید حججی؛ کسانی بودند یک پایش را به یک لنکروز وپای دیگرش را به ماشین دیگر و سرش هم به ماشین دیگری می بستند و از سه طرف حرکت می کردندتا تکه تکه اش کنند، آن زمان در عملیات خیبر ۱۵ نفر از پاسدارانمان را زیر کابل به خاطر لو ندادن اطلاعات شهید کردند، فکر می کنید تمام ناخن ها دست و پای شهید تندگویان را برای چه کشیدند؟، به خاطر اینکه چاهای نفت ایران را لو نداد، جواب خون اینها را چه کسی می دهد؟.
هر چه که جامعه به سوی بی بندباری و بی تقوایی پیش رود ارزش ها از بین می رود و ناامنی ها زیاد می شود، وقتی ارزش ها از بین رفت؛ کشور انگار در چنگ اسرائیل می افتد و این همان هدف دشمن است اسرائیل و آمریکا می خواهند، کاملا اسلام ما مثل اسلام عربستان باشد، آنگونه نفت ما رابه تارج ببرند و مردم را سرگرم شهوت رانی کند دیگر برای کسی که در فضای مستهجن است؛ آیا نماز، قرآن برایش معنی دارد؟، اگر اینها نباشند، دیگر همه ارزش های دینی و مذهبی از بین میرود.
ما می گوییم ظاهر اجتماع را حفظ کنید در اجتماع نباید زن سرش را لخت کند در ماشین پوشش مناسب نداشته باشد،نباید حیا و عفت را در جامعه لگد مال کنند؛ این حقی است که مردم انقلاب کردند؛ برای حجاب، نه بی بند باری!.
امروزه متاسفانه با بی حجابی دهن کجی علنی به خون شهدا می کنند وقتی که فردی از قانون نترسد، بی بندباری اجتماع را خراب می کنند ما از دولت می خواهیم که در ادارات دولتی فرد بی حجاب را، راه ندهند آنها را به کار نگیرند، مگر فرق بیمارستان حضرت فاطمه زهرا (س) کرمان و دانشگاه آزاد جیرفت و دانشگاه باهنر کرمان که در آن چادر الزامی است با سایر بیمارستان ها و دانشگاه ها در چیست؟ مگر اینها از یک کشور دیگری هستند، معلوم است که متاسفانه سلیقه ای عمل می شود.
پیام شهید حججی و دیگر شهدا دوران دفاع مقدس از نظر شما چیست؟
پیام شهید حججی و جمیع شهدای دوران دفاع مقدس که خانواده برادرم است؛ نوشته خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من ارزش آن، بالاتر است و بارها نوشته اند که از ولی فقیه زمانتان دفاع کنید و خانواده و اجتماع را به حجاب، تقوا، دین نماز جماعت و نماز جمعه و این ارزشها توصیه کرده است.
چرا شهید حججی سر داد؟ مقتدای این شهید امام حسین(ع) بود، امام حسین (ع) در گودال قتلگاه در لحظه آخر به نماز ایستاد، پیام امام حسین (ع) به شیعیان و کسی که این مکتب را انتخاب کرده این است که؛ ای شیعه من! این نماز ارزش آن از جنگ و خون بالاتر است، امام حسین(ع) شهید شدکه ارزشها بمانند، نظیر شهید حججی و بادپا و دیگر شهدای عزیزی که سرشان را دادند و بدن هایشان به دستان این نا نجیب ها افتاد، بعضاً شهدای ما پس از سالها در گوشه و کنار استخوان هایشان را جمع آوری می کنند و با یک پلاک برای پدرومادرشان می آورند؛ خیلی از همین هایی که دفاع از حرم رفتند جنازهایشان معلوم نشد؛ سوختند و پودر شدند، همین داعشی ها که در مجلس آمدند نگفتند فقط پاسدارها، همه را به رگبار بستند.
پیام شهدا این است که ارزش ها را حفظ کنید، من سرم رادادم، شلاق خوردم همانگونه که شهید حججی را می زدند خدا می داند بعضی از اسرای ما را بدتر زیر کابل می زدند.
فرق داعشی های امروز و دیروز در چیست؟
داعشی ها امروزی و زمان جنگ؛ این منافقین هیچ فرقی نکردند، این داعشی ها همان کسانی هستند علیه شمر زمان، همان معاویه ،خوارج نهروانند؛ فقط پوست شان عوض شده و دیگر هیچ فرقی نکردند، تمام هدفشان این است در پشت جناحی سنگر بگیرند و به مقدسات و ارزش ها توهین کنند.
ازخاطراتی که با ۲۳ نفر داشتید، برایمان بگویید؟
ازآن ۲۳ نفر من فقط با دونفرشان نبودم، با ۲۱ نفراز انها دوست بودیم، مدت زمان زیادی را در یک اردوگاه، باهم بودیم یکی ازآن ۲۳ نفر، دکتر علیرضا شیخ حسینی از همشهریانیکه دوران اسارتش۷ ماه از ما بیشتربود، عربی هم به ما یاد میداد و بخشی از قرآن را از دکتر شیخ حسینی یاد گرفتیم؛ زمانی هم اسیر شد پاسدار بود، احمد علی حسینی بچه رفسنجان، یحیی دادی نسب (قشمی)، محمد صالحی و دکتر حسین بهزادی از بچه های شهربابک، حمید رضا مستقیمی از بچه های سیرجان که اکنون کارخانه سنگ شکن در ابراهیم آباد رابر دارد، سید علی نور الدینی و احمد یوسف زاده نویسنده کتاب آن ۲۳ نفر که با هم برنامه های فرهنگی در دوران اسارت داشتیم ، من را کاملامی شناسد، حتی در نامه ای که به صدام نوشته بود، اسم من را آورده بود و گفته بود؛ آن موقعی که مختار افروغ ۱۴ ساله زیرکابل سربازان شما دست پا می زد، آیا این حقوق بشر شما کجاست؟ آیا دفاع از اسلام شما کجاست؟ این اسلامی که شما دم از آن می زدید، از بین بردن مجوس ما را مجوس غیرمسلمان و به همین عنوان به کشور ما حمله کرد.
ازبهترین و شیرین ترین خاطره زمان اسارتتان برایمان بگویید
بهترین خاطره با بچه های ۲۳ نفر این بود، زمانی که انها را بیشتردر زندان بغداد نگه داشتند، بچه باتجربه و مهربانی بودند که مقاومت خوبی داشتند، عراقی ها بر اثر بعضی از درگیریهای درونی با اسرا، برخی را جا به جا میکردندتا ما انسجام نداشته باشیم واین ترفندشان بود.
در آنجا، هر نفر از آزاده ها، یک سفیر جمهوری اسلامی بودند، ما اسرای ایرانی جلو خبرنگاران حرفمان را می زدیم هر چند که می فهمیدیم عراقی ها ما را شناسایی می کند و کتکمان می زنند، اما از اسلام و قرآن در آن شرایط سخت دفاع می کردیم یادم هست آن حرف زرمنده اردستان وقتی شرطش برای گفتوگو با خانم خبرنگار رعایت حجاب بود.
چون حجاب نداشت بار اول با او مصاحبه نگرفت همین که حجابش را رعایت کردبا او مصاحبه می کند گفت، چرا اول مصاحبه نکردید؛ گفت در مذهب، مکتب، عقیده، مرام، روش و دین ما باید حجاب اسلامی داشته باشیم و زن باید خودش را درمقابل نامحرم بپوشاند به همین خاطر امام و پیشوای من فرموده این چنین گفت من سنگر مدرسه را در دوران نوجوانی رها کردم تا دفاع از همان سنگر مدرسه ام کنم.
و این بیت را خواند؛
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
این جمله یک جوان ۱۴ ساله در بند عراقی و بدترین جای عراق که اسیر دست بعثی ها بود اینگونه دشمن را در خاکش فلج کرد، نظیرکارهایی که برسر شهید حججی دادند بر سر ما اسراء بیست و چند سال پیش در آورند، آنموقع فیلم و فضای مجازی نبود در این شکنجه گاها خدا می داند، چقدر از بچه ها را بدون پلاک و کارت صلیب از بین بردند که در حال حاضر مفقودالاثرند.
بهترین و شیرین ترین خاطر همان بود که ما اینچنین در مقابل عراقی ها می ایستادیم به هر حال دفاع می کردیم هر چند می فهمیدیم بعداً به حسابمان می رسند و فلکمان می کنند.
ناصره هندی آن موقع هم با هاشمی رفسنجانی و منتظری که هنوز از قائم مقامی بر داشته نشده بود مصاحبه کرد و گفت: من به عنوان یک خارجی افتخار میکنم به چنین جوان هایی. حتی کسانی که برای تبلیغ آمده بودند می گفتند ما به وجود ایرانی بودن مان افتخار می کنیم که این نوجوان تفکرات محکمی در مقابل دشمن دارند.
نظز شما درباره عکس سلفی نمایندگان مجلس با موگرینی چیست؟
جای خیلی خیلی تاسف است مگر خانم موگرینی چکار برای ما کردند، تمام داعشی ها را هر روز ساپرت می کنند، کسانی بودند در جنگ شیمیایی آلمان، تمام گازهای شیمیایی را به عراق می داد ندو عراق علیه مااستفاده می کرد هم اکنون هم همین ها پشتیبانی می کند چرا دریمن بچه های شیعه را می کشند، در افعانستان این چنین به بازار برده فروشی می برند، در عربستان که بخشی از قسمت شیعه نشینشان ببینید، چکار کردند؛ خدا حاج قاسم سلیمانی راحفظ کند؛ اگر این تفکر بسیجیانی را در عراق همراه ارتش تشکیل نمی داد،دیگر معلوم نبود، قبوری برای ائمه اطهار باقی گذارند.
هر جا جسارت به مقدسات و مراجع دینی شدآنجا منافقین نفوذ کردند، در زمانی که پیش برد برجام ، دشمن در آب و خاک ما نفوذ کرد؛ سربازان آمریکایی را در خلیج فارس اسیر کردند، متاسفانه یکی از دولتمردان حتی یک پیام تبریک و پشتیبانی از سپاه نشد،باز هم رهبر فرزانه مان آنها را موردتشویق قرارداد.
دغدغه و ناراحتی ما اینکه دولت مردان ارزش های شهدا، انقلاب، امام، قانون اساسی و آنچه که شهدای هشت سال دفاع مقدس و مدافعان حرم به خاطرشان خون دادند، شلاق خوردند، شکنجه دیدند، زجر کشیدند اینها حفظ شود.
نباید به بیگانان اجازه دهیم علیه ائمه اطهار قلم و قدم بزنند، باید قدم هایشان را خرد کنیم، نگذاریم در جمهوری اسلامی که این همه خون داده به خاطر ائمه اطهار جان می دهیم باید اینها را محاکمه کنند اگر محاکمه کنید، می فهمید اینها دستشان در دست اسرائیل و آمریکا ومنافقین امروزی است.
ما از مسئولین رده بالا در رأس آن رئیس جمهور محترم عاجزانه می خواهیم؛ به عنوان یک خانواده شهید، آزاده، جانباز و به عنوان یک رزمنده و کسی که به اندازه خودمان توانسته از دین کشور، مذهب و ائمه اطهار دفاع کردیم، نگذارند ارزشها از بین برود، نگذارند بی بند و بارها و بی حجاب ها؛ ارزشهای ما را هدف قرار دهند، ما می خواهیم آنچه را که به خاطرشان زحمت کشیدند درست شود، چیزی اضافه تری هم نخواسته ایم ، الان کشور با سال ۶۲ فرقش در چیست؟ دوست داریم دولت اعلام کند هر کسی بی حجاب است در مراکز دولتی راهش ندهید، مجبورند که حجاب داشته باشند. اگر بنا باشد به تفکر خودشان ارزشها را زیر پا بگذارند پس برای چه شهید، اسیر و آزاده داده ایم ؟ حیف است که ارزش هایمان را له کنند.
بدترین شکنجه زمان اسارت و زمان امروز را چه می دانید؟
بدترین شکنجه زمان اسارت و زمان امروز؛ توهین و جسارت است چه آن موقع به امام و شهدا می کردند، جلوی رویت برادرت را به خاطر یک حدیث، یک آیه قرآن، یک عکس کوچک ۲در۲امام، یا بخشی از دعای کمیل آنقدر کتک می زدند؛ اگر آنموقع یک خودکار و بخشی از دعای کمیل را می گرفتندانگار بمب اتمی گرفتند، حال وقتی دهن کجی به شهدا، انقلاب، ارزشهای دینی و حجاب شود از اسلام چه مانده است؟.
سخن آخر
اینکه شمارا به روح شهدا، قسم می دهم به هر دین و آیینی که می پرستید، ارزشها را از بین نبرند،مسئولین در چنگال دشمن نروید، دشمن، دشمن است اگر شماامام را قبول دارید نگذارید بی بندباری جای ارزش هایمان را بگیرد.
ترجیح می دهم، برگردم در زندان صدام در اجتماع بی بند بار نباشم، بچه های رزمنده و حزب اللهی ومتدین همه بیکارند.
در زندان صدام آنجا می فهمیدم دشمن است، شلاق می زند دعای کمیل می خواندبم، شلاق می زند نماز جماعت می خواندیم، شلاق می خوردیم عبادت می کردم ، افتخارم بود آن هشت سال جوانی ام را نگه داشت اگر گرسنگی می خوردم می فهمیدم درونمان پاک است، دیگه دل خسته شدم شما را به خاطر خدا، اسلام و انقلاب حرف می زنید، اگر گفتند ما انقلابی هستیم انقلابی بایستند، حرفتان با عملتان یکی باشد.
نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاههاى دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایدارى خانواده هاى این عزیزان ستودنى است.
لیلا احمدی لاله زاری متولد ۱۳۴۲ همسر شهید احمد افروغ و اکنون همسر آزاده و جانباز ۵۰درصدحاج مختار افروغ او علاوه بر شغل خانه داری از ریختن ترشیجات و مربا به کارهای کشاورزی در باغ های خود مشغول است آن زمان ،امدادگر دوران انقلاب بود.
بهترین خاطره ای از زندگی تان برایمان تعریف کنید؟
بهترین خاطر ام ، لحظه آزاد شدن اسراء بود ۲۶ مردادماه سالروز ورودآزادگان خیلی برام خاطره انگیزاست من آن زمان خانم برادرشهید بودم بچه ها از این که عمویشان بعد از ۸ سال می آید انگار که پدرشانآزاد شده خوشحال بودندو جای خالی پدرشهیدشان رادیگر کمتر احساس می کنند.
از بدترین سختی زندگیتان برایمان بگویید؟
بدترین سختی زندگی ام ؛ مرگ دخترشهیدم بود در زندگی هر کس سختی دارد اما با هم همکاری مشکلات زندگی قابل رفع است.
از زندگی تان بگویید؟
بازگشت برادرشهید به میهن اوایل شهریور ۶۹ بود، ۱۶ آذر ماه با هم عقد کردیم و درست چهل روز بعد از آزادی اش عروسی گرفتیم بچه ها انگار بال در آورده بودند، دخترشهید حتی زمانی هم ازدوج کرده بود شب عمویش را نمی بوسید؛ نمی خوابید.
زندگی با شهید احمد افروغ ۴سال بیشتر طول نکشید و ثمره این زندگی ۲ فرزند، یک دختر و پسر بود آن زمان شهادت شهید، ۱۹ساله داشتم و تنها چیز که آنموقع در روستای گنجان وجود داشت برق بود، نه آب داشت و نه گاز؛ با پارچ و گالن از ساعت ۴ صبح تراکتور از گنجان تا سیه بنوئیه نفت می آورد، شاید ۵ ساعت در صف نفت می ایستادیم تا گالن ها را نفت کنیم، یکروز یادم هست بچه های شهید هر دو یکی صبح و دیگری عصر مریض شد و با چه سختی به پیش دکتر بردم آن زمان تلفن هم نبود و برادرم جبهه بود.
از نظر شما بزرگترین مشکل یک خانواده شهید و رزمنده چیست ؟
بی حجابی بزرگترین مشکل خانواده شهدا و آزدگان است، امروزه بی حجابی زیاد شده پیام شهید حججی و دیگر شهدا اینکه با خون از این کشور دفاع کردند جلوی بی حجابی را بگیرند .
اگر می خواهند دل خانواده شهید شاد باشد و تک تک وصیت نامه شهدا را ورق بزنید اکثر شهدا ننوشته اند که همسرم از بنیاد شهید حقوق و وسیله بگیرد، نوشته اند همسرم از ولایت دفاع کنید، بچه هایم را حسین وار و زینب وار تربیت کنید باید از خون شهدا دفاع نماییم.
پیام من اینکه نگذارند خون این جوانان شهید پایمال شود،شهداگفتندحجاب تو کوبنده تراز خون من است چرا بیمارستان حضرت فاطمه الزهرا کرمان و دانشگاه باهنر نمیگذارند بدون چادر وارد شوید همه بیمارستان ها و دانشگا ها هم همین کار را انجام دهند، چطور در رانندگی کسی کمر بند نبندد جریمه می شود اما کسی که در ماشین شخصی بی حجاب نشسته و محیط عمومی در رفت و آمد است جریمه نمی شود، فقط دولت می تواند جلوی بی حجابی را بگیرد.
مگر ما شهید ندادیم، بعضی جنازه شهدای ما هنوز در خاک عراق هست، در معراج شهدای کرمان سه شهید گمنام است اینها مگر زن و بچه نداشتند مگر این بچه ها آرزو نداشتند؛ پدرش باشد چه کسی باید جواب ما خانواده شهدا را بدهد؟ شهید گفته؛ اگر جلوی بی حجابی گرفته نشود فردای محشر جلوی اینها را میگیرم.
بی حجاب ها مثل تاکسی عمومی اند که همه سوار می شوند، اگر جوانان امروزی از شهدای ما نمی فهمند می گویند آن زمان نبودند یا سن شان ایجاب نمی کرد، الان می بینند شهدای مدافع حرم را؛ اگر روزی برسد قبر حضرت زینب(س) را نبش قبر کنند آیا ما می توانیم در عزاداریهایمان ” یا زینب”بگوییم.لااقل از خون اینها دفاع کنند با حجاب بفهمانند که جوانان ما اگر سر میدهند پشت سر آنها از حجابمان دفاع می کنیم .
پسر جوانم دانشگاهی است یک روزی بهم گفت یک دختر در زمان پاسخ به سؤال استاد انقدر زننده پوشیده بود که من کلاس را ترک کردم استاد بهم گفت:چرا کلاس را ترک کرده اید؛در جوابشگفتم؛ ما شهید داده ایم که اینگونه بپوشند، استاد در جوابم گفت اگر امروز خودتان را حفظ کنید از صد یوسف هم بالاترید. آن زمان یک یوسف بود و یک زلیخا و الان دنیا تا دنیاست زلیخا و یوسف کم .
نظر شما نسبت به عکس سلفی نمایندگان مجلس با موگرینی
اگربه من بود همه این نماینده ها را خلع می کردم و این کارشان را محکوم می کنم .
همسر آزاده سر افراز مختار افروغ ضمن همدردی با همسر شهید حججی گفت: آن زمان بچه های ما هم کوچک بودند که پدرانشان شهید شد از خداوند می خواهم که صبر را برایتان مسئلت نماید.
عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانى بود که با پیروى از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبرى حکیمانه حضرت امام خمینى(ره) توانستند حماسه اى به یادماندنى و جاودان از خود به یادگار بگذارند.