“جمعه عکاش “روزنامهنگار سوری که غیرت و شرف و انسانیت خود را در طبقی از ریا ! تقدیم به سران سعودی و صهیونیزم کرده است با واپسگرا شمردن شیعیان، آنها را متهم به فرقه گرایی و دمیدن آتش تفرقه در منطقه کرده است،
به گزارش خبرنگار” صبح رابر” به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا، طلایهداران واپسگرایی در منطقه و حتی در جهان آنهایی بودهاند که امروز عکاش، نویسنده و روزنامه نگار عرب را مجبور می کنند برای تامین معاش ! اخبار کذب و اطلاع رسانی دروغ نماید.
بنا بر این گزارش “جمعه عکاش “روزنامهنگار سوری که غیرت و شرف و انسانیت خود را در طبقی از ریا ! تقدیم به سران سعودی و صهیونیزم کرده است با واپسگرا شمردن شیعیان، آنها را متهم به فرقه گرایی و دمیدن آتش تفرقه در منطقه کرده است، این در حالی است که جنگ داخلی در سوریه با حمایت مالی و لجستیکی و جاسوسی ، سه کشور عربستان قطر و ترکیه شکل گرفت و زمینه بروز فتنه های مذهبی به راحتی فراهم شد.
این پدیده شوم باعث شد تا جنگجویان به ظاهر مسلمانان که در خدمت القاعده قرار گرفته بودند برای اشغال کشوری مستقل به این سوی جهان خود را برسانند، درحالی که دشمن مشترک مسلمانان یعنی رژیم اشغالگر قدس کارگردانی این جریان را بر عهده داشت تا بدین وسیله بتواند خویش را از تنگنای بهار اسلامی کشورهای منطقه که می توانست عمر سیاسی این غده سرطانی را با خطر مواجه گرداند، برهاند.
این واپسگراییها قطعا باید در فتاوایی جستجو شود که در آن بریدن سر شیعیان ! مجوز ورود به بهشت شمرده شده است و یا باید در اصول کلی و قوانین کشورهایی مشاهده شود که با فریاد هایی به ظاهر مردم گرایانه حکومت های سلطنتی دارند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس آنقدر نمونه های بارزی هستند که نیازی به مثال های دیگر نخواهد بود و اما اینکه عکاش حاضر نمی شود این واقعایت را بیان کند دلیلی جز ارتزاق همچون زالو از کالبد فاسد وهابیت ندارد.
واپسگرایی به تعبیر عکاش طرح ایدئولوژیهایی است که در آن شعار جنگیدن با بنی امیه مطرح شده،اما در طرف مقابل جنایت های وهابیون سلفی در بحرین بر علیه مردمی که برای احقاق حقوق اولیه شان به تظاهرات مسالمت امیز پرداخته اند را نمی بیند ، مقابله نیروهای عربستانی بر علیه شیعیان کشوری دیگر ! اگر برای دفاع از فرقه وهابیت و تثبیت این تفکر غلط در منطقه برای استحکام پایه های سلطنت غیرقانونی آل سعود نیست برای چه می تواند باشد؟
واپس گرایی یعنی ظهور القاعده توسط بن لادن عربستانی ، تولدگروه نظامی طالبان که تا همین چند وقت پیش برای دیده نشدن احشام ماده دستور به انداختن پتو بروی آنان داده بودند .
اگر غیر قانونی دانستن رانندگی برای خانومها و ظاهر نشدن تنها در مجامع عمومی بدون همراهی محرم را بتوان واپسگرایی ندانست ، احترام به آرای مردم قطعا نباید واپسگرایی ترجمه میشد، پیشنهادی که سعی شد در سوریه به اجرا گذاشته شود اما همفکران آقای عکاش با علم بر این موضوع که ازحداقل های محبوبیت بی بهره اند آنرا برنتافتند و با سلاح و عربده کشی و هرج ومرج باب خونریزی و جنگ را باز نمودند.
در دنیای امروز که سطح اطلاعات مردم کشورها به سبب حضورامکانات فراوان و امواج رسانه ای مختلف افزایش چشمگیری داشته است این رفتار ذلیلانه که به خوبی سر سپردگی به جریانات تکفیری را نشان می دهد جمعه عکاش روزنامه نگار را بیش از پیش روسیاه می کند ، اما آنکه قسم خورده است در راه گمراهی قدم بگذارد کاملا ارادی و خود خواسته چشم بر حقایق خواهد بست حتی اگر بخواهد پشت الفاظ مردم فریبی همچون دلسوزی بر منابع مالی ایرانی ها خویش را پنهان کند تا بتواند به این حربه احساسات برخی ها را بر انگیزاند .
اما قطعا باید بداند مردم کشور ایران تمام زحمات حافظ اسد در دوران جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران را به یاد دارند و فراموش نخواهند کرد اما عکاش با زیرکی تمام میخواهد فرزندش اسد را ” بعثی ” بخواند تا با زمینه تلخی که ایرانیان نسبت به بعثی ها از جنایان صدام در خاطرشان نقش می بندد ، دستاویزی برای تولد یک فریب بوجود آورد ، تا با تکیه بر برخی ساده لوحان داخلی ،اهرم فشاری پدید آید تا به زعم خویش برعلیه نظام جمهوری اسلامی بکار بگیرد.
(( انشقاق رهبران حزب بعث که بعدها در ساختار ایدئولوژی انان نیز موثر بود سالها قبل از انقلاب اتفاق افتاده بود اختلاف بر استفاده از آب فرات ، انتقال خط لوله های نفت ، نگاه به اقتصاد ، حمایت از مخالفان دو کشور توسط میزبانی از تبعید شدگان ! باعث شد تا حزب بعث عراق به دیکتاتوری و خونریزی گرایش یابد و اما حزب بعث سوریه در دل مردم کشور خود به عنوان حزبی دوست داشتنی و پیشرو ،راه حکومت داری بر پایه رضایت مردم را هموارتر کند.
آنروز که جمال عبدالناصر این کماندوی دنیای عرب ! به عربها پیشنهاد نمود با غیر عرب دوستی ننمایند ، این حا فظ اسد بود که با ظهور انقلاب اسلامی به سمت امام خمینی آمد ودست دوستی به سمت ملت ایران دراز نمود. حتی قبل از انقلاب وی با ارتباطی که با امام موسی صدر داشت به نوعی همراهی خویش با جریان انقلاب امام خمینی را آغاز کرده بود واین ارتباط پلی شد تا یاران امام خمینی و یاران حافظ اسد به همکاری های بیشتری روی بیاورند.حتی بعد از آنکه عراق عذر امام را خواست این حافظ اسد بود که مشتاقانه خواستار حضور امام خمینی در سوریه شد اما سرنوشت امام در نوفل لو شاتو رقم خورده بود.
عصبانیت حافظ اسد از سرسپردگی شاه ایران نسبت به اسرائیل و آمریکا یکی از نقاط مشترک فعالیت های وی با یاران انقلابی امام خمینی بود .))
در همه تاریخ اسلام از زمان فوت رسول الله همواره شیعیان و محبین اهل بیت مورد آزار و اذیت حاکمان خود رای و مستبد که نام اهل تسنن را به دوش می کشیدند واقع شده اند و تقریبا جز در برحه های تاریخی آنهم کوتاه مدت شیعیان زمام امور را در دست نداشتهاند که فرصت اثبات خویش و عقیده شان را داشته باشند.
سوالی که از عکاش باید پرسید این است اگر شعارهای آرمان خواهانه واپسگرایی خوانده می شود چرا یک عده از سربازان تکفیری به امید ظهور معاویه ابن ابی سفیان در خاک سوریه به جنگ مشغول شده اند؟
بحران بی هویتی بیش از آنکه بخواهد در جریان حزب الله و دیگر رزمندگان مقاومت اسلامی در منطقه رسوخ کند دروجود افرادی نهادینه شده است که برای چند روز زندگی خفت بار قبله اول نماز خویش را فراموش کرده اند و چشم بر جنایت های رژیم خونریز صهیونیزمی بسته اند و دقیقا با الگو برداری از آن جریان منحرف و فاسد کاریکاتوری اسلامی خود ساخته ای بوجود آورده اند که در آن هر جنایتی به نام خدا و رسولش صورت می گیرد و وجدان جمعه عکاش را نمی لرزاند تا احساس مسئولیت نماید.
حقیقت دین در باطن آن نهفته است اما مسلمانان منطقه خاورمیانه با فریب سامری های قوم خود که همان سلطنت طلب ها و شیوخ کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و دین محمد رسول الله را وانهاده اند و به آئین منحرف محمد ابن عبدالوهاب تن داده اند ! سالیانی دراز است که گوساله سامری را می پرستند . وعکاش نیز این مهم مستثنی نیست.
انتهای پیام/