به گزارش ” صبح رابر ” به نقل از وبلاگ دیار سر سبز رابر،هدف قیام امام حسین(علیه السلام)
قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى, سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند. و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه, در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند.
و بـا یک حـرکت خـزنده, بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى, و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود.امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع, اعتـراض و مخالفت کند. سخنان, نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده, بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام, پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق, تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند هدف قیام امام حسین(علیه السلام)رایادآورى مى شـود:
۱ـ زنده کردن اسلام .
۲ـ آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهیت امویان .
۳ـ احیاى سنّت نبوى و سیره علوى .
۴ـ اصلاح جامعه و بیدار کردن امت .
۵ـ از بین بردن سلطه استبدادى بنى امیه .
۶ـ آزادسازى اراده ملّت از محکومیت سلطه و زور.
۷ـ حاکم ساختن حق و نیروبخشیدن به حق پرستان .
۸ـ تأمین قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع .
۹ـ از بین بردن بدعت ها و کج روى ها.
۱۰ـ زنده کردن سنّت مهم فراموش شده امر به معروف و نهى از منکر. (جواد محدثى / فرهنگ عاشورا / نشر معروف / چاپ اسفند ۱۳۷۴/ ص ۶۲ـ)
لذادر زمانى که امام حسین (علیه السلام) قیام نمود از یک سو حساسیت به وجود آمدن ناگهانى ارتداد کلان وجود نداشت از طرف دیگر انحراف دستگاه حکومت چند صد برابر شده بود. از نظر اجتماعى نیز شرایط بر اثر ظلم و بیدادگرى حاکم، مردم را به ستوه آورده و نارضایتى عمومى بیداد مىکرد. بنابراین یکى از شرایط پدید آوردن انقلاب فراهم آمده بود ولى شرط دیگر آن- که وجود روح حماسه و ایثارگرى است- جز در تعداد معدودى فراهم نبود. بنابراین بر امام (علیه السلام) لازم بود که از همین مقدار استفاده کند و موقعیت را از دست ندهد و هر چند در چنان وضعیتى نمىتوانست پیروزى نظامى به دست آورد ولى حرکتى پدید آورد که پایه نظامهاى ستمگر را براى همیشه لرزاند و روح خروش و حماسه را در کالبد مسلمانان و همه آزادى خواهان جهان دمید و آثار بسیار گرانبهایى در تاریخ بشریت بر جاى گذارد.