پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

18:01:51 - دوشنبه 26 مرداد 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
اسرا می بایست همانند زمان جنگ با صلابت امور اردوگاه را فرماندهی می کردند / تدبیر حاج قاسم برای نجات خرمشهر از سقوط در اواخر جنگ
این رزمنده دوران دفاع مقدس ابراز کرد: سمت راست ما ابگرفتگی بود که با درایت سردار سلیمانی و با استفاده از شکافتن پل، جلوی عبور تانک ها و نفربرهای عراقی به سمت خرمشهر را گرفتیم و این تدبیر سردار خرمشهر را از سقوط نجات داد .

به گزارش ” صبح رابر” به نقل از  “آرمان کرمان” محمد مطهری رزمنده و آزاده دفاع مقدس در جمع هیئت تحریریه آرمان کرمان در مجتمع رسانه ای کویر، ضمن گرامیداشت دهه کرامت و سالروز بازگشت آزادگان به ایران اظهار کرد: زمانی که آزادگان به کشور بازگشتند امام خمینی (ره) در قید حیات نبودند اما این رهبر فرهیخته در زمان حیات خود فرمودند به رزمندگان بگویید خمینی در زمان حیاتش به فکرتان بود.

این رزمنده دفاع مقدس در ادامه با بیان اینکه آزادی اسرا در ۲۶ مرداد سال ۶۹ انجام شد،تصریح کرد: گفته امام خمینی (ره) نشان از توجه ویژه رهبری به رزمندگان است و اینکه ایشان همواره برای آنها دعا می کردند.

بدترین شرایط حاکم بر اردوگاه زمان اعلام فوت امام خمینی (ره) بود

وی ابراز کرد: با توجه به اینکه به هرسه آسایشگاه اسرا فقط یک تلویزیون تعلق می گرفت و هرروز اسرای یک آسایشگاه می توانستند از اخبار روز ایران مطلع شوند، دوروز قبل از رحلت امام تلوزیون در اختیار ما قرار گرفت و ما تصویر ایشان را در بستر بیماری مشاهده کردیم که برای ما بسیار غم انگیز بود.

مطهری با اشاره به رحلت جانسوز امام اظهار کرد: در پانزده خرداد متوجه شدیم دور تا دور اردوگاه را سربازان زیادی در بر گرفته که کنترل ویژه ای بر اسرا دارند، سپس خبر رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اعلام شد و انگار سایه عظیم و سنگینی از عزا بر اردوگاه حاکم شد.

وی با بیان اینکه رفتار و ناله های اسرا به گونه ای بود که حتی در عزای پدر و مادر خویش هم چنین غمگین نمی شدند، گفت: این برخورد آنها نشان از علاقه قلبی اسرا به رهبر خویش بود که همین علاقه به آنها انگیزه می داد تا تمام تلاش خود را بکار ببرند و سفیر خوبی برای کشور در مقابل درجه داران و افسران عراقی باشند.

م1

اسرا معتقد بودند که باید با کلام و رفتارشان از هویت اسلامی دفاع کنند

این مقام مسئول در ادامه اذعان کرد: بچه ها معتقد بودند باید با کلام و رفتارشان از هویت ایرانی و اسلامی خود دفاع کرده وعراقی ها را متوجه کنند که زخمی و اسیر شدنشان خللی در اعتقادات وباورهای آنها ایجاد نمی کند.

وی بااشاره به اینکه در زمان آزادکردن اسرای ایرانی ، به هریک از آنها قرآنی با دست نوشته صدام اهدا می کردند، ابراز کرد: این در حالی بود که ارتش بعثی عراق نگاه بسیار بدی رزمندگان جمهوری اسلامی ایران داشت و آنها را مسلمان نمی دانست حتی در روزنامه های محلی خود، تبلیغاتی علیه نظام ایران و شیعه انجام می داد.

اسرا می بایست همانند زمان جنگ با صلابت امور اردوگاه را فرماندهی می کردند

مطهری به شرایط دوران اسارت اشاره کرد و گفت: در این دوران نیز اسرا می بایست همانند زمان جنگ با صلابت بوده و همچنان برای رسیدن آرمان های انقلاب و رهبری زمان، امور اردوگاه را فرماندهی می کردند که در این راستا کمیته های مختلفی اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی ضرب وشتم داشتیم چرا که کسی پای خود را از گلیم خود درازتر نکند، بطور مثال وظیفه کمیته فرهنگی تشویق کردن افرادی بود که درانجام فرایض الهی کوتاهی و کاهلی می کردند و در پایان ماه نیز، به کسی که بهترین عملکرد را داشت یک دینار از سمت کمیته اقتصادی تعلق می گرفت.

تعجب عراقی ها از خواندن قرآن در ارودگاه

مطهری افزود: قرآن خواندن اسرا در اردوگاه، درجه داران عراقی را بسیار متعجب می کرد و باعث می شد شکنجه های شدیدی علیه آنها اعمال کنند.

این آزاده در خصوص نحوه اسیر شدنشان توسط نیروهای بعثی عراقی بیان کرد: در اواخر جنگ عراق دشمن احساس کرد که توانایی پس گرفتن خرمشهر از ایران و سپس اعلام آتش بس را دارد، در شرایطی که خبری از حمله ارتش بعث عراق نبود، سردار قاسم سلیمانی به اتفاق فرمانده عملیات سردار تهامی و سردار نجیب فرمانده اطلاعات، از من خواستند که به نیروهای ارتش که در نزدیکی گردان ما مشغول به دفاع از خطوط بودند، کمک و از آنها پشتیبانی کنیم.

وی در ادامه عنوان کرد: نیروهای ارتش اعلام کردند نیاز به کمک ندارند و خود به تنهایی می توانند از مناطق مذکور دفاع کنند، لذا ما برگشته وبرای بررسی اوضاع به سمت سه راه حسینیه که تا مرز عراق ۱۵ کیلومتر فاصله داشت رفتیم.

تدبیر حاج قاسم برای نجات خرمشهر از سقوط

این رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: در آن منطقه با بسته شدن این ایستگاه توسط نیروهای خودی مواجه شدیم چرا که ارتش عراق از طریق شکستن خطوط دفاعی تا ۵۰۰ متری مرز آمده بود که در این شرایط به نزد سردار سلیمانی برگشته وکسب تکلیف کردیم که وی خواستار بردن گردان به سمت خط مقدم شد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس ابراز کرد: سمت راست ما ابگرفتگی بود که با درایت سردار سلیمانی و با استفاده از شکافتن پل، جلوی عبور تانک ها و نفربرهای عراقی به سمت خرمشهر را گرفتیم و این تدبیر سردار خرمشهر را از سقوط نجات داد و سدی در مقابل عراق شد تا نتواند خرمشهر را بگیرد.

م2

وی گفت: در اوایل ورود به خاک عراق، مجروح ها به عقب برگردانده شدند، برخورد عراقی ها با ما در اولین لحظات ورود به قدری دوستانه بود که بسیار تعجب کردیم و اما مدتی بعد، رفتار آنها عوض شد و با قنداق اسلحه شروع به کتک زدن بچه ها کردند.

مطهری در ادامه بیان کرد: با توجه به اینکه من لباس خاکی به تن داشتم و مجروح بودم، من را دربین سایر مجروحان قرار داده، کتک زدند و مرتب می گفتند انت کماندو، سپس به همراه اسرای بصره به بصره فرستاده شدم و در نهایت پس از چندروز به بغداد و سپس به اردوگاه نهروان منتقل شدم.

وی عنوان کرد: زمانی که به نهروان رسیدیم با توجه به مجروحیتی که داشتم ،از شدت جراحت چندین بار بیهوش شدم که دوستان با استفاده از سرم من را به هوش آوردند، پس از رسیدن به اردوگاه شماره ۱۷ دیدم که عراقی ها در دوطرف ایستاده اند و اسیری که از بین آنها عبور می کند، کتک می زنند تا به آسایشگاه برسد، تصور می کردند با اسرای مجروح کاری نداشته باشند که اینطور نبود و به هیچ کس رحم نکردند.

این آزاده دوران دفاع مقدس افزود: در کنار اردوگاه اسرای ایرانی، زندانیان سیاسی بودند که به مدت یک سال آنجا بودیم و سپس به تکریت و از آنجا به زندان زادگاه صدام منتقل شدیم و در تمام مدت در ایران مفقود الاثر بودیم.

مطهری به زمان بازگشت اسرا به کشور اشاره کرد و اظهار نمود: در فرودگاه حاج قاسم سلیمانی و چند نفری هم از بافت به استقبال ما آمدند، به یاد دارم یکی از آنها سراغ امیر تیموری را می گرفت و گفتند که دومین سالگرد او را گرفته اند در حالیکه او زنده است و هم اکنون به بافت رفته است.

وی اذعان کرد: بعضی از اسرا که پلاک هایشان به ایران رسیده بود، به عنوان شهید شناخته شدند و همسران آنها ازدواج کرده بودند وحتی یکی از فرماندهان از من خواست با یکی از اسرایی که برگشته صحبت کنم و به نحوی او را از ازدواج همسرش مطلع کنم و این درحالی بود که اسیر مورد نظر متوجه موضوع شده و با آن کنار آمده بود.

هراس صدام از ایران در زمان حمله به کویت

این رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: در زمانی که صدام با هدایت آمریکا جنگ را به ما تحمیل کرد، قصد شکست دادن ایران را داشت اما نتوانست و با وسوسه به دست آوردن استانی دیگر، این بار به کویت استان نوزده عراق حمله و ظرف ۲۴ ساعت آن را از آن خود کرد، این درحالی بود که در کویت نیز آل صبا که از جمله نوکران آمریکا بودند، حکومت می کردند و بر همین اساس آمریکا سعی در بیرون انداختن عراق داشت.

مطهری گفت : در این بین دولت عراق از بابت حمله آمریکا به مرزهای کویت و همچنین مرزهای ۱۵۰۰ کیلومتری ایران وحشت و از طرفی دیگر، هراس تهاجمی شدن ایران را داشت و همه این عوامل باعث گردید صدام در چندین مرحله مکاتباتی با رییس جمهور وقت ایران داشته باشد که درآخرین نامه خود اینگونه بیان می کند: شما به انچه می خواستید رسیدید، من قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر که مرز ما و شما را مشخص کرده، قبول می کنم.

وی افزود: این درحالی بود که در شروع جنگ، همین قرارداد را در مقابل دوربین های تلویزیونی پاره کرد و گفت این قرارداد را در ضعف پذیرفته ایم اما الان نمی پذیریم و این مسئله مقدمه ای برآغاز مذاکرات برای آزادسازی اسرا بود و درحین مذاکره با طارق العزیز ، وزیر امور خارجه ، به محض تند شدن مذاکرات، اسرا را اذیت می کردند تا اینکه سرانجام در ۲۶ مرداد ماه صدام قرارداد را پذیرفته و اولین گروه اسرا آزاد شدند.

این آزاده دفاع مقدس با بیان اینکه ما تاریخ عراق را خوانده بودیم و میدانستیم شاید آزاد نشویم؛ابراز کرد:با توجه به تاریخ این کشور امام موسی کاظم (ع) ۱۴ سال در زندان های این کشور زندانی بوده و به شهادت رسیدند ما این امید را نداشتیم که آزاد بشویم ولی با این امید که باید وظایفمان را طبق دستور الهی و آرمان های انقلاب انجام دهیم ، شرایط سخت را تحمل می کردیم.

مطهری در ادامه گفت :این شرایط تا پنج روز قبل از آزادی جهت تبادل اسرای مفقودی ادامه داشت و یک روز قبل از اعزام به کشور یک دست لباس نظامی آستین کوتاه و با کفش کتانی به ما دادند و صبح روز آزادی ما را در صلیب سرخ ثبت نام وعصر ان روز به مرز خسروی وارد و سپس وارد خاک وطن شدیم.

عملیاتی که کمتر به آن توجه شد

مطهری در پایان خاطر نشان کرد:عملیاتی که کمتر به آن توجه شد عملیات سرنوشت بود، به امام پیام رساندند که عراقی ها مقصد ورود به خاک خرمشهر و محاصره آن را دارند و امام به محسن رضایی پیام دادند انتخاب کن که یا خرمشهر و یا سپاه! ما سپاهی که باعث شود مجددا خرمشهر سقوط کند را نمیخواهیم و سپاه نیز تمام نیروهای خود را وارد عمل کرده و نگذاشت عراقی ها اقدامی برای محاصر خرمشهر کنند.

 

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب