به گزارش صبح رابر، محمد حسینخانی نویسنده رابر به بهانه روز دانش آموز در یادداشتی نوشت؛ در خنکای صبحگاهی پاییز رنگارنگ، می خواهم با سیاهی قلم، ذهن شما را به نوجوانانی سوق دهم که به واسطه هم سن و سالی، دفتر خاطرات ذهنم را مانند صحرای جنگی به رگبار بسته اند.
آنان که قلم رها کرده و به زرق و برق دنیا پشت پا زدند تا اسطوره و نامشان در حافظه زرین تاریخ جاودانه شود.
قهرمانی بلندقامت، یعنی محمد شمس الدینی که اسپک های آتشینش در پیشانی خط حمله تیم والیبال گنجان ما را یاد همان موشکی می اندازد که قامت رعنایش را از کمر جدا و عربا عربا کرد؛ لقب «سرو شکسته» به حق زینت بخش نام زیبایش است.
به راستی که اگر آن موشک نبود، تابوتی به بلندبالایی او یافت نمی شد و پنبه ها و باندها، چه هنرمندانه پیکر بیسرش را پیرایش کرده بود.
رعناجوان، فوتبالیست آینده دار گنجانی، غلامعلی افضلی که با استعداد ذاتی و دریبل های چشم نوازش همه را به وجد می آورد، او که روح بلندش سن و سال نشناخت؛ قلم رها کرد و تمام موفقیت های دنیوی را دریبلی جانانه زد تا مشتری دانشگاه عاشقی شود.
از رضا حسینخانی بگویم که هنوز زمزمه قرائت دعای سوزناک «ربنا افرغ علینا صبرنا …»یش در صف صبحگاه مدرسه بلال حبشی گنجان مرتب در گوشم زمزمه می شود. نوجوانی که از تنگنای یتیمی، خودش را محیای امتحانی کرد که نتیجه اش قبولی در دانشگاه شهادت بود.
حسرتم می آید که در بستر نظام با برکت جمهوری اسلامی ایران فرصتی طلایی ایجاد شد تا همانند سال ۶۱ هجری، نوجوانانی که شاید چند صباحی تکلیف و تشخیص را تجربه کردهاند به مراتبی رسیدند که کهنسالان وارسته آرزوی لحظه ای از آن را دارند.
خیلی دوست داشتم تا در بزم ناکامان به ظاهر، شواش شواش کنان ، به رسم محلی، دورهمی یکی دو روزه داشته باشیم اما خدا را شاکرم که در تشییع، سوم، هفتم و … ایشان در غم های مقدسی نشستیم که حظ معنوی آن هزاران بار ماندنی تر از آن خوشی های مقطعی بود.
آری گنجان دلاورپرور است و ما میراث داران هفتاد لاله سرخی هستیم که ره پایدار خون و عاشقی گزیدند و نماد عزت و شهامت اند؛ سزا نیست که تهاجم همه جانبه دشمن غدار کوچکترین خللی در اراده پولادین مان که همان صراط مستقیم و رستگاری است به وجود آورد.
انتهای پیام