سید امیرحسین ابطحی
به گزارش “صبح رابر ” اواخر تیر ماه، سالگرد پذیرش قطعنامه ی ۵۹۸ توسط دو دولت ایران و عراق پس از ۸ سال از شروع تجاوز همه جانبه ی عراق به مرزهای بین المللی ایران و تخاصم رژیم بعث عراق و متحدان غربی و شرقی آن با نظام جمهوری اسلامی ایران و انقلاب نوپای مردم سرزمین فارس است. قطعنامه ای که هنوز پس از سال های طولانی از پذیرش و اجرایی شدنش سوال ها و پرسش های زیادی را از جمله در مورد علت و چگونگی پذیرش این قطعنامه توسط دولت جمهوری اسلامی و شخص حضرت امام(ره) در اذهان بسیاری از مردم کشورمان زنده نگه داشته است. قطعنامه ای که هنوز برخی از معاندین کشور و نظام جمهوری اسلامی آن را مصداق ضعف و شکست کشور و نظام حاکم در جنگ قلمداد می کنند و در این روزها با توسل به رسانه های خود و استفاده از تریبون های تصویری و صوتی دولت های آمریکا و انگلیس سعی در وارونه جلوه دادن حقیقت و ایجاد بدبینی در میان مردم نسبت به نظام و اقدامات خادمانشان، دارند. اقداماتی که سال ها پیش و تنها پس از گذشت چند روز از پذیرش قطعنامه توسط دولت ایران، امام روح الله(ره) در نامه ای به مردم و آیندگان کشور آن را پیش بینی کردند و تصریح کردند: ((درآینده ممکن است افراد ی آگاهانه یا ازروی ناآگاهی درمیان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون هاو شهادت ها و ایثارها چه شد.؟)). ایشان در این نامه مردم غیور سرزمینمان را بارها دعوت به صبر کردند و اعلام کردند که در آینده علت پذیرش این قطعنامه مشخص و زوایای پنهان امروز آن برای همگان برملا می شود.
امروز پس از گذشت سال ها از زمان پذیرش قطع نامه؛ زوایای پنهان قبول قطع نامه و درایت حضرت امام و دیپلماسی و تیزهوشی سیاستمداران نظام در آن زمان مشخص تر می شود. هفت قطع نامه تا پیش از قطع نامه ۵۹۸ شورای امنیت، توسط این شورای سازمان ملل تصویب و به نمایندگان این دو کشور در سازمان ملل متحد ابلاغ شد. هفت قطع نامه ای که در تمامی موارد ایران از پذیرشش سرباز می زند. قطع نامه هایی که در تمامی موارد آن الزامی به آتش بس دائم جنگ در آن ذکر نشده بود و مسئولین نظام ما به درستی فهمیده بودند، شورای امنیتی که در قطع نامه ۴۹۷ در تاریخ پنج مهرماه ۱۳۵۹ بدون الزامی بر آتش بس و بازگرداندن نیروهای قوه ی قهریه ی کشور متخاصم به پشت مرزهای بین المللی؛ از دو کشور دعوت می کند تا برای حل مناقشات سیاسی طرفین در وضعیتی که نیروهای نظامی عراق بخش اعظمی از شهرهای مرزی کشورمان را اشغال کرده بودند، به پشت میز مذاکره بنشیند تا در موضع ضعف ایران و نظام نوپایش را مجبور به تحمیل خواسته های ناحق عراق و دنیای استکبار کند؛ قصدی جز بازسازی سازمانی ارتش متلاشی شده ی حزب بعث عراق و احیای پدافند دفاعی آهنین این کشور که توسط رزمندگان ما نابود شده بود ندارد. مسئولین کشور ما قصد ادامه دار کردن جنگ و یا اشغال و تجاوز به مرزهای بین المللی کشورهای همسایه را نداشتند آن ها در پی آن بودند تا با دفاع از کشور؛ و تنبه و تعقیب عراق متجاوزگر این پیغام را به جهانیان مخابره کنند که قدرتی مستقل و قوی با پشتوانه میلیون ها ایرانی در خاورمیانه ایجاد شده است که قصد دارد روند حکمرانی ظالمانه ی کشورهای غربی را با مقاومت خود بشکند و حکمرانی آینده جهان را بر مبنای مشارکت همگانی و رفتارعادلانه با همه کشورهای جهان تغییر دهد. برای این منظور در تمامی قطع نامه ها به دنبال معرفی و یا حداقل تعیین هیئتی برای معرفی آغازکننده ی جنگ و همچنین قراردادن بندی الزام آور به منظور بازگرداندن نیروها قهریه ی دو کشور به پشت مرزهای بین المللی شناخته شده و براساس قرارداد الجزایربین دو کشور ایران و عراق بود. در قطع نامه ۵۹۸ تمامی این خواسته های ایران محقق شده بود و ایران در درحالی که بعد از عملیات های کربلای ۵ و والفجر ۸ و آزاد سازی سرزمین های غربی کشور از دست نیروهای متخاصم عراقی در موضع برتری نسبت به عراق قرار داشت و در حالی که دستگاه های تبلیغاتی غرب سعی کرده بودند تا بدون اشاره به مفاد قطع نامه های هفت گانه ی شورای امنیت؛ ایران را کشوری جنگ طلب معرفی کند، این دستگاه دیپلماسی نظام و درایت حضرت امام بود که با پذیرش قطع نامه تیر نهایی را به پیکره ی دستگاه تبلیغاتی غرب زد و با شکسته شدن قطع نامه توسط نیروهای عراقی و دولت عراق عکس تبلیغات بین المللی را به جهانیان نمایش داد و خوی تجاوزگری صدام را حتی به حامیانش نیز نشان داد.
قطع نامه ای که تمامی خواسته های ایران محقق می شود و قرارداد الجزایری که توسط صدام تنها چند روز مانده به شروع جنگ پاره می شود مبنای مذاکرات و مرزهای بین المللی دو کشور شناخته می شود و درحالی عراق ۴ سال بعد از این قطع نامه توسط هیئت انتخابی سازمان ملل به عنوان متجاوزگر و آغاز کننده جنگ معرفی می شود، چرا باید نشان ضعف و یا شکست نظام و مردم سرزمین ما باشد؟!
منبع خبر: جهان بین نیوز