به گزارش “صبح رابر”؛ شهید عباس آقاملایی در سال ۱۳۳۸ در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و در همان کودکی پدر ش فتح الله را از دست داد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز و تحصبلات راهنمایی و دبیرستان خود را در رابر سپری نمود و سپس برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه یزد شد و پس از اخذ فوق دیپلم اقتصاد از دانشگاه یزد در سپاه پاسداران بافت و ارزوئیه مشغول به کار شد و بعد از حدود ۲ سال به اداره اموزش و پرورش رابر منتقل شد و به عنوان مسئول روابط عمومی مشغول خدمت شد و پس از مدتی قرار شده بود که پس از جبهه به عنوان معاون اداره مشغول به کار شود که به لقاء الهی پیوست.
شهید عباس آقاملایی معلم اخلاق و قرآن بود،در مدتی که در اداره آموزش و پرورش مشغول بود فعالیت خود را در روستای ننیز دوچندان کرد به گونه ای که برای اهالی روستا کلاس قرآن دایرکرد و نیز شب های پنج شنبه قرائت دعای کمیل و شب های قدر نیز احیا برگزار می کرد.
خواهر شهید آقاملایی می گفت : برادرم عباس “عصرها وقتی به خانه می آمد حاضر بود سه کیلومتر راه را تاروستا پیاده طی کند، اما هیچ وقت نمی شد که از ماشین اداره به خانه آید و می گفت، اینها از آن بیت المال است “. وی اکثر اوقات روزه می گرفت و شب ها که برای نماز شب بلند می شد هیچ وقت لامپ اتاق را روشن نمی کرد که مبادا مزاحم خواب کسی شود و در تاریکی نماز می خواند.
این خواهر شهید بزرگوار ادامه داد: برادرم دستگاه ضبطیداشت که همیشه با روی آن نوارهای از امام راحل(ره) و شهید مطهری میگذاشت و گوش می داد و سعی داشت ما را با مسائل دینی آشنا کنند به طوری که همیشه رساله امام را باز می کرد و شروع به خواند از روی آن می کرد و سعی داشت قرآن خواندن را به ما آموزش دهد، و بسیار آدم ساده زیستی بود. همیشه به ما می گفت مهم نیست که لباس آدم کهنه و وصله دار باشد بلکه مهم این است که تمیز باشد.
شهید عباس اقاملایی در سن ۲۵ سالگی در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ درعملیات فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
فرازی از وصیت نامه معلم اخلاق و قرآن شهید عباس آقاملایی :
- از صدر اسلام تاکنون هر کجا که اسلام ضربه خورد است، از ناحیه عدم اطاعت از رهبری بوده است.
- از اختلاف بپرهیزید، هر کجا که اختلاف باشد، قرآن می فرماید: مثل این است که ازآسمان آتش بر اهل آنجا ببارد و آنها را بسوزاند .
گفتنی است، روستای ننیز در سه کیلومتری مرکز شهرستان رابر و شمال شرقی آن واقع شده است.