به گزارش “صبح رابر “؛ محمد حسینخانی نویسنده رابری در آستانه استقبال خانواده شهید والامقام پاسدار عبدالکریم عبدال زاده در یادداشتی نوشت: امروز رابر غوغاست، عطر خوشِ یوسف از هر کوی و برزن به مشام میرسد، این همان خبر یا رایحه خوشی است که میبایست، ۳۹ سال پیش، کوچه پس کوچه دزفولِ قهرمان را عطرآگین میکرد.
خبری به داغی رملهای فکه و به سوزناکی اشکهای مادری که ۳۵ سال چشمش به در و منتظر دلبندش بود تا به او پیوست.
خبری پر از عطر والفجر مقدماتی و پدری که پس از سالها گمگشته اش را در برمی گیرد.
تیتر خبر این است که: «گمشده فکه در دیار سیدالشهدای مقاومت، رخ نمایان کرد»
امروز تکنولوژی DNA به کمک تاریخ آمده و داستان یعقوب و عزیز مصر در رابر تکرار شده البته با سبکی متفاوت؛ خوشبختیم که خواب پدر شهید در دیار سردار قلبها و اشکها تعبیر گردیده است.
خانواده شهید عزیز عبدال زاده:
کاش این خبر قبل از سحرگاه عاشقی هجدهم دیماه نود و هشت پخش می شد تا افتخار دیارمان، حاجقاسم عزیز، زینتبخش استقبال باشد و با مرواریدِ اشکش، غبار خستگی از تن زداییده و بوسه نازنینش بر قدوم مبارکتان برای همیشه تاریخ ثبت گردد.
حقیقتاً: جای زائر همیشگی مزار فرزندتان در این محفل آسمانی خالی است و از این که با قافله بدون علمدار به استقبالتان آمدهایم؛ شرمندهایم.
در این محفل بهشتی، جای شیون امالشهید خالی است تا شور حماسی بیافریند؛ ولی زمین و زمان شهادت خواهند داد که ما مادران خوبی برای رعناجوان هجده ساله شما بودیم؛ در بدرقه با شکوهش به اندازه هزاران مادر اشکِ مقدس ریختیم؛ گلاب پاشیدیم و شاخههای گل نثار کردیم.
ابوی بزرگوار شهید:
درست است که هیچ جا سرزمین آبا و اجدادی و منزل پدری نمیشود ولی مفتخریم که در میزبانی پارهتنتان چیزی کم نگذاشته و به زعم خودمان سنگ تمام گذاشتیم؛ صد البته که مهمان هم با همه مهمانان فرق داشت؛ ویژه بود؛ حبیبِ خدا بود؛ بهشتی بود؛ عرشی بود؛ همدم تنهاییمان بود؛ محبوب قلوبمان بود؛ همدم نجواهای شبانهمان بود؛ همرزم صحنههایمان بود؛ حلال مشکلاتمان بود؛ انیس دلتنگیهایمان بود؛ کعبه حاجاتمان بوده و هست. معترفیم که معامله ای برد برد داشتیم و همسایگانی در اوج خوشبختی هستیم.
ما و آیندگان به این ستاره درخشان نیاز داریم تا چراغ راه مان باشد؛ راه را گم نکنیم و در عمل به وصیت ولایتمداریِ سردارِ ایستاده بر تارک تاریخِ دیارمان، راست قامت بمانیم؛
با هم انس گرفته ایم و میخواهیم گنبد و بارگاهش تا خاک هست زیارتگاهمان بماند.
عبدالکریم، الگوی تمام عیارمان است همان الگویی که در وانفسای تهاجم فرهنگی و بیغیرتی با استخوانهای سوخته برایمان مشق غیرت نوشت و ره عزت گزید.
خلاصه سخن؛ به منزلگاه خودتان رابر، شهر صنوبرهای برافراشته و دیار ۳۵۰ کبوتر خونین بال خوش آمدید.
انتهای پیام /