چرا ایران نباید یک درصد سانتریفیوژ داشته باشد
به گزارش ” صبح رابر ” هشت سال دفاع مقدس در برابر رژیم بعثی عراق، یعنی با قدرت ایمان، یکپارچگی و وحدت همراه با رهنمودهای ولایت فقیه در برابر هرگونه استکبار، سلطه گری و متجاوز گری ایستادگی کرد و با اقتدار خود مشتی دندان شکن بر دهان یاوه گویان زد.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع مقدس اقتدار خود را نشان داده و توانست بخشی از وطن ما از جمله خرمشهر که به دست دشمن افتاده بود را پاک سازی کرده و دوباره به دست آورد همه اینها مستلزم وحدت و همبستگی میان مردم، رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد. پس از پیرزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، دومین رویداد مهم تاریخ معاصر این به شمار می رود. هرچند که؛ با تجاور وحشیانه ارتش بعث عراق به سرزمین پهناور ایران خسارات های جانی و مالی فراوانی را در پی داشت ولی در عین حال، این وریداد به جهانیان نشان داد که ملت ایران در هر شرایط و سختی حاضر به عقب نشینی از مقابل متجاوزان و ظالمان نخواهد بود و حضور گسترده و داوطلبانه اقشار مختلف مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان در کنار نیروهای ارتش و نیروهای مسلح در میدان جنگ هشت ساله تحمیلی عراق علیه ایران، خود محکم ترین سند این ادعا است.
هشت سال دفاع مقدس، آثار با ارزش و معنوی را بر جای گذاشت که نشانگر روزهای پر فراز و نشیب، تلخ و شیرین حماسه آفرینان صحنه های جنگ است. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با تمام ویرانگری هایش دارای فرهنگ انتقالی به نسل های بعدی است، فرهنگ جنگ خود مجموعه ای است از عملکردها، نگرش ها، روش ها، آفرینش های هنری و ادبی سال های جنگ و پس از آن. باید توجه کرد که انتقال این فرهنگ و حماسه ها به نسل های بعدی و حفظ ارزش ها و آثار این سال ها یکی از مهم ترین اقداماتی است که باید بدان توجه شود
نظام استکباری غرب به نابودی انقلاب اسلامی ایران همت گماشته است چرا که انقلاب اسلامی تهدید بزرگی در برابر منافع کشورهای استعماری خصوصاً آمریکا و اسرائیل است
مقام معظم رهبری فرمودند:« اینکه ملاحظه میکنید بعد از پیروزی انقلاب تاکنون آمریکایی ها از دشمنی با ملت و کشور و نظام جمهوری اسلامی هرگز دست نکشیدهاند و یک لحظه از دشمنی باز نایستادهاند علّت همین است اینجا پایگاه سیاسی و اقتصادی امن و امان آمریکاییها بود، اما فکر اسلامی و ایمان اسلامی این ملت را بیدار کرد و آنها توانستند به برکت اسلام ، دست این سلطه طلبِ زیاده خواهِ زورگوی چپاولگر را کوتاه کنند، در حقیقت اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار آمریکایی زده است بنابراین آنها هم بزرگترین کینه را دارند و بیمهار اقداماتی می کنند.») بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه ی تهران ۱/۹/۸۱ (
اسلام
یکی از مهمترین عوامل دشمنی استکبار جهانی و در رأس آنها آمریکا با نظام جمهوری اسلامی،بلکه ریشه اصلی تمامی دشمنی ها ، اسلامی بودن انقلاب و شکل گیری آن بر پایه اسلام ناب محمدی است . انقلاب اسلامی که بر پایه فرهنگ غنی اسلام شکل گرفت ، فرهنگ غرب و مبانی آن را به چالش کشیده و زیر سوال برد .
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : «امروز دشمنی اردوگاه استکبار با ایران اسلامی به خاطر اسلام است . آن ها با اسلام دشمن هستند که بر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد می کنند و الله که آمریکا از ملت ایران از هیچ چیز شان به قدر مسلمان بودن و پایبند به اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نیست او می خواهد شما از این پایبندی دست بردارید .»( روزنامه جمهوری اسلامی ، ۱۳/۲/۶۹)
پرده برداری از بازی سناتورهای آمریکایی که برای بد گفتن از ایران و دشمنی با کشورمان، از صهیونیست ها پول می گیرند، موضوع مهمی بود که رهبر معظم انقلاب در دیار با مردم تبریز، بدان اشاره کردند.
پیشرفت علم
مقام معظم رهبری فرمودند: « آمریکایی ها می دانند که اگر ایران اسلامی و ملت ایران برقله رفیع این فناوری بایستد سخن حق او که دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است در افکار عمومی جهان به ویژه مسلمانان ، نفوذ بیشتری خواهد یافت و دشمنان ملت از همین مسأله ناراحت و نگرانند .
همچنین فرمودند:« این موضوع نشأت گرفته از ایستادگی و ثبات ملت ایران و نشانه های خوب پیشرفت در ایران اسلامی است. صورت عزت ملت، سربلندی سیاسی نظام اسلامی، پیشرفتها و نوآوریها در عرصه های مختلف علمی و اقتصادی، و کوتاه نیامدن در مقابل قدرتهای زورگو، تداوم پیدا کرده و اکنون به الگویی برای ملتهای منطقه تبدیل شده است.( ، بیانات مقام معظم رهبری دیدار جمعی از فرماندهان و مسئولان نظامی و انتظامی در تاریخ ۱۴/۱/۱۳۹۰ )
مسئله هسته ای
رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز فرمودند که به مذاکرات هسته ای با ۱+۵ خوش بین نیستند. پیش از این، چند بار دیگر هم از ایشان شنیده بودیم که به عاقبت این مسیر بدبینند. زمانی شاید چنین سخن گفتن درباره مذاکرات نوعی پیش داوری محسوب می شد اما الان در موقعیتی هستیم که بتوان ادعا کرد این نحوه سخن گفتن دقیقا توصیف واقعیت است نه چیز دیگر.
دانشمندان هسته ای
بیش از دو سال است که گروهکهای تروریستی اقدام به ترور دانشمندان هستهای ایران میکنند به طوریکه تاکنون ۵ دانشمند هستهای ترور شدهاند که طی آن چهار دانشمند به درجه رفیع شهادت نائل شدند .
غرب به قدرت معنوی و منبع قدرت انقلاب اسلامی ایران پی نبرده است و به همین خاطر تاکنون تمام توطئه هایش نقش برآب شده است.
،انقلاب اسلامی با قدرت معنوی، معادلات بین المللی را به هم زد و ثابت کرد که قدرت دست مردم است.
امریکایی ها حاضر بودند تا ۳۰۰ سال سوخت هسته ای را در اختیار ایران قرار دهند اما ایران در مساله غنی سازی وارد نشود.
دانشمندان هسته ای ایران حتی یک روز در دانشگاه های امریکا تحصیل نکردند، سبک زندگی امریکایی و سبک مصرف گرایی از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای سایبری در جامعه ایران ترویج می شود.
استعمار فرانو و ایجاد انحراف علمی در مراکز علمی را از دیگر ابعاد جنگ نرم است بسیاری از سایت های علمی در برخی مواقع انحراف علمی را مطرح می کنند، یکی از اهداف استکبار، هدر دادن انرژی علمی دانشمندان هسته ای ایران است .
استقلال
استقلال طلبی و حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت کشور و رهایی از وابستگی در عرصه های مختلف به سایر کشورها از جمله قدرتهای بزرگ نیز از جمله دلایل دشمنی قدرتهای بزرگ با نظام جمهوری اسلامی ایران است.
آمریکا منافع خودشان را دنبال می کنند در پی این هستند که ظالمانه و مستکبرانه براین کشورها پنجه بیفکنند و با قدرت زور و زر و تزویر خودشان بتوانند این منابع را در اختیار بگیرند . دشمنی آمریکا و استکبار با ایران اسلامی به خاطر این حرکت قدرتمندانه مردمی است چون ایمان مردم ، علاقه مردم به استقلال ، و اطمینان به نفس مردم ، به ضرر آنهاست . آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند . آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند . وقتی کشوری مستقل است ، وقتی اطمینان به نفس دارد و با اعتماد به خود ، در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند ، حرکت می کند ، طبعا اینها ناراضی می شوند . نارضایتی دشمنان جهانی ما به این خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ایران اختیار دین ودنیا و فرهنگ و اقتصاد خود را یکسره به آنها بسپارد . ملت ایران امروز بیدار شده است و زیر بار چنین زور گویی ها و قلدری هایی نمی رود.( بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان ، ۱۸/۲/۸۴ )
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : «دشمنی نظام مستکبر آمریکایی و هر مستکبر در دنیا با نظام اسلامی ، به خاطر پرچم برافراشته عدالت است ، به خاطر این است که می بیند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت می کند می داند که این ، جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت . آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه ، به سمت رقابت با آنها حرکت کند ، مخالفند .
استکبارستیزی
در سراسر جهان و تبدیل شدن انقلاب اسلامی به عنوان کانون بیداری ملت ها و الگویی برای مبارزه و مقابله با قدرتهای بزرگ و دمیدن روحیه استکبار ستیزی در میان آنان که امروزه نمونه های آن را در کشورهای عربی اسلامی شاهد هستیم ، از دلایل عمده دشمنی آمریکا با نظام جمهوری اسلامی است .
موجودیت نظام جمهوری اسلامی و حرکت با صلابت و مقتدرانه آن ، بنیان نظام استکباری را به خطر انداخته است و همین مسأله از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری فرمودند:« موضع انقلاب اسلامی موضع هجومی است ، هجوم علیه سیستم ظالمانه و ستمگرانه ای که امروز بر دنیای سیاست در سراسر عالم و بر زندگی واقعی مردم حاکم است ، یعنی هجوم بر نظام سلطه… انقلاب اسلامی ، فریاد و نهیبی است علیه چنین نظام های ظالمانه ای در دنیا . علت این هم که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی در چشم ها و کام های ملت ها شیرین بوده و همچنان هست ، همین است . این هم که می بینید در دنیا سیاست های گوناگون با شیوه های مختلف مرتب روی جمهوری اسلامی فشار می آورند تا در قضایای گوناگون مثلاً در قضیه فلسطین موضع نگیرد ، بعضی ساده لوح ها خیال می کنند که مشکل فقط این است که جمهوری اسلامی در فلان قضیه موضع تندی دارد ، لذا می گویند شما موضع تند نگیرید ، در صورتی که مسأله این نیست مسأله این است که مواضع اصولی جمهوری اسلامی ، اصل سیاست های سلطه را در دنیا تهدید و ملت ها را امیدوار می کند .»( بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان طرح ولایت ،۱۷/۵/۸۱)
حمایت از کشورهای مظلوم
یکی دیگر از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با جمهوری اسلامی ، دشمنی با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین ولبنان در دست یابی به حقوق از دست رفته آنان و خط مقاومت در منطقه است
مقام معظم رهبری فرمودند: « مسئله فلسطین فقط مسئلهی جغرافیا نیست مسئله بشریت است مسئله انسانیت است امروز مسئله فلسطین شاخص میان پایبندی به اصول انسانی و ضدیت با اصول انسانی است مسئله این قدر اهمیت دارد آمریکا هم از این معامله زیان خواهد دید بلاشک این چیزهای تاریخی ده سال و بیست سال و سی سال در تحولات تاریخی مثل یک لحظه است بهزودی خواهد گذشت قطعاً تاریخ آمریکا و آیندهی آمریکا مغلوب این حرکتی خواهد شد که در این پنجاه شصت سال اخیر آمریکائیها در رابطه با مسئلهی فلسطین انجام دادند مسئلهی فلسطین مایه بدنامی آمریکا در طول قرنهای متمادی در آینده خواهد بود …مسئله فلسطین یک مسئلهی اسلامی است همه ملتها در مقابل فلسطین مسئولند همه دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند چه دولتهای مسلمان چه دولتهای غیر مسلمان هر دولتی که ادعای طرفداری از انسانیت را دارد مسئول است منتها وظیفه مسلمانها وظیفه سنگینتری است دولتهای اسلامی موظفند و باید به این وظیفه عمل بکنند .ما در جمهوری اسلامی مسئلهی فلسطین برایمان یک مسئله تاکتیکی نیست یک استراتژی سیاسی هم نیست مسئلهی عقیده است مسئله دل است مسئله ایمان است.( بیانات در دیدار شرکت کنندگان افتتاحیه همایش غزه ، ۸/۱۲/۱۳۸۸ )
حضرت امام عمق کینه و دشمنی آمریکا با ملت ایران و نیز علت آن را این گونه تبیین فرمودند : «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال وآزادی ما راقبول دارند ؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دین تان برگردانند …آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دستهای خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیم باشند ، ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایران اسلامی . »( صحیفه نور ، ج ۲۰ ، ص ۲۳۷)
ولایتمداری
برای ما عوام الناس که ولایتمداری یعنی اینکه هرچه را ولی امرمان تأیید نمود، بی چون و چرا حامی باشیم و عمل کنیم تا مادامی که کلام دیگری از ولی مان بشنویم. ان قلت و چرا و اما و زیرا آوردن روی کلام صریح رهبری را حرام می دانیم. در مسئله مذاکرات جاری و تیم مذاکره کننده هم آخرین رهنمودی که از ولی مان شنیده ایم.
مهمترین شاخصه های ولایتمداری عبارتند از: بصیرت، محبتی که از بصیرت و شناخت حاصل می شود، اطاعتی که نشانه محبت واقعی است و صبری که با بصیرت گره خورده است. آن دسته از افرادی که ادعای ولایتپذیری، محبتورزی به ولایت، استقامت و پایمردی در همراهی با ولیّ خدا و در یک کلام ولایتمداری دارند، باید بدانند تنها زمانی حق ولایت را تمام و کمال به جای آورده، از جفای خواسته یا ناخواسته به آن نجات مییابند که در دوستی خود صادقانه رفتار کرده، گوش به فرمان باشند. تقویت بنیه دینی، پیروی از فرامین الهی و پرهیز از گناه و دنیاطلبی تقویتکننده درجه محبت نسبت به ولایت است.
مقام معظم رهبری با این وجود که به بحث مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند و با این که براساس اصرار مسئولان به این مسئله ورود کرده اند و حتی تحقق پیشبینی های شان را مشاهده می کنند، لیکن همچنان از دولت به واسطه ی احترام به رأی مردم حمایت می کنند و به فرصتی که به دولت داده اند (البته یقیناً به شرط رعایت اصول و نقض نشدن توافق از سوی دشمن) پایبند هستند، باشد که این فرصت موجب شود تا چشم امید مسئولان از دوستی با دشمن برداشته و به حسن تدبیر در کشور دوخته شود.
همه می دانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت. تنها راه علاج این دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است. راه حل مشکلات کشور، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون و چشم ندوختن به بیرون است. تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید. من اصرار دارم که مسئولان به نیروی داخلی تکیه و به مردم اعتماد کنند تا این سرچشمه فیاض و تمام نشدنی در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود. اگر این کار انجام شود، قطعاً همه درهای بسته باز خواهد شد و باید در همین مسیر حرکت و عمل کرد.
مقام معظم رهبری همچنان که در زمان دولت قبلی تنها راه حل مشکلات کشور را تقویت اقتصاد داخلی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی معرفی می کردند، این دولت را نیز به تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی توصیه می نمایند و از هم اکنون دولت را مکلف به اجرای سیاست های مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که در آینده ی نزدیک ابلاغ خواهد شد می دانند، مقام معظم رهبری این مسئله را درمان قطعی برای بازشدن تمام درهای بسته معرفی می کند و عجیب است که با چنین کلیدی که در جیب وجود دارد، چرا باید به دنبال یافتن کلید نحس و دست نیافتنی دوستی با بزرگترین قفل بر بشریت، یعنی آمریکا بود؟
دلایلی برای بدبین بودن به آمریکا: ۱- قبل از هر چیز مصرف ادبیات تهدید و تحقیر علیه ایران از سوی مقام های امریکایی پس از توافق ژنو به شدت رشد کرد. امریکایی ها مکررا ایران را به حمله نظامی تهدید کردند، گفتند گزینه ای را از روی میزشان بر نمی دارند، تاکید کردند که حتی ژنتیک ایرانی ها هم مشکل دارد و دست آخر گفتند هیچ اعتمادی به ایران ندارد. اگر فرض کنیم اینها مواضع حقیقی امریکاست در این صورت باید دید چرا توافق ژنو باعث شده امریکایی ها فکر می کنند می توانند ایران را جدی تر تهدید کنند و اگر این مواضع فقط برای ساکت کردن تندروها درون امریکاست –که قطعا چنین نیست- باز هم این سوال رخ می نماید که چرا اثر پذیری امریکا از لابی صهیونیستی پس از توافق ژنو تا این حد زیاد شده است.
دومین اتفاق تلاش نمایان امریکا و برخی کشورهای اروپایی برای افزایش مداخله مستقیم در امور داخلی ایران پس از توافق ژنو بود. در واقع فقط یک نگاه اجمالی به اظهارات مقام های امریکایی نشان می دهد که امریکایی ها به محض استشمام بوی سازش از برخی از نواحی درونی دولت ایران، به سرعت مسئله حقوق بشر را روی میز گذاشتند و مطالباتشان در این حوزه را که ظاهرا در راس آن دادن آزادی عمل به فتنه گران سال ۸۸ است برجسته کردند. معلوم بود که امریکایی ها دچار این توهم شده اند که کسانی در ایران بر سر کارند که امتیاز گرفتن از آنها آسان است؛ پس حالا که چنین است، چرا باید فقط به موضوع هسته ای اکتفا کرد؟ تبدیل کردن مسئله ای که غربی ها آن را حقوق بشر می خوانند به موضوع مذاکره میان ایران و غرب –چیزی که ظاهرا عده ای در ایران نه فقط به آن بی میل نیستند بلکه اشتیاقی فراوان هم برای آن دارند- در واقع هیچ معنایی جز باز شدن باب مداخله مستقیم، مستمر و طلبکارانه غرب در امور داخلی ایران و تقویت جریان غربگرا و بلکه برانداز در ایران با پشتوانه ابزارهای بین المللی ندارد. به تعبیر دیگر می توان اینطور نتیجه گرفت که توافق ژنو گزینه براندازی نظام در ایران را برای غربی ها پر رنگ تر کرد و به جای اینکه برای عمیق تر کردن پیوندهای استراتژیک با نظام جمهوری اسلامی تلاش شود، غربی ها نشان دادند به فضای جدید در ایران به عنوان فرصتی گرانبها برای پیش بردن پروژه براندازی و تقویت جریان های برانداز نگاه می کنند.
سومین علامت که در سخنان امریکایی ها کاملا پیدا و در عملشان آشکارتر است، تلاش برای حفظ و مهم تر از آن تشدید فشارها بر ایران بویژه در حوزه تحریم هاست. در حالی که برخی در ایران وعده می دانند که رژیم تحریم ها در حال فروپاشیدن است امریکایی ها دو کار کردند. اول اینکه تلاش کردند هرگونه مراوده تجاری با ایران حتی در حوزه هایی که ظاهرا تحریم های آنها تعلیق شده بی معنا کنند. سفر تجار مختلف به ایران بیشتر به دلیل فشارهای امریکا تبدیل به سفرهای آرزومندانه (به تعبیر وندی شرمن) شده و عملا قراردادی منعقد نمی شود بلکه فعالان اقتصادی اروپایی به ایران می آیند فقط با این هدف که به ایران بگویند اگر توافق نهایی را امضا کند آن وقت تجارت با تهران آغاز خواهد شد. در واقع، بی مبنا نیست اگر بگوییم به جر ۴/۲ میلیارد دلار پول نقدی که به طور اقساطی به ایران پرداخت می شود در بقیه حوزه های لغو تحریم ایران صرفا مشتی وعده تحویل گرفته است. اقدام دوم امریکا برای حفظ و تشدید فشار اقتصادی بر ایران پس از توافق ژنو این بوده است که اجرای تحریم های پیشین علیه ایران را به گونه ای تشدید کرده که عملا هزینه های اقتصادی ایران در طول ۶ ماه آینده بیش از چند برابر منافعی باشد که به دست می آورد. به همین دلیل ایران در این مدت بیش از ۳ بار تحریم شده است. موانع تجاری بویژه در حوزه بانک و بیمه سخت گیرانه تر شده و امریکایی ها طرف های خصوصی متمایل به تجارت با ایران را به نحو آشکارتری تهدید می کنند. بنابراین واضح است که تصمیم امریکا این است که با تشدید فشار زمینه را برای گرفتن امتیازهای بزرگتر از ایران فراهم کند و اراده ای برای ایجاد بهبود اقتصادی محسوس برای ایران وجود ندارد.آخرین علامت پرده برداری امریکا از مقصود خود در این باره است که قصد دارد پس از موضوع منطقه ای به سراغ دیگر ابزارهای قدرت ایران از جمله مسئله موشکی و سپس قدرت منطقه ای ایران برود. امریکایی ها به صراحت گفته اند می خواهند برنامه موشکی ایران به گونه ای تغییر شکل بدهد که فاقد هرگونه ارتباط با برنامه هسته ای باشد و این هیچ معنایی جز اینکه امریکا می خواهد باب مداخله در قدرت نظامی متعارف ایران را باز کند ندارد. در واقع پس از توافق ژنو امریکا هدفگذاری های خود برای مهار ایران را گسترده تر کرده و سعی در عمیق تر کردن آن دارد. این امر دارای این پیام برای ایران است که مسئله هسته ای علاوه بر اینکه یک بهانه است صرفا آغازی برای بهانه جویی های بعدی محسوب می شود و نقطه ای وجود ندارد که امریکا در آن متوقف شود و قدرت ایران را به رسمیت بشناسد.
انتهای پیام /اختصاصی صبح رابر