به گزارش “صبح رابر”، خداوند در ۲۷ رجب با بعثت پیامبر اسلام (ص) یکی از نعمت های بزرگش را بر جهان بشریت ارزانی فرمود، نعمت عظمای بعثت پیامبر اسلام (ص) و نازل شدن آخرین کتاب الهی بر سینه آن حضرت تمامی وظایف بشر و دستورالعمل زندگی او بر پیامبر ابلاغ شد.
گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)در ادامه این یادداشت به آن اشاره شده است:
عید تاریخ انسانیت
عید شریف مبعث، در حقیقت عید تاریخ انسانیّت است، مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتى است که خصوصیات آن براى بشریّت، ممتاز و بى نظیر است. مبعث در حقیقت پرچم علم و معرفت را برافراشت، همچنان که بعثت، پرچمدارى و برافراشته شدن پرچم عدل است، همچنان که رسالت، برافراشتن پرچم اخلاق والاى انسانى است؛ «بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق.»(۲۳/۷/۱۳۸۰)
حادثه اى در حد اصل خلقت انسان
بعثت حضرت خاتم الانبیا صلى الله علیه و آله و سلم، حادثه اى است که با اصل حادثه خلقت انسان باید مقایسه شود؛ اینقدر باعظمت و مهم است.(۱/۱۱/۱۳۷۱)
برترین و بزرگترین و پربرکتترین روز سال
اگر عظمت و اهمیت ایام به این باشد که خداى متعال، لطفى را در روزى بر بشریت نازل کرده باشد، یقیناً روز مبعث، عظیمترین و مهمترین همه روزهاى سال است، چون نعمت بعثت و برانگیختن پیامبر اعظم(ص) براى بشریت از همه نعمتهاى الهى در طول تاریخ بزرگتر است. بنابراین مى توان به جرأت این را گفت که روز مبعث، برترین و بزرگترین و پربرکتترین روزهاى همه ایام سال است. خاطره آن روز را باید گرامى بداریم و عظمت آن حادثه را در نظرمان مجسم کنیم.(۹/۴/۱۳۹۰)
عید برانگیختگى براى زدودن رنجهاى بشر
عید مبعث، عید برانگیختگى براى زدودن رنجهاى بشر است؛ بنابراین حقیقتاً عید است. رنج هاى عمده بشر که در طول تاریخ ادامه داشته است و امروز هم این رنج ها به شکل هاى گوناگون ادامه دارد؛ بندگى غیر خدا، استقرار ظلم و بى عدالتى، شکاف میان طبقات مردم، رنجهاى فرودستان و زورگویى زورگویان است؛ اینها رنج هاى همیشه بشر است. این چیزها باانگیزه هاى فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحمیل شده است؛ بعثت براى زدودن این رنجها است. درواقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهى است، چون همه این رنجها و دردها و نابسامانىها در فطرت الهى که در نهاد بشر به ودیعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهى براى بشر طرفدارى از حق، طرفدارى از عدل و طرفدارى از مجاهدت در راه مظلومان است؛ این فطرت انسانى است.(۱۶/۲/۱۳۹۵)
روز مبعث؛ بازخوانى مضمون بعثت
بعثت عیدى براى همگان است و نه فقط براى مسلمانان. جشن بعثت و بزرگداشت روز مبعث در واقع عمدتاً براى این است که مضمون بعثت را بازخوانى کنیم و از آن درس بگیریم؛ هدف این است. ما به درسهاى بعثت براى همیشه نیازمندیم؛ بعثت فقط یک حادثه تاریخى براى یک برهه معیّنى از زمان نبود؛ براى همه دوران تاریخ است. (۲۶/۲/۱۳۹۴)
علت بعثت در نهج البلاغه
امیرالمؤمنین(ع) درباره علّت بعثت پیامبران، جمله اى در نهج البلاغه شریف دارد که خیلى باید درباره آن تأمّل کرد، مىفرماید: «لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِه»؛ پیامبران انسانها را وادار مى کنند به اینکه آن معاهده فطرى را که در نهاد بشر نهاده شده است، عمل کنند، اعتراف کنند به آن معاهده؛ خداى متعال از بشر خواسته است که آزاد باشد، با عدالت زندگى کند، با صلاح زندگى کند، بندگى غیر خدا را نکند. «لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََ نِعمَتِه»؛ نعمت فراموششده را به یاد انسانها بیاورند؛ این نعمتهاى الهى. ما از نعمت وجود، نعمت سلامت، نعمت خِرد، نعمت خُلقیّات نیکویى که خداى متعال در نهاد انسان به ودیعه گذاشته است، غفلت مىکنیم، بشر فراموش مىکند؛ پیامبران این را به یاد انسانها مىآورند. «وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََ نِعمَتِه وَ یَحتَجّوا عَلَیهِم بِالتََبلیغ»؛ حجّت را بر مردم تمام کنند، سخن حق را به گوش آنها برسانند، حقیقت را براى آنها آشکار کنند؛ تبیین، بیان، مهمترین وظیفه پیغمبران است.
«وَ یُثیرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول»؛ گنجینه خِرد را براى بشر بازگشایى کنند؛ پیغمبران براى این آمدند که انسانها را به تعقّل وادار کنند، به اندیشیدن وادار کنند، به فکرکردن وادار کنند؛ ببینید چه هدفهاى بزرگى است؛ (اهداف) بعثت اینها است. «وَ یُرُوهُم ءایاتِ المَقدِرَه»؛ عقل بشر را هدایت کنند به سمت توحید، به سمت آیات الهى و آیات قدرت پروردگار را در مقابل چشم آنها قرار بدهند.(۱۶/۲/۱۳۹۵)
هدف بعثت
آنچه براى ما، به عنوان درس و استفاده از این حادثه و عید باید مطرح شود، پیام مبعث در حد درک و قدرت استفاده ما است. آنچه که به طور اجمالى مىشود فهمید و گفت، این است که بعثت نبى اکرم در قلمرو وجود فردى و تحول درونى انسان و همچنین در قلمرو حیات اجتماعى انسان و زندگى جمعى، هدفى را مشخص و معین کرده است.(۱/۱۱/۱۳۷۱)
الف. در قلمرو وجود فردى؛ تهذیب انسان
در قلمرو وجود فرد که اصل هم همین است که تحولى در انسان به وجود آید آیاتى در کلام الله آمده است، مثل این آیه شریفه سوره آل عمران: «لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولًا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه.» این تزکیه و آموختن کتاب و حکمت، همان تحول درونى انسان است. انسان براى اینکه به هدف خلقت خود برسد، باید به هدف بعثت انبیا درباره خود نائل شود، یعنى متحول گردد؛ درست شود، خوب شود و از آلودگی ها و پستی ها و عیب ها و هواجسى که در درون انسان است و دنیا را به فساد مىکشاند، نجات پیدا کند. این، در قلمرو وجود فرد است. بعثت براى این است.(۱/۱۱/۱۳۷۱)
شما ببینید، این راست است که پیغمبرصلى الله علیه وآله فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق.» این حدیث از طرق فریقین- فِرَق اسلامى- نقل شده است؛ شیعه و سنّى نقل کرده اند. این «انّما» خیلى معنا دارد، یعنى اساساً بعثت من براى این است؛ هدف این است؛ بقیه مقدّمه است. «لاتمّم مکارم الاخلاق»؛ تا اینکه مکارم اخلاق، در میان بشر و افراد جامعه، در میان انسانها و این امّت کامل شود؛ رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شوند و انسان شویم. باید انسان شویم، باید اخلاق انسانى را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم.(۱۹/۰۹/۱۳۷۵)
ب. در قلمرو حیات اجتماعى؛ استقرار عدالت اجتماعى
در قلمرو حیات اجتماعى، چیزى که به عنوان هدف معین شده است، عدالت اجتماعى است؛ «لیقوم الناس بالقسط.» «قسط» با «عدل» فرق مىکند؛ عدل یک معناى عام است، عدل همان معناى والا و برجستهاى است که در زندگى شخصى و عمومى و جسم و جان و سنگ و چوب و همه حوادث دنیا وجود دارد، یعنى یک موازنه صحیح. عدل این است، یعنى رفتار صحیح، موازنه صحیح، معتدلبودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این، معناى عدل است. لکن قسط، آنطور که انسان مىفهمد، همین عدل در مناسبات اجتماعى است، یعنى آنچیزى که ما امروز از آن به «عدالت اجتماعى» تعبیر مىکنیم. این، غیر از آن عدل به معناى کلى است. انبیا اگرچه حرکت کلىشان به سمت آن عدالت به معناى کلى است – «بالعدل قامت السماوات و الارض»؛ آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و میزانبودن سرپا هستند – اما آن چیزى که فعلًا براى بشر مسأله است و او تشنه آن است و با کمتر از آن نمى تواند زندگى کند، قسط است. قسط یعنى اینکه عدل، خرد شود و به شکل عدالت اجتماعى در آید. «لیقوم الناس بالقسط.» انبیا براى این آمدند.(۱/۱۱/۱۳۷۱)
وظیفه مسلمانان
الف. آگاه کردن دنیا از حقیقت بعثت
امروز، وظیفه ما مسلمانها آگاه شدن و آگاه کردن دنیا از حقیقت بعثت است. بعثت یعنى برانگیختگى براى نجات انسان و براى نجات بشر، بعثت یعنى استقرار نظام صلاح و سداد در میان جامعه بشرى؛ این معناى بعثت است. بعثت یعنى خیرخواهى براى تمام آحاد بشر؛ ما براى تمام آحاد بشر خیرخواهیم و حتّى براى همان رؤساى فاسدِ مفسدِ رژیم هاى طاغوتى دعا مىکنیم که خداى متعال آنها را هدایت کند یا هدایتشان کند و از راه غلط برگرداند یا عمرشان را کوتاه کند که بیشتر از این فساد نکنند، بیشتر از این موجب غضب الهى نشوند؛ اینهم واقعاً دعاى خیر است. اسلام خیر همه بشریّت را مى خواهد، پیغمبر(ص) مى خواهد.(۱۶/۲/۱۳۹۵)
ب. شالوده ریزى تمدّن نوین اسلامى
دنیاى اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر(ص)، روحى در این دنیا بدمد، فضاى جدیدى ایجاد کند، راه تازهاى را باز کند. ما به این پدیده اى که در انتظار آن هستیم مى گوییم «تمدّن نوین اسلامى.» ما باید دنبال تمدّن نوین اسلامى باشیم براى بشریّت؛ این تفاوت اساسى دارد با آنچه قدرتها درباره بشریّت فکر مىکنند و عمل مىکنند؛ این بهمعناى تصرّف سرزمینها نیست؛ این به معناى تجاوز به حقوق ملّتها نیست؛ این به معناى تحمیل اخلاق و فرهنگ خود بر دیگر ملّتها نیست؛ این به معناى عرضه کردن هدیّه الهى به ملّتها است، تا ملّتها با اختیار خود، با انتخاب خود، با تشخیص خود راه درست را انتخاب کنند. راهى که امروز قدرتهاى جهان، ملّتها را به آنراه کشانده اند، راه غلط و راه گمراهى است. این وظیفه امروز ما است. امروز نوبت مسلمین است که با همّت خود، تمدّن نوین اسلامى را شالودهریزى کنند. این عمدتاً خطاب به علماى دین و روشنفکران راستین است. بنده دیگر چندان امیدى به سیاستمدارها ندارم.(۸/۱۰/۱۳۹۴)
انتهای پیام /