کره ای ها تاریخ و فرهنگ نداشته شان را چنان با رنگ و لعاب فیلمش کرده اند که مسلمان و کافر جذبش شده اند، چرا ما نمی توانیم و شاید بهتر است بگوییم نخواسته ایم عزت و سربلندی تاریخ پر افتخار و واقعی ایران اسلامی را به ملت خودمان و جهانیان عرضه کنیم؟
به گزارش ” صبح رابر” به نقل از پایگاه خبری صبح قزوین، چند سالی است که سریال های کش دار و طولانی اما جذاب کره ای ها رسانه های جهان را به تسخیر خود درآورده است و با سیاستی کاملا قوی و مدبرانه مدیران فیلم سازی این کشور توانسته اند با نشان دادن سبک زندگی تاریخی خود که شایان ذکر است بیشتر محتوای آن غیر واقعی و دروغ می باشد، ذهن مخاطب را درگیر فرهنگ خود ساخته خود کنند.
البته این مدیران خوش فکر و قریحه با چسباندن اصطلاح افسانه به نام فیلم هایشان خود را از هر اتهامی مرا کرده اند؛ اما با همین رویکرد توانسته اند دیدگاه مخاطبین زیادی را نسبت به نوع زندگی، تفکرات، اصل تاریخ پرخشونت و بی بندوباری خود تغییر دهند.
اصلی که واقعا جای تقدیر دارد هر چند مسائل واژگون به خورد ملت ها داده می شود اما تصویرها ماندگارتر از مطالعه کتب در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند.
حال بماند که مدیران داخلی ما با عملکر ناثواب خود چه کارها که نکرده اند!
یاد مطلبی افتادم که قبلا هم ذکر کرده ام؛ اما شنیدن دوباره اش خالی از لطف نیست!
وزیر سابق ارشاد می گفت، در اواخر دولت دهم وزیر ارشاد روسیه به ایران سفر کره بود به من با گلایه تاکید کرد چرا اینقدر محتوای فیم های شما سیاه نمایی دارد و واقعیت ایران را به جهانیان نشان نمی دهد؟!
واقعا باعث تاسف است که همه می فهمند جز خودمان! ای کاش مدیران و سازندگان فیلم و سریال های ما قدری بصیرت داشتند.
اگر بحث الگوگیری هم باشد بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از پخش سریال های کره ای چون: جواهری در قصر، جومونگ، ایسان، افسانه شجاعان، دونگ یی و … می گذرد، چرا پیش قدم نشده ایم؟!
اگر هم سریال های تاریخی ساخته ایم در جایی دیگر لنگ زده ایم!
با بودجه های کلان و طی سال های طولانی اقدام به این کار کرده ایم و این معضل طول کشیدن های ساخت و تهیه سریال های تاریخی توسط همه کارگردانان دنبال شده است. مختار ۹ سال، حضرت یوسف ۵ سال، کلاه پهلوی ۱۰ سال و این روند ادامه دارد!
اصلا طولانی شدن روند ساخت نوعی کلاس کاری برای کارگردان و تهیه کننده شده است. البته ما به سختی ساخت کار تاریخی واقفیم؛ اما چطور سریالی مانند “دونگ یی” که نزدیک ۷۰ قسمت ساخته می شود با یک فضای تاریخی و جنگی اما فقط ۶ ماه طول می کشد؟!
چه زمانی قرار است مدیران ما صرفه جویی و استفاده بهینه از وقت و بودجه را جزو اولویت های کاری خود قرار دهند؟
موضوع دیگر، نحوه نگارش و ساخت سریال های کره ای است که به گونه ای جذاب تولید می شود که بیننده تمایل دارد بارها بازپخش آن را از شبکه های مختلف دنبال کند.
سریال “جواهری در قصر” با ۹۰ درصد مخاطب اگر هزار بار هم تکرار شود همین مقدار خاطب را به دنبال خود می کشاند.
حال دلسوزان کشور فقط در این میان نقد بنویسند که حواستان کجاست با این فیلم در ضمیر ناخودآگاه مخاطب در حال جا انداختن این موضوع هستند که می شود موفق و کامل بود بدون معنویت و ایمان، یعنی اخلاق منهای خدا!
یا با پخش سریال جومونگ که در حال حاضر از شبکه تماشا در حال پخش است، داد سر می دهند که موضوع سریال براساس شاکله یهودیت صهیونیست شکل گرفته و … از طرفی باید گفت برای که می گوئید؟ کو گوش شنوا! از طرفی هم به مسئولین مربوطه باید حق داد که اگر این ها را پخش نکنند ذائقه مخاطب را با کدام سریال جذاب باید تامین کنند؟
نکات برجسته و ممتاز سریال های تاریخی کره ای به حدی زیاد است که از طرفی با عرضه کردن آن به جهان، ملت ها را برای آشنایی هرچه بیشتر با فرهنگ و سبک زندگی کره ای راغب می کنند و از بعد دیگر مکارم اخلاقی را به مردم آموزش می دهند حال نکته مغفول مانده از تماشای این نوع از سریال ها نشان دادن ایثارگری ها و از خودگذشتگی نقش اول سریال است که تفکری بودائی و اومانیستی دارد؛ اما حائز مکارم الاخلاق است.
به بیننده این طور القا می شود که می توان با تکیه به پشتکار و توانمندی خودت به همه جا برسید! بدون خدا هم می توان خوب بود! نمونه مشخص و مبرهن این تفکر می شود سریال “دونگ یی” که حتی از جواهری در قصر هم پا را فراتر می گذارد و خود را فدای مردمش می کند!
نگاهی افراطی که با هدف پاک کردن چهره خشونت طلبانه و اشرافیت پادشاهان و درباریان کره ای صورت گرفت.
حال بماند تاثیرات سریال جومونگ را که به قول عزیزی، تاثیراتی که این سریال بر فرهنگ و مردم ما گذاشت، فردوسی نتوانست با شاهنامه سی ساله اش بگذارد!
در این میان فیلم سازان ما به کدام قهقرا در حال پیش روی هستند؟
کره ای ها تاریخ و فرهنگ نداشته شان را چنان با رنگ و لعاب فیلمش کرده اند که مسلمان و کافر جذبش شده اند، چرا ما نمی توانیم و شاید بهتر است بگوییم نخواسته ایم عزت و سربلندی تاریخ پر افتخار و واقعی ایران اسلامی را به ملت خودمان و جهانیان عرضه کنیم؟
امام راحل می فرمود: ما با جنگ و دفاع مقدس اسلام را به جهان صادر کردیم. حال چطور نمی خواهیم با تصویر تاریخ واقعی و افتخارآمیزمان را به جهان صادر کنیم؟ ما با اخلاق تریم یا کره ای ها؟
نام ایران در تمام زمینه ها در جهان مطرحتر است یا کره ای ها؟
ما صاحب تاریخی هستیم که فرزند انقلاب اسلامی را به دنیا آورد یا کره ای ها؟
زمانی که سریال های ژاپنی چون اوشین و هانیکو از تلویزیون پخش می شد رهبری می فرمودند، اگر مضمون این سریال ها را مورد بررسی قرار دهید چیز خاصی ندارد؛ ولی چون نوع ساختش با زندگی مردم جامعه همزاد پنداری می کند جذب مخاطبش زیاد است و با همین بی محتوایی توانسته اند به مردم یاد بدهند می توان در برابر مشکلات صبر کرد و پیروز شد( نقل به مضمون).
در این سال های اخیر هم ایشان تاکید زیادی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی کرده اند.
هزارها موضوع و فیلم نامه در این زمینه می توان نوشت، نمونه بارزش پرداختن به سبک زندگی شهدا است که کم لطفی ها در این زمینه زیاد است.
چرا وقتی سریال شهید بابایی ساخته می شود و با استقبال چشم گیری در کشور روبرو می شود از این ظرفیت استفاده نمی شود؟
چندین سال است قراره فیلم شهید زین الدین ساخته شود هنوز هم خبری نیست گویا به تاریخ پیوسته است!
سریال زندگی شهید تندگویان در ۲۵ قسمت ساخته شده اما معلوم نیست چطور ۱۰ قسمتش سانسور شده و ۱۵ قسمت آن در بی خبری و بدون تبلبغات لازم طی یکماه پخش و جمع می شود!
البته ساخت فیلم سینمایی شهید کاوه دیر شد اما نیاز جامعه بود. فیلم شهید چمران را هم حاتمی کیا ساخت و معلوم نشد با اختلافاتی که سر این پروژه بود سرانجامش چه شد؟
کارگردان جوان کشورمان میرکریمی هم قرار است زندگی شهید حاج همت را بسازد که باید منتظر ماند و دید.
وضعیت فیلم سازی در حوزه تاریخ انقلاب هم دست کمی از دفاع مقدس ندارد، فقط تاکیدمان شده همان چند فیلم ساخته شده در دهه ۶۰!
در حال حاضر هم اولویت برخی فیلم سازان ما شده فقط اسکار گرفتن در سطح جشنواره های بین المللی، حتی اگر در این اسکار گرفتن ها فرهنگ و غزت ایرانی مان زیر سئوال برود.
نمونه اش هم می شود فیلم ” گذشته” اصغر فرهادی که در بوق و کرنا می شود که در مسیر گرفتن دومین اسکار قرار گرفته است و گویی قرار نیست کسی به این روالی که شکل گرفته حتی اندازه غیرت کره ای ها خودی نشان دهد.
صدا وسیمای ما هم که فقط در راستای افزایش شبکه های تلویزیونی، بدون پرداختن به هدف و رویکرد اصلی خود پیش می رود و نمونه اش هم می شود پخش سریال ” ساخت ایران” که فردی سمبل شده و در رسانه ملی به او بها داده می شود که فیلم هایش در پارتی های مختلط با زنان پخش شده و کارش به دستگیری هم کشیده شده است.
به قول بنده خدائی که می گفت ای کاش این فیلم ساخت ایران نبود!
محمد رضا گلزار که شنیده شده در روز عاشورا در کشور دبی در حالی مستی با چند زن با پلیس این کشور درگیر می شود و حال مسئولین ما بی توجه به اخلاق مداری فیلم هایش را برای مردم خارج از کشور به نمایش می گذارند.
اگر قرار است سبک زندگی صحیح را به مردم آموزش دهیم، بهترین زمینه اش از طریق ساخت فیلم و سریال هایی است که با تاریخ و فرهنگ کشورمان گره خورده باشد نه با تقلید از الگوهای غربی که جوانان ما را به سمت بی هویتی سوق می دهند.
انتهای پیام/