به گزارش “صبح رابر“در زمان امیر المومنین (ع) فقط منبر ابزار گسترش این فتنه بود اما امروزه رسانه های مختلف ابزاری کار آمد برای فتنه گران هستند تا افکار عمومی جامعه را در مسیر دلخواه هدایت کنند و فتنه ها را پایه ریزی کنند.
امروزه فتنه هایی در جامعه پدیدار گشته که آن را انقلاب مخملین می نامند.
اصلی ترین و مهم ترین ابزار در ایجاد و گسترش این فتنه رسانه ها هستند.
۴- عوامل اقتصادی :
عامل دیگری که در ایجاد و گسترش فتنه بسیار موثر است (( میل به ثروت اندوزی و مال پرستی)) است.
مسأله ای که عامل بسیاری از فتنه ها و انحراف ها بوده است.
امیر المومنین (ع) آن را سبب فتنه ها نامیده است:
((حب المال سبب الفتن.)) (۱)
مال پرستی ضربه های مهلکی بر پیکره اسلام وارد کرده است.
پس از پیامبر (ص) همین عامل عده ی زیادی را فریفت و به سوی جمع مال و ثروت سوق داد.
کسانی که باید چشم بیدار اسلام و پاسدارارزشهای اخلاقی باشند، خود بی صبرانه به جمع آوری مال وثروت پرداختند و تمام سوابق نیک خود را در مسلخ (( مال پرستی)) قربانی کردند.
در دوره عمر و با آغاز فتوحات به یکباره جهش فوق العاده ای در وضعیت اقتصادی مردم پیدا شد ، سیل گرایش به مادیگری وجمع مال و ثروت آغاز گشت ، کم کم طبقه ای بسیار متمول که در سایه تبعیض های ناروا به آلاف و الوف رسیده بودنددر جامعه اسلامی به وجود آمد، طبقه ای که از عوام نبودند که عذر بی بصیرتی را بر آنان ذکر کنیم، بلکه از خواص و شاهد آن همه سفارش های پیامبر (ص) در مورد
پرهیز از دنیا طلبی بودند، آن هم نه از راه مشروع بلکه با توقع امتیازهای ویژه از بیت المال .
این خشت اول انحراف ها و فتنه ها بود تا به دوران عثمان رسید.
در دوران خلیفه سوم، وضعیت این گونه شد که بزرگان صحابه پیامبر (ص)! جزء بزرگترین سرمایه دارهای زمان خودشان شدند.
عمده ترین مشکل امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافتش، همین روحیه ی مال پرستی خواص بود.
ولی حکومت عدالت گستر علی (ع) در برابر امتیاز خواهی نا بحق آنها ایستاد و اینان نتوانستند عدل او را تحمل کنند ، سرانجام سر ستیز بر آورده به معاویه پناهنده شدند.
بیشترین پناهندگان به معاویه دارای جرایم مالی سنگین ، سوء استفاده های مالی از بیت المال یا برنگرداندن دیون خویش بودند.
امام علی (ع) در سخنی صریحا عمده ترین انگیزه ی مخالفت با حکومتش را امتیاز طلبی از بیت المال می داند.
در نامه ای که حضرت برای سهل بن حنیف استاندار مدینه نوشته، آمده:
(( به من خبر رسیده است که افرادی از قلمرو تو مخفیانه به معاویه پیوسته اند.
نگران مباش، این ها دنیا پرستانی هستند که با سرعت در پی تحصیل آنند.))(۲)
معاویه هم از همین راه مردم را صید می کرد.
مبالغ هنگفتی را برای اصحاب امیرالمومنین (ع) فرستاده و آنها را به خیمه ی فتنه گران دعوت می کرد .
متاسفانه تاریخ شاهد فتنه های بسیاری بوده که صرفا به خاطر ((مال پرستی)) بر پا شده.
مانند جریان عمربن سعد ، محمد بن اسماعیل بن جعفر(ع) ، جریان واقفیه که منکر امامت امام رضا (ع) شد تا پولهای فراوانی که به نمایندگی از امام کاظم (ع) به دست آورده بود به جیب بزند.
۵- عوامل سیاسی :
دیگر از عوامل مهم فتنه انگیزی ها و اعراض از حق (( جاه طلبی)) و (( ریاست پرستی)) است.
امیر المومنین (ع) یکی از انگیزه های مخالفان خود را ، همین عامل می داند.
ریاست طلبان در پی آن بودند که از حکومت ایشان امتیاز گرفته و در مسند برخی مسئولیت های حساس قرار گیرند، ولی از آنجا که علی (ع) حکومت ارزش ها بود این ها را لایق ندید و به کامشان نرساند، لذا سر ستیز با حکومت بر داشته و فتنه ای را بر پا کردند.ابن ابی الحدید گوید:
(( طلحه و زبیر پس از گذشتن چند روز از بیعت با علی (ع) خدمت ایشان رسیدند و گفتند: ای امیرالمومنان حتما از ستمی که در حکومت عثمان بر ما رفت آگاهید و نیز به خوبی می دانید که عثمان به بنی امیه توجه داشت و اینک خداوند خلافت را بعد از عثمان به تو داده است .
خواسته ی ما این است که بعضی از کارهای خود ( استانداری بصره و کوفه را) به ما واگذار کنی .))(۳) و (۴)
مورخان نوشته اند:
(( طلحه و زبیر پیش از شروع جنگ درباره ی اینکه کدام یک نماز بر مردم بخواند اختلاف داشتند و با میانجی گری عایشه به این که نه این و نه آن بلکه به نوبت فرزندان این دو امام جماعت شوند ، اختلافشان حل شد)).
هم چنین نوشته اند: (( طلحه از عایشه خواست مردم به او با عنوان ((امیر)) سلام دهند و زبیر نیز همین تقاضا را می کرد .
عایشه دستور داد که به هر دو به عنوان (( امیر)) سلام دهند.
در فرماندهی جنگ هم با هم اختلاف داشتند.))(۵)
امیر المومنین در تحلیل روانشناسانه ی این جاه طلبان فرمود: (( اینان آن چنان ریاست طلبند که هر کدام تنها ریاست مطلقه ی خود را می خواهد و بس!
بر این اساس در درون خود کشمکش داشته و به یکدیگر کینه دارند، تا جایی که : (( و الله لئن اصابوا الذین یریدون لینتزعن عن هذا نفس هذا .))(۶)
آری، این قصه همیشگی ریاست طلبان است!
معبود آنان ریاست است و بس!
و در این مسیر همه چیز را قربانی می کنند.
در هر شرایطی می خواهند ریاست را بدست آورده و آن را حفظ کنند.
چنین اشخاصی ناچارند برای رسیدن به ریاست و نگهداری حکومت چند روزه ی خود پشت پا به تمام ارزش های الهی زده و مرتکب هر جنایتی شده و هر فتنه ای را بر پا کنند.
راز مخالفتهای برخی از فرزندان نا صالح امامان (ع) همین بیماری بزرگ بود؛ آنان حق را می شناختند،اما ریاست طلبی پرده بر بصیرتشان کشید.
در جهان کنونی صفت رذیله ی ((ریاست طلبی)) به عنوان برنامه ای ضروری و لازم در جوامع بشری پیگیری می شود . گروه هایی با عناوینی مثل( احزاب سیاسی) یا ( فعالان سیاسی ) برای کسب ریاست و حکومت چند روزه شبانه روز تلاش می کنند و برای رسیدن به هدف از هیچ کوششی فرو گذار نیستند و از هر وسیله ای استفاده می کنند و در هر فتنه ای داخل می شوند .
در این میان به ندرت می توان گروهی را پیدا کرد که برای رضای خدا و خدمت به مردم در این عرصه داخل شده باشد. لذا در زمان ما پرهیز از این فتنه بیش از هر زمان دیگر ضروری به نظر می رسد.
عوامل خارجی در پیدایش فتنه :
۱- توطئه چینی دشمنان خارجی :
دشمنان خارجی برای ایجاد فتنه و آشوب در یک جامعه و بهره برداری از آن و برای رسیدن به اهداف مشخص گاهی دست به توطئه چینی زده و با این کار بهانه و دست مایه ای برای خود و عوامل نفوذی خود در داخل جامعه دست و پا می کنند.
مانند دست های نامرئی معاویه در قتل عثمان که امیر المومنین (ع) در نامه هایش به آن اشاره می کند.
معاویه در شام حکومت خود مختاری را ایجاد کرده بود و در زمان خلافت امیر المومنین (ع) نسبت به مرکز خلافت اسلامی دشمن خارجی محسوب می شد.
در شورش مردم علیه عثمان معاویه از فرصت استفاده کرده و با توطئه ای عثمان را به قتل رساند و مرگ او را بهانه ای قرار داد برای لشکر کشی مقابل خلیفه جدیدی که قصد عزل او را داشت.
۲- یارگیری دشمن از داخل جبهه ی حق :
یکی از مهمترین روش های دشمنان برای نفوذ در یک جامعه ایجاد عوامل نفوذی در دستگاههای مختلف آن جامعه است تا به وسیله ی آنها زمینه های لازم برای ایجاد فتنه را فراهم سازد.
برای این کار دشمن ابتدا از طریق جاسوس های خود افراد مساعد را شناسایی کرده و روحیات آنها را بررسی می کند و سپس هر یک را با توجه به روحیاتش به سمت خود جذب می کند.
گاه با تطمیح اشخاص از طریق سیم و زر، گاه با استفاده از کینه هایی که اشخاص نسبت به افراد جبهه ی حق دارند ، گاهی هم با وعده های پست و مقام ؛ گاهی نیز با استفاده از بی بصیرتی و ساده لوحی افراد و…این شیوه دیرینه ی قدرت های بزرگ بر ضد مخالفان خود بوده است و فرزند ابوسفیان در این فن ، نابغه و سرآمد روزگار خود بوده.
او با این شیوه بسیاری از یاران امیر المومنین (ع) را به خیمه گاه خود آورد .
لشکر امام مجتبی (ع) را از هم گسیخت به طوری که تعداد لشکریان ایشان اندک گردید و چون با این تعداد قادر به ادامه ی جنگ نبود مجبور به صلح شد.
۳- ایجاد تفرقه بین گروه ها :
از دیگر شیوه های مرسوم برای تحت سلطه در آ وردن ملتها ایجاد نفاق بین اقشار مختلف یک جامعه است ، با استفاده از تعصب های قومی و قبیله ای یا مذهبی و یا اختلاف سلیقه ها و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی و …اساسا تفرقه افکنی خود از بزرگترین فتنه ها در یک جامعه است.
امیرالمومنین (ع) اشعث بن قیس رئیس قبیله کنده را بنا به عللی عزل نمود و علم او را به حسان بن مخدوج از قبیله ربیعه سپرد .
جماعتی از بزرگان قبیله کنده به خشم آمده و به قوم ربیعه اعتراض کردند و آشوب به راه انداختند.
چون خبر عزل اشعث به معاویه رسید ، شاعر مخصوص خود را فراخواند و گفت : ابیاتی چند در وصف اشعث بسرای و او را تهییج کن تا به سوی ما آید.
چون آن ابیات به قوم کنده رسید ؛ شریح بن هانی مذحجی برخاست و گفت : ای اهل یمن! معاویه قصد نفاق و شقاق در میان ما را دارد تا برادران را به جان هم اندازد، معاویه دشمن خدا و رسول او و امیر المومنین (ع) است هوشیار باشید و از مکر او غافل نباشید.
آری دشمنان آماده و هوشیارند تا از کوچک ترین فرصت ها برای اهدافشان استفاده کنند.
۴- تبلیغات دروغین و فریب افکار عمومی :
از روش هایی که دشمنان برای خالی کردن جبهه ی حق از نیروها در یک جامعه و ایجاد ریزش در بین افراد و هم چنین تفرقه افکنی و تضعیف آنها به کار می برند ، فریب عوام و حتی خواص است، از طریق تبلیغات منفی علیه رهبری جبهه ی حق و باطل جلوه دادن آنها و از طرفی دیگر حق جلوه دادن خود است.
این تبلیغات را با هر پوسته ای ارائه می دهند تا به اهداف خود در آن جامعه برسند.
گاهی این تبلیغات و فریب افکار عمومی از طرف دشمن آغاز شده و توسط عوامل نفوذی آنها در داخل گسترش می یابد و گاهی هم بالعکس.
قرآن های سر نیزه مصداق بارز این فتنه در جنگ صفین بود.
وقتی قرآن ها بالا رفت عوامل نفوذی معاویه هم دست به کار شدند و بعضی هم از روی غفلت بی آنکه عامل معاویه باشند به این فتنه دامن زدند.
معاویه با این کار در بین عوام و حتی بسیاری از خواص یاران امیر المومنین (ع) شک و تردید ایجاد کرد و بین آنها تفرقه افکند و با این کار نه تنها خود را از شکست حتمی نجات داد بلکه زمینه پیروزی خود را فراهم ساخت.
از آنجا که سیاست های شیطانی در عصر ما بیش از هر زمان دیگری پیچیده و مرموز است ، آمیزش حق و باطل نیز مکانیسمی پیچیده پیدا کرده است و سیاست مداران بزرگ دنیا ، چنان خواسته های نامشروعان را در پوسته ای از حق می پوشانند که تشخیص آن به آسانی ممکن نیست.
عناوینی مانند (( حقوق بشر)) ، (( عفو بین الملل)) ، (( آزادی قلم و بیان)) ،(( اعطای پناهندگی سیاسی)) ، ((تاسیس مراکز به اصطلاح خیریه)) ،((حقوق حیوانات)) و … همه از ابزار فریب افکار عمومی اند. نگاهی به عملکرد دو گانه و چند گانه ی آنها در پیاده کردن اصول به ظاهر انسانی در نقاط مختلف دنیا ، شاهدی روشن بر این مدعاست.
منبع:۱. فهرست موضوعی غررالحکم ، ص۳۷۶
۲. .نهج البلاغه ، نامه ۷۰
۳. ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، ج ۱۰ ، ص ۲۳۱
ولی وقتی مشاهده کردند که امیر المومنین مصمم است ، خط اصلی حکومتش را بر مبنای کتاب و سنت پیامبر گرامی اسلام قرار دهد سر به شورش برداشتند.
۴. ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، ج ۱۱ ، ص ۱۰
۵. همان ، ج ۹ ، ص ۱۱۰