یک پژوهشگر ادبی در دانشگاه تبریز با بیان اینکه شهریار در این غزل به استقبال شعری از «مفتون همدانی» رفته، آن را «اقتباس ادبی» خواند و گفت: مقایسه این دو سروده نشان میدهد که شعر مفتون همدانی «طفلی نارس» بود که قریحه کمنظیر شهریار و قدرت ادبی بینظیر او، آن را به «جوانی برومند و بارور» تبدیل کرده است.
محمد طاهری خسروشاهی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: شعر مورد ادعای جواد محقق (که گفته بود شعر مطرح «علی ای همای رحمت» پیش از شهریار در دیوان شاعر دیگری آمده است)، سروده مفتون همدانی، از شاعران سده چهاردهم هجری و معاصر استاد شهریار، است.
او با ارائه رونوشت صفحههایی از دیوان اشعار مفتون همدانی گفت: برخلاف آنچه آقای جواد محقق ادعا کرده است، میان این شعر و سروده مرحوم استاد شهریار، تفاوتهای بنیادینی وجود دارد و هرگونه شائبه سرقت و انتحال از ساحت شهریار شعر ایران مبراست.
او با بیان اینکه مباحث علمی جای مناقشات رسانهیی نیست، خاطرنشان کرد: اگرچه بر اساس قرائن شعری، مرحوم استاد شهریار به استقبال این شعر رفته است، ولی این «اقتباس ادبی» در برابر استقبال بینظیر دلهای شیعیان و ایرانیان از سروده شهریار، ارزشی برای مطرح شدن ندارد.
طاهری خسروشاهی گفت: برخی ابیات موجود در غزل مفتون همدانی نشان میدهد که مرحوم استاد شهریار این شعر را دیده است. البته هرکس اندک آشنایی با عالم شعر داشته باشد، در همان نگاه اول، متوجه لطافتهای موجود در شعر شهریار و تفاوتهای بنیادین این دو شعر از حیث سبکشناسی و ذوق هنری میشود.
این محقق دانشگاه تبریز افزود: تکرار چند عبارت و اشتراک وزن و قافیه در این دو شعر، به هیچ وجه نشانهای از «سرقت» و «انتحال» نیست. جایگاه بینظیر ادبی استاد شهریار از این قبیل اتهامها دور است و باید گفت شعر «همای رحمت» به درستی در تاریخ ادبیات ایران به نام مرحوم استاد شهریار ثبت شده است.
دیوان مفتون همدانی
او در اثبات ادعای خود مبنی بر وجود برخی اشتراکهای لفظی در هر دو شعر و استقبال مرحوم شهریار از سروده مفتون همدانی، به نقل شواهد ادبی این دو غزل پرداخت و گفت: برخی اصطلاحات و عبارات موجود در سروده مفتون همدانی از باب استقبال ادبی، در شعر مرحوم استاد شهریار تکرار شده است:
مفتون: علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را / که خدا نمود زینت به تو تخت انّما را
شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
مفتون: علی ای که داد احمد به کفت لوای حمدش / که علم کند یدالله به دو عالم آن لوا را
شهریار: به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را
مفتون: چه سکندری سکندر ز تو خورد ریخت آبش / چو به خضر واسپردی، سرِ چشمه بقا را
شهریار: به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مفتون: تو اگر ز کعبه بتها به زمین نمیفکندی / به خدا کسی به عالم نشناختی خدا را
شهریار: دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
طاهری افزود: مقایسه این دو سروده نشان میدهد که شعر مفتون همدانی «طفلی نارس» بود که قریحه کمنظیر شهریار و قدرت ادبی بینظیر او، آن را به «جوانی برومند و بارور» تبدیل کرده است.
این پژوهشگر با اشاره به شرح حال مفتون گفت: مورخان، مفتون همدانی را انسانی آزاده، عرفان مشرب و پاکدل معرفی کردهاند. عشق به ساحت امام علی (ع) از اشعار او متجلی است؛ ولی مطالعه آثارش نشان میدهد که سرودههای او دارای ضعف تألیف بسیار است؛ چنانچه مرحوم ابراهیم صفایی، از مورخان ادبی و نزدیکان مفتون، سرودههای او را «دارای اصطلاحات بسیار نامأنوس» معرفی کرده است؛ بنابراین مقایسه شعر او با اشعار شهریار به عنوان یکی از سرآمدان غزل فارسی، امری نادرست و اشتباه است.
او با اشاره به مصاحبه جمشید علیزاده، یکی از شهریارشناسان ایران، آن را روشنگرانه خواند و گفت گفت: به راستی که غزل «همای رحمت» آیینهدار تاریخ تشیّع در ایران است و نباید با طرح مجادلات غیرضروری، آن هم در روز بزرگداشت شهریار، دامن سلطان غزل ایران را به این قبیل مناقشات ناخوش آلوده کرد. مردم مسلمان و شیعه ایران، شهریار را به درستی با «همای رحمت» میشناسند و ایجاد تردید در اصالت این انتساب، گناهی نابخشودنی به این اعتقاد دینی است.
این محقق ادبی ادامه داد: از پژوهشگر باسابقهای چون آقای جواد محقق بعید است که تفاوت دو اصطلاح ادبی «استقبال» و «انتحال» را نداند. من چون در سخنرانی وی نبودهام، نمیتوانم قضات درستی درباره ادعای او داشته باشم؛ اما اگر آنچه در خبرگزاریها به نقل از او آمده، درست باشد، سخنرانی او مصداق بارز «اتهامافکنی» و «تشویش اذهان عمومی» است.
طاهری با استقبال از پیشنهاد جمشید علیزاده، به ضرورت تشکیل «بنیاد حفظ آثار استاد شهریار» اشاره کرد و گفت: شهریار در زمان حیات خود از سوی شاعران چپگرا و کمونیست مورد هجوم بود. آنها شهریار را تهدید میکردند که نباید به عرصه شعرهای دینی و انقلابی وارد شود. اندکی بعد در اواخر حیات شهریار، جریان دیگری نیز به سرودههای ترکی آذری او دستدرازی کرد و با تغییر لهجه شعرها از «ترکی تبریزی» به «ترکی باکویی» یک دیوان جعلی به نام «اشعار ترکی استاد شهریار» منتشر کرد. حالا هم این دست از آستین دیگری بیرون آمده و کار را به جایی رسانیده که در اصالت انتساب معروفترین سروده مذهبی شاعر، تشکیک کرده است.
او افزود: حالا که از دودکش دستگاههای متولی این کار، بویژه بنیاد موسوم به شهریار که ظاهراً زیر نظر فرهنگستان زبان فارسی اداره میشود، دودی بلند نمیشود، تشکیل بنیاد حفظ آثار شهریار و اداره آن توسط نهادهای مردمی و غیردولتی، امری ضروری است.
به گزارش ایسنا، در پی صحبتهای جواد محقق که در مراسم بزرگداشت شهریار گفته بود، شعر مطرح «علی ای همای رحمت» پیش از شهریار در دیوان شاعر دیگری آمده است، مفتون امینی – شاعر و از دوستان محمدحسین شهریار – این موضوع را تأیید کرد و گفت، شعری را در این وزن و مضمون در دیوان شاعر دیگری دیده که احتمالا ذاکر تبریزی یا جویای تبریزی بوده است.
او با بیان اینکه این سرقت ادبی نیست، گفت: این موضوع به این معنی است که شعر «علی ای همای رحمت» کاملا از شهریار نیست. یعنی اگر شعر شاعر قبلی نبود، امروز شعر «علی ای همای رحمت» شهریار هم نبود و از این نظر، شاعر پیش از او نسبت به شهریار فضل تقدم دارد.
در این بین که جواد محقق گفت، به درخواست پژوهشگران تبریزی قول داده تا فعلا در اینباره صحبت نکند، علی داننده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، گفت: شبههافکنی در تعلق شعر ولایی «علی ای همای رحمت» به استاد ملک سخن، شهریار، عملی ناجوانمردانه است.
محمدعلی مجاهدی هم با اشاره به موضوع «توارد» در ادبیات گفت: نمیتوانیم بگوییم شهریار و دیگر شاعرانی که احیانا چند بیت از شعرشان شبیه شعر دیگر شاعران است، سارق ادبیاند.
اما هادی بهجت تبریزی، فرزند مرحوم محمدحسین تبریزی (شهریار)، با اشاره به استقبال شهریار از یک غزل حافظ در شعر «علی ای همای رحمت»، در عین حال میگوید، شعر شهریار گویا شباهتهایی با شعر یک شاعر همدانی دارد و پدرش در زمان حیات از این شباهت مطلع بوده است.
از زمان طرح این موضوع در رسانهها از شاعرانی همچون صهبا و ژولیده نیشابوری نیز به عنوان شاعرانی یاد شد که شعرشان منشأ شعر «علی ای همای رحمت» شهریار بوده است.