پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

19:10:00 - جمعه 10 آبان 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
آیا مرگ بر آمریکا به ما لطمه زده است؟
می‌گویند مشکل ما شعار «مرگ بر آمریکا» نیست، سیاست پشت این شعار به ایران لطمه وارد کرده است. به گزاش” صبح رابر” همیشه یک عده‌ای بوده و هستند که به قول امام خمینی (ره): «دل‌شان برای امریکا می‌طپد» و همان طور که ایشان فرمودند: «گمان می‌کنند بدون امریکا نمی‌شود نفس کشید». در مقابل نیز یک […]

می‌گویند مشکل ما شعار «مرگ بر آمریکا» نیست، سیاست پشت این شعار به ایران لطمه وارد کرده است.

به گزاش” صبح رابر” همیشه یک عده‌ای بوده و هستند که به قول امام خمینی (ره): «دل‌شان برای امریکا می‌طپد» و همان طور که ایشان فرمودند: «گمان می‌کنند بدون امریکا نمی‌شود نفس کشید». در مقابل نیز یک عده‌ای دشمن‌شناس و دشمن ستیز،  نیز هستند که با الهام از فرامین الهی در قرآن کریم، چون شهید بهشتی (ره) شعار می‌دهند: «ای امریکا! از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر».

چه اتفاقی رخ داده و چه تغییری صورت پذیرفته است که «دیگر نباید شعار مرگ بر آمریکا داد؟!»

البته که کاملاً درست می‌گویند، آنها با لفظ مشکلی ندارند، چنان چه حتی با ظواهر دین اسلام نیز مشکلی ندارند. چرا که نه از لفظ تنها کاری ساخته است و نه اکتفا به ظواهر دینی مشکلی برای کسی ایجاد می‌کند.

جانسون رییس جمهور اسبق امریکا در کتاب «فرصت‌ها را از دست ندهیم» که در دهه‌ ۸۰ نوشته بود، تصریح کرده است: در سال ۲۰۰۰، اسلام قدرت جهانی خواهد بود؛ و افزود: «البته منظور من اسلام عربستان یا سایر کشورهای عربی نیست، آنها آن قدر نماز بخوانند که کف دست‌ها و زانوهای‌شان زخم شود، بلکه منظور من [این اسلام ولایی] است که مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است».

قبل از آن که آنها به نتیجه‌ی شعار بدون شعور و اهمیت سیاست و عزم پشت آن برسند، خداوند متعال در قرآن کریم مکرر فرمود که از لفظ تنها و تکیه به ظواهر کاری ساخته نیست و اثری ندارند و حتی مؤمنین را مورد عتاب قرار داد که:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ» (الصف، ۲و۳)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید، چرا چیزى را میگویید که عمل نمى‏کنید؟! * در نزد خدا بسیار مبغوض است که چیزى را بگویید که به جا نمى‏آورید.

الف – این که اخیراً سر و صدای تبلیغاتی گسترده علیه شعار «مرگ بر امریکا» راه انداخته‌اند و هر روز اظهار نظرها و تحلیل‌های عجیب و قریب، اما هدفدار و سازماندهی شده‌ای ارائه می‌دهند – گاهی از بُعد اخلاقی وارد می‌شوند و گاهی از بُعد انسان‌دوستانه و گاهی سیاسی و حتی اعتقادی – به خاطر مخالفت با چند کلمه که جمله‌ای را تشکیل می‌دهند نمی‌باشد، بلکه به خاطر همان «سیاست پشت این شعار» است. منتهی می‌دانند که به قول امام خمینی (ره): «سلاح تبلیغات برّنده‌تر از سلاح جنگ است» و شعایر همه اظهار یک باور قلبی است و موجب ایجاد موج، بیداری، هوشیاری و نیز دشمنی‌شناسی و علنی شدن جرأت مقابله می‌گردد. لذا مخالفت خود را با مقابله با «شعار» شروع می‌کنند تا به مقابله با «شعور» نیز برسد و بگویند: «مشکل ما سیاست پشت این شعار است». و البته درست می‌گویند؛ مشکل اساسی آنها همین است.

ب – در القای این که شعار «مرگ بر امریکا» به نفع مملکت و مردم نبوده است، مثال‌های بسیاری می‌آورند (مانند آن چه در متن سؤال آمده بود)،  ولی باید دید اولاً: آیا واقعاً این مثال‌ها صحیح است؟ و ثانیاً: اگر شعور و شعار مرگ امریکا نبود، هیچ کدام از این مشکل‌ها پیش نمی‌آمد؟ و ثالثاً: چرا، مگر ایران یکی از ایالت‌های امریکا است که اگر اعلام خودمختاری کرد، دچار این فشارها و مشکلات شود؟!

مهم این است که بدانیم: چه ما شعار «مرگ بر امریکا» بدهیم و چه مانند «میکی موس» فقط لبخندهای مسخره و ابلهانه بزنیم، امریکا «شعار مرگ بر جمهوری اسلامی ایران» را داده است، می‌دهد و خواهد داد و با سیاستی که پشت این شعارش دارد، برای تحقق آن از هیچ خدعه و جنایتی کوتاهی نمی‌کند؛ خواه فشار دیپلماسی باشد، یا ایجاد جنگ داخلی، یا جنگ خارجی، یا تحریم اقتصادی، یا گسترش ترور، یا فتنه یا … – چرا که مشکل آنها نه شعار ماست و نه دستیابی به علوم و فنآوری‌های هسته‌ای و نه با نماز و روزه‌ی (ظاهری) ما مشکلی دارند؛ بلکه مشکل آنها اساساً «وجود ما» با هویت اسلامی می‌باشد:

«مقام معظم رهبری: خب، امروز بهانه‌ى آنها بهانه‌ى هسته‌اى است؛ تحریم می‌کنند، به بهانه‌ى هسته‌اى. مگر چند سال مسئله‌ى هسته‌اى در کشور ما مطرح است؟ سى سال است که تحریم‌ها وجود دارد. آن وقتى که مسئله‌ى هسته‌اى نبود، چرا تحریم می‌کردند؟ مسئله، مسئله‌ى مقابله و معارضه‌ى با ملتى است که خواسته است مستقل باشد، خواسته زیر بار ظلم نرود، خواسته ظالم را افشاء کند و در مقابل ظلمِ ظالم بایستد و این پیام را به همه‌ى دنیا بدهد؛ داده‌ایم»

ب –  برخی از مسئولین یا کارشناسان ما چنان ابلهانه در خصوص امریکا، مذاکره، حذف شعار مرگ بر امریکا و …، حرف می‌زنند که گویی «سیاست» و آن هم در «نظام سلطه»، خاله‌بازی و مسئله‌ قهر و آشتی «خواهر شوهر و عروس» است! چنان زیر بیرق امریکا سینه می‌زنند و با تقبیح سیاست‌ها، نیروها و شعارهای انقلابی – اسلامی مخالفت می‌کنند که گویی امریکا یک کشور مظلومی است که در گوشه‌ای آرام نشسته و به ما التماس می‌کند که تو را به خدا بیایید و با هم دوست باشیم و ارتباط برقرار کنیم و …، اما در این طرف عده‌ای بداخلاق و لجوج نمی‌گذارند(؟!)

از این دسته، انتظار اعتقادات و معرفت راسخ دینی نداریم، اما آن قدر از تفکر و بصیرت سیاسی و عرق ملی نیز به دور هستند که نه تنها گذشته‌ و دوران استعمار سیاه این مملکت را فراموش کرده‌اند، بلکه نمی‌فهمند اگر در مقابل «گرگ» کوتاه بیایند، دریده خواهند شد و اولین قربانی‌ها خودشان خواهند بود. از راست یا چپ.

امریکا به شعار «مرگ بر اسلام، مرگ بر جمهوری اسلامی ایران و مرگ بر هر چه مسلمان است روی زمین» دائم تداوم و اصرار گفتاری و عملی دارد. از قرآن سوزی در وسط خیابان‌های نیویورک و تحت حمایت پلیس امریکا و مقابل دوربین‌ها گرفته تا کشتار مسلمین در تمامی کشورها و تا حمایت از تروریست‌های دست‌پروده‌ی خود. هنوز می‌گوید: ایران باید چنین و چنان بکند، هنوز مدعی است اگر ایران کوتاه آمده به خاطر تنبیه اقتصادی ماست که اثر کرده، پس باید تداوم یابد و هنوز با صراحت می‌گوید: راه‌کار جنگ روی میز است. و جنگ همان «مرگ بر» است.

ج –  جالب آن که این حمقای سیاسی که دائم به خودزنی مشغولند، از خود نمی‌پرسند که علل عقب‌افتادگی ما چیست؟ علل مشکلات ما کدام است؟ چرا نمی‌گذارند ما پیشرفت کنیم؟ چرا تهدید و تحریم؟ چرا جنگ …، و اصلاً امریکا اینجا چه کار دارد و از ما چه می‌خواهد و مگر ما مستعمره‌ی امریکا هستیم؟! بلکه دائم می‌گویند: اگر ما خودمان نباشیم، اگر ما تسلیم شویم، اگر ما لبخند بزنیم، اگر ما مرگ بر امریکا نگوییم، اگر امتیاز بدهیم، اگر …، همه چیز درست می‌شود! خُب این حرف‌ها و شعارها، دروغ‌های آشکار و مردم فریب است.

هیچ به خود نمی‌گویند که امریکا دائم از ما تضمین می‌خواهد؟ آن هم نه تضمین آن که در امور داخلی امریکا دخالت نکنیم، بلکه تضمین بر این که همراه و همسو با اهداف و منافع امریکا گردیم! اما آیا تا کنون شما تضمیمی خواسته و گرفته‌اید مبنی بر این که اگر لبخندزنان مطیع شوید و بله چشم بگویید، اتفاق خوبی خواهد افتاد؟! و اوضاع ایران به مصر، لیبی، سوریه، بحرین، لبنان، فلسطین و حتی میانمار و  … یا در نهایت ترکیه و عربستان سعودی مبدل نخواهد شد؟!

خوب است این مدعیان سیاست، گاهی هم به سخنان و رهنمودهای رهبر این ملت بزرگِ «مرگ بر امریکا» گوش دهند و در آن تعمق کنند تا بفهمند که این شعار و سیاست پشت آن برای چیست؟ و بفهمند که سیاست پشت این شعار به سلطه امریکا ضربه وارد کرده است، نه به ایران.

«مقام معظم رهبری: حالا اخیراً آمریکایى‌ها باز مسئله‌ى مذاکره را پیش کشیدند، تکرار می‌کنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکره‌ى مستقیم بکند؛ این تازگى ندارد. مسئله‌ى مذاکره را آمریکایى‌ها در هر مقطعى تکرار کرده‌اند. حالا امروز نو به‌ میدان ‌آمده‌ها مجدداً تکرار می‌کنند که مذاکره کنیم و می‌گویند توپ در زمین ایران است؛ توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید، شما هستید که باید بگویید مذاکره‌ى همراه با فشار و تهدید، چه معنایى دارد؟ مذاکره براى اثبات حُسن نیت است. شما ده تا کار انجام می‌دهید که حاکى از سوء نیت است، آن وقت به زبان می‌گویید مذاکره؟! توقع دارید ملت ایران قبول کنند که شما حُسن نیت دارید؟! ما البته درک میکنیم چرا آمریکایى‌ها این روزها باز مجدداً مسئله‌ى مذاکره را هى تکرار میکنند، هى میگویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما میفهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایى‌ها، سیاست خاورمیانه‌اى آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برنده‌اى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. میخواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمی‌کنیم. من چهار سال قبل – در اول این دولت کنونى امریکا – که باز همین حرف‌ها را می‌زدند، اعلام کردم، گفتم که ما پیشداورى نمی‌کنیم، قضاوت زودهنگام نمی‌کنیم؛ ما نگاه می‌کنیم ببینیم عمل اینها چگونه است، آن وقت قضاوت خواهیم کرد. حالا بعد از چهار سال، قضاوت ملت ایران چه باشد؟ از فتنه‌ى داخلى حمایت کردند، به فتنه‌گران کمک کردند، در سطح منطقه با ادعاى مبارزه با تروریسم به کشورى مثل افغانستان لشگرکشى کردند، این همه انسان را پامال کردند، نابود کردند؛ با همان تروریستها امروز دارند در سوریه همکارى میکنند، پشتیبانى میکنند؛ همان تروریستها را در هرجایى که توانستند در ایران به کار بگیرند، به کار گرفتند، عوامل آنها، همپیمانهاى آنها، جاسوسان رژیم صهیونیستى، دانشمندان را در جمهورى اسلامى ترور کردند صریح، اینها حاضر نشدند حتى محکوم کنند، حمایت هم کردند؛ این عملکرد آنهاست؛ علیه ملت ایران تحریمهایى را که خودشان میخواستند این تحریمها فلج کننده باشد، به کار گرفتند و این را تصریح کردند و گفتند فلج کننده. چه کسى را میخواستید فلج کنید؟ ملت ایران را میخواستید فلج کنید؟ شما حُسن نیت دارید؟ مذاکره از روى حُسن نیت، با شرایط برابر، میان دو طرفى که نمیخواهند به یکدیگر کلک بزنند، معنا پیدا میکند. مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، این مذاکره یک حرکت حیله‌گرانه است؛ این حرکت واقعى نیست. من دیپلمات نیستم، من انقلابى‌ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمه‌اى را میگوید، معناى دیگرى را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. مذاکره آن وقتى معنا پیدا میکند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتى طرف، حُسن نیت نشان نمیدهد، خودتان میگویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک میکنم. براى اینکه ملت ایران را بترسانید، بدانید ملت ایران در مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد…

یک عده‌اى هم از روى ساده‌لوحى بعضاً، بعضى هم از روى غرض – نمیشود انسان قضاوت قطعى نسبت به اشخاص بکند، اما کار آدم ساده‌لوح، با کار آدم مغرض، در ماهیت خود تفاوتى پیدا نمیکند – خوشحال میشوند که بله، بیایید؛ نه، اینجور نیست، مذاکره مشکلى را حل نمیکند؛ مذاکره‌ى با آمریکا مشکلى را حل نمیکند؛ کجا اینها به وعده‌هاى خودشان عمل کردند؟ شصت سال است که از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردى که با آمریکایى‌ها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزى مصدق به آمریکایى‌ها اعتماد کرد، به آنها تکیه کرد، آنها را دوست خود فرض کرد، ماجراى ۲۸ مرداد پیش آمد که محل کودتا در اختیار آمریکایى‌ها قرار گرفت و عامل کودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول قسمت کرد بین اراذل و اوباش که کودتا را راه بیندازد؛ آمریکایى بود. تدبیر کار را خودشان هم اعتراف کردند، اقرار کردند. بعد هم حکومت ظالمانه‌ى پهلوى را سالهاى متمادى بر این کشور مسلط کردند، ساواک تشکیل دادند، مبارزان را به زنجیر کشیدند، شکنجه کردند؛ این مال آن دوره است. بعد از انقلاب هم در برهه‌اى مسئولین کشور روى خوش‌بینى‌هاى خود به اینها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد. مظهر شرارت شمایید؛ شما هستید که در دنیا دارید شرارت میکنید، جنگ راه مى‌اندازید، ملتها را میچاپید، از رژیم صهیونیستى حمایت میکنید، ملتهاى به پاخاسته را در این ماجراى بیدارى اسلامى تا هر جا که بتوانید دچار سرکوب می‌کنید و به استضعاف می‌کشید و بین آنها اختلاف مى‌اندازید؛ شرارت متعلق به شماست؛ شأن شماست. ملت ایران را متهم کردند به شرارت؛ اهانت بزرگ. هر جا به اینها اعتماد شد، اینها این جورى حرکت کردند. باید حُسن نیت نشان بدهند. عنوان مذاکره، پیشنهاد مذاکره با فشار سازگار نیست؛ راه فشار با راه مذاکره دوتاست؛ امکان ندارد که ملت ایران قبول بکند که زیر چکمه‌ى فشار، زیر تهدید بیاید با طرف تهدید کننده و فشار آورنده مذاکره کند. مذاکره کنیم که چى؟ که چه بشود؟

امروز ملت ایران بیدار است. چهره‌ى آمریکا نه فقط در ایران، در منطقه شناخته شده است؛ ملتها به آمریکا سوء ظن دارند و این سوء ظن قرائن متعددى براى آنها دارد؛ ملت ایران هم دست آمریکا را خوانده است، میفهمد که مقصود آنها چیست؛ ملت بیدار است. امروز اگر کسانى بخواهند سلطه‌ى آمریکا را مجدداً در این کشور بر قرار کنند، بخواهند از منافع ملى، از پیشرفت علمى، از حرکت مستقل صرف‌نظر کنند براى خاطر رضایت آمریکا، ملت گریبان اینها را خواهد گرفت؛ بنده هم اگر بخواهم بر خلاف این حرکت عمومى و خواست عمومى حرکت کنم، ملت اعتراض خواهد کرد؛ معلوم است. همه‌ى مسئولین موظفند منافع ملى را رعایت کنند؛ استقلال ملى را رعایت کنند؛ آبروى ملت ایران را حفظ کنند.

ما با کشورهایى که حرکت توطئه‌آمیز علیه ایران نداشتند و ندارند، مذاکره کردیم، قرار داد بستیم، ارتباط برقرار کردیم؛ ملت ایران اهل مسالمت است؛ ملت ایران اهل حلم است؛ وحدت ملت ایران در خدمت منافع عمومى بشریت است؛ امروز آنچه که ملت ایران انجام میدهد براى منافع ملى، براى منافع امت اسلامى و براى منافع بشریت است. و بدون تردید کمک الهى پشت سر ملت ایران است. مردم ایران با این بصیرت، با این عزم راسخ، با این ایستادگى‌اى که در این راه روشن خود نشان دادند و ان‌شاءالله همیشه این را دنبال خواهند کرد، خواهد توانست نه فقط ملت ایران را، ان‌شاءالله امت اسلامى را به اوج قله‌ى افتخار برسانند. راهش این است که این بصیرت را حفظ کنیم؛ راهش این است که اتحاد خودمان را حفظ کنیم؛ راهش این است که مسئولین کشور مصالح کشور را حفظ کنند. این بداخلاقى‌هایى که دیده مى‌شود در برخى از عرصه‌ها و صحنه‌ها از بعضى از مسئولین کشور – که من حالا در آینده خواهم پرداخت به این بداخلاقى‌ها ان‌شاءاللّه؛ با مردم حرف خواهم زد – این بداخلاقى‌ها را بگذارند کنار. ملت یک دل است، مصمم است، فعال است. اگر اختلاف نظرى هم در مسائل گوناگون در میان ملت وجود داشته باشد، در مقابل دشمن، در مقابل استکبار، در مقابل کسانى که کمر به ریشه‌کنى این ملت و این نظام بسته‌اند، همه‌ى مسئولین و آحاد ملت با هم همدستند؛ هیچ اختلافى در این جهت بین آحاد ملت وجود ندارد.

منبع: شبهه تی وی

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب