به گزارش “صبح رابر” ؛ به نقل از “راه آرمان”، از ۱۷ شهریور باید به عنوان یکی از روزهای سرنوشت ساز انقلابی اسلامی یاد کرد ، این روز رویداد بزرگی را در تاریخ کشورمان ایران رقم زده است و حضرت امام خمینی (ره) از این روز به عنوان عاشورای دیگر در انقلاب اسلامی یاد کرده است.
در روزهای قبل از ۱۷ شهریور شاه باور نمی کرد با وجود نیروهای نظامی و انتظامی ، مردم بتوانند دست به حرکت های وسیع و گسترده بزنند اما رادیو در روشن گری مردم بسیار موثر بود .
با آغاز ماه رمضان و پیام هشت ماده ای امام (ره) تحول وسیعی در جامعه صورت گرفت و امام (ره) از نجف فعالیت ها و کارهایی که در ایران انجام می شد را رصد می کردند و بعد از این ماجراها نا آرامی هایی در اصفهان و قم و آبادان به وقوع پیوشت و مجموعه این اتفاقات باعث شد تا حکومت آموزگار ساقط شود و شریف امامی نخست وزیر ایران شود و با توجه به این که وابستگی به خاندان روحانیت داشت فکر کرد با این حربه می تواند به نتیجه برسد .
شریف امامی در ابتدا اسم دولت را آشتی ملی انتخاب کرد و کافه های شبانه را تعطیل کرد و برای اولین بار اذان مغرب را از رادیو پخش کرد و مهم تر از این که تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد ، در این میان خیلی ها معتقد بودند که شریف امامی توانسته چهره روشن تری را داشته باشد و کارهایی که انجام داده است کافی می باشد و دیگر نیاز ی به انقلاب اسلامی نیست اما باز مردم به فعالیت های خود ادامه دادند .
مردم با برپایی نمازهای خیابانی و راهپیمایی همچون راهپیمایی ۱۶ شهریور تهران را به راه انداختند و در این راهپیمایی سخنران اصلی شهید بهشتی بودند که بعد از سخنرانی وی بعضی ها زمزمه هایی کردند که موضوع را به پایان برسانند و دیگر نیاز به اجتماع مجدد نیست اما در همان محل عده ای تصمیم گرفتند که در روز سه شنبه به میدان ژاله بروند و این تجمع در میدان ژاله در بین مردم انتشار پیدا کرد و موجب شد که جلسه امنیت ملی با حضور شریف امامی تشکیل شود و قرار شد از فردا به مدت نامعلومی و تا اطلاع ثانوی حکومت نظامی شود .
با وجود حکومت نظامی بامداد روز ۱۷ شهریور عده ای زیادی در میدان ژاله جمع شدند و با وجود تذکرات ماموران انتظامی توجه ای به این هشدارها نکردند و در نهایت با شلیک ماموران نظامی و انتظامی به مردم تعداد زیادی در میدان ژاله به شهادت رسیدند و این یکی از رخدادهای بزرگ انقلاب اسلامی بود.
۱۷شهریور یا همان جمعه سیاه مقدمه ای ۲۴ مهرماه را در کرمان به وجود آورد و مردم کرمان که به مناسبت اربعین شهدای ژاله دور هم جمع شده بودند به صورت های مختلف راهی مسجد جامع شدند اما متاسفانه تعدادی از کولی ها که در خیابان ناصری اسکان داشتند با حمایت ساواک ، نیروهای نظامی و انتظامی به مردم حمله ور شدند و در این رخداد عده زیادی از مردم زخمی و مجروح شدند و محمد باقدرت جوپاری به شهادت رسید و نام خود را به عنوان نخستین شهید کرمانی در انقلاب اسلامی به ثبت رساند .
ماموران از پشت بام مسجد شروع به تیراندازی کردند و بعد گاز اشک آور زدند و فضای سالن های مسجد جامع آتش گرفت و تعداد زیادی از قرآن ها آتش گرفتند و حتی کولی ها موتورسیکلت هایی که در ضلع شرقی مسجد جامع پارک شده بودند را به آتش کشیدند و عکس های این ماجرای دلخراش در تلویزیون های مختلف دنیا به نمایش در آمد .
باید گفت در حقیقت ۱۷ شهریور سرآغازی برای ۲۴ مهر و شهدایی که کرمان تقدیم انقلاب کرد بود و در نهایت جمعه سیاه باعث شد سرعت پیشرفت و پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر شود و پس از مدت کوتاهی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ پیروزی انقلاب اسلامی رقم بخورد.
سردار حسنی سعدی:۲۴ مهر ۵۷ روز افشای ماهیت رژیم شاهنشاهی بود
سردار محمد رضا حسنی سعدی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به بیست وچهار مهر ماه سالروز به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان گفت: این حادثه در سال ۱۳۵۷ توسط عوامل رژیم ساواک و شهربانی سابق و عوامل وابسته به آنها کولی ها صورت گرفت.
وی ادامه داد: عوامل فوق از انتهای خیابان ۱۷ شهریور فعلی حضور پیدا کردند و آماده و تجهیز شدند و با چوب و چماق به مردم حمله کردند.
این مقام مسئول با بیان اینکه نیروهای شهربانی و رژیم در این حادثه مسلح بودند و کولی را حمایت می کردند، عنوان کرد: آنان گاز اشک آور در محوطه مسجد جامع ریختند و مردم به داخل ساختمان و پشت بام رفتند.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان ابراز کرد: شهید محمد باقدرت جوپاری اولین شهید حادثه مسجد جامع در این حادثه به ضرب گلوله مستقیم یکی از عوامل رژیم شاهنشاهی به شهادت رسید؛ شهید باقدرت جوپاری مرد بسیار وارسته ای بود که پیش از حضور در مراسم غسل شهادت کرده بود؛ همچنین شهید غلامرضا یزدانشناس از دیگر شهدای حادثه ۲۴ مهر مسجد جامع کرمان بود که ایشان هم توسط ضربات چوب چماقداران به سر در بیمارستان به درجه رفیع شهادت رسیدند.
سردار حسنی سعدی در پایان خاطر نشان کرد: حمله به مسجد جامع کرمان و به آتش کشیدن آن افشای ماهیت رژیم شاهنشاهی و عوامل آن بود.
علوی راد:پیاده کردن احکام اسلامی هدف مبارزه ام بود
یدالله علوی راد در گفتگو با خبرنگار ما در رابطه با روز ۲۴ مهر سال ۵۷ سالروز آتش زدن مسجد جامع کرمان گفت : هدف من از مبارزه علیه رژیم پهلوی بیان حکومت اسلامی ، پیاده کردن احکام اسلامی و استقلال ،آزادی ،جمهوری اسلامی بود.
این مبارز دوران انقلاب در رابطه با آتش زدن مسجد جامع کرمان افزود: در سال ۱۳۵۷ قرار بود مراسمی برای چهلم شهدای ۱۷شهریور در مسجد جامع کرمان برگزار شود و هسته اصلی گردانندگان این مراسم فرهنگیان ، معلمان و روحانیون کرمانی از جمله امام جمعه کنونی کرمان آیت الله سید یحیی جعفری بودند.
علوی راد پیرامون صبح روز ۲۴ مهر سال ۵۷ خاطر نشان کرد : در این روز از صبح زود در مسجد حضور داشتیم و حدود ساعت هفت الی هفت ونیم مردم به سوی مسجد حرکت کردند و در صحن مسجد جمع شدند و بعد برای استماع سخنرانی به شبستان صالحیه رفتند.
وی ادامه داد: ما از ابتدا تنها جهت بزرگداشت شهداء ۱۷ شهریور مراسم برگزار می کردیم ولی برخی از افسران شهربانی به ما اطلاع دادن که اگر مراسم در مسجد برگزار شود دستور تیر اندازی و محاصره مسجد را می دهیم.
او که خود یکی از گردانندگان مراسم ۲۴ مهر ۵۷ مسجد جامع کرمان بود در ادامه بیان کرد :از همان ساعات اولیه صبح حضور نیروهای رژیم در اطراف مسجد مشخص بود که قصد درگیری با مردم را دارند و حدودا ساعت ۹ صبح عده ای اطلاع دادند که ماموران رژیم و تعدادی از کولی ها با حمایت شهربانی قصد حمله به مردم را دارند در اواسطسخنرانی در شبستان بود که برق مسجد قطع و آشوبی در دل مردم ایجاد شد و ماموران اجازه ورود و خروج از مسجد را به کسی نمی دادنند.
این مبارز دوران انقلاب اسلامی در رابطه با اقدام مردم در مقابل ماموران رژیم طاغوت تصریح کرد: مردم همه در مسجد جمع شده بودند و در همین موقع کولی ها و وابستگان به رژیم طاغوت قصد وارد شدن به مسجد جامع را داشتند و وقتی با درب بسته مسجد روبرو شدند موتورها و دوچرخه هایی را که بیرون از مسجد بودند آتش زدند و بعد از پله های جنوب شرق مسجد خود را به پشت بام مسجد رساندند و شروع به پرتاب کلوخ و کاشی و آجر به سمت مردم کردند مردم هم برای امان به داخل شبستان رفتند.
علوی راد عنوان کرد: مردم دچار رعب و وحشت شده بودند و ماموران رژیم وارد صحن مسجد شدند و اولین کاری که کردند موتورها و چرخ های داخل مسجد را آتش زدند و گاز اشک آوری را به داخل شبستان انداختندو شروع به کتک زدن مردم و آتش زدن قرآن ها و کتاب های داخل مسجد کردند.
وی تصریح کرد :در این روز تعداد زخمی ها بیش از صد نفر بود که محمد باقدرت جوپاری در این درگیری ها بر اثر اصابات گلوله شهید شد و غلامرضا یزدان شناس هم زخمی و بعد از سه روز در ماهان شهید شدند .
این مبارز و گرداننده مراسم ۲۴مهر مسجد جامع گفت: پس از این اتفاق مسجد جامع کرمان تا دو هفته بسته بود و هیچ اقدامی برای باز کردن آن صورت نگرفت ولی بعد از دو هفته فرهنگیان تصمیم گرفتند از اداره کل آموزش و پرورش به سمت مسجد جامع راهپیمایی کنند و در بین مسیر هم تعدادی از روحانیون و مردم به آن ها پیوستند که حدود دویست تا سیصد نفر می شدند و بعد اعلام کردند تا زمانی که درب مسجد باز نشود از اینجا نمی روند که در این زمان رژیم مجبور به باز کردن درب مسجد شد و مردم وارد مسجد شدند و نماز ظهر را در مسجد خواندیم .
وی در پایان اظهار داشت :امروزه مسئولان ما باید قدر این امنیت ،سلامت و جامعه را بدانند و خادم خوبی برای این نظام باشند .
اسماعیلی گوهری:مسئولین باید حافظ ارزش های اسلام و انقلاب باشند
فاطمه اسماعیلی گوهری مبارز و و جانباز دوران انقلاب اسلامی در گفتگو با خبرنگار ما در رابطه با دوران انقلاب اسلامی گفت: من در آن دوران دوازه ساله بودم ولی همراه خانواده ام در سخنرانی ها و تحصن ها و راهپیمایی های علیه رژیم طاغوت شرکت می کردم .
وی افزود: صبح روز ۲۴مهر من و خانواده ام و افراد محله مان از جمله شهید باقدرت جوپاری برای شرکت در مراسم چهلم شهداء هفده شهریور و سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی به سمت مسجد حرکت کردیم و ساعت هشت صبح به مسجد جامع رسیدیم .
اسماعیلی گوهری بیان کرد:در حال گوش دادن به سخنرانی بودیم که متوجه شدیم عده ای قصد حمله به مسجد جامع کرمان را دارند و وقتی مردم درب مسجد را بستند شروع به آتش زدن موتورها و دوچرخه های بیرون مسجد کردند و دود همه جا را فرا گرفت.
جانباز حادثه آتش زدن مسجد جامع ادامه داد:با بسته شدن درب مسجد ماموران رژیم طاغوت و کولی ها خودشان را به پشت بام مسجد رساندند و شروع به پرتاب سنگ ،کلوخ و کاشی که بالای پشت بام بود به سمت مردم کردند و مردم برای در امان ماندن به شبستان مسجد رفتند .
اسماعیلی گوهری در رابطه با زمان مجروح شدن خود گفت: در موقع بیرون آمدن از شبستان خانواده ام را گم کردم و با دیدن درب باز مسجد سعی کردم خودم را به بیرون مسجد برسانم و در مسیر بیرون آمدن از مسجد ماموران رژیم طاغوت همه را کتک می زدند و من هم کتک خوردم و وقتی در بیرون مسجد به بالای پله های رسیدم مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و مجروح شدم .
این استاد دانشگاه می گوید: در حالت نیمه بیهوشی بودم که چند دانشجو حدود ساعت یک بعد از ظهر مرا به بیمارستان کرمان درمان سابق بردند .
وی اشاره کر د: :خانواده ام از من اطلاعی نداشتند ولی یکی از پرستاران بیمارستان که همسایه مان بود مرا شناخت و حدود ساعت پنج بود که خانواده ام به بیمارستان آمدند.
اسماعیلی گوهری در پاسخ به اینکه چه توصیه ای به مسئولین دارد بیان کرد: مسئولین باید حافظ ارزش های اسلام و انقلاب باشند و بدانند که امام راحل (ره) چه هدفهایی را دنبال می کردند و در پی اهداف ایشان بکوشند و پشتیبان ولایت فقیه باشند .
شهیدی که امید به خدا را سرلوحه کارهای خود قرار می داد
شهید محمد باقدرت جوپاری از نخستین شهدای انقلاب اسلامی در کرمان است که در هفتم اردیبهشت سال ۱۳۱۵، در شهر جوپار از توابع شهرستان کرمان به دنیا آمد. پدرش محمود و مادرش زهرا نام داشت؛در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پنج فرزند ( چهار پسر و یک دختر ) بود.
شغل این شهید قالیبافی بود و خواندن قرآن را می دانست و در جریان انقلاب و در راهپیمایی ها و تظاهرات مردم، حضور و فعالیت گسترده ای داشت در بیست و چهارم مهر ۱۳۵۷، در حادثه آتش سوزی مسجد جامع کرمان توسط عمال رژیم پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت .
ماشاء الله باقدرت جوپاری بردار این شهید در کتاب ˈانقلاب اسلامی در کرمان ˈ می گوید : شب قبل از واقعه مسجد جامع، تصمیم گرفتیم، صبح به مسجد برویم. صبح که برای گرفتن مرخصی به اداره کار رفتم، نگهبان اداره قبل از رفتن من به مسجد، گفت که ˈمسجد نرو، کولی ها تصمیم دارند به مسجد بروند و طرفداران خمینی (ره) را بزنندˈ.
وی گفت : آن صبح در وضوخانه مسجد جامع، برادرم را دیدم و گفتم امروز قرار است شلوغ کنند، او گفت امید ما به خداست و همان لحظه شنیدم که کولی ها حمله کردند. محمد به طرف در رفت و دیگر بواسطه شلوغی، او را ندیدم.
باقدرت جوپاری افزود: در همان هنگام متوجه شدم که کولی ها چرخ ها و موتورها را آتش زدند و بعد آجر و سنگ را از پشت بام به طرف مسجد پرت می کنند و من که پسرم را نیز با خود به مسجد آورده بودم، در همان زمان شلوغی، او را گم کردم، بنابراین به دنبال پیدا کردن او بودم.
وی اضافه کرد: در همان زمان دیدم از مسجد زخمی ها را بیرون می آورند و شنیدم که یک نفر شهید شده، ولی ندیدم چه کسی است. تصمیم گرفتم به سمت خانه بروم تا از پسرم خبری بگیرم که در همان لحظه پسرم را دیدم و او گفت: ˈبابا عمو را کشتندˈ، گفتم کجا؟ گفت: مسجد و از سرش هم خون می آمد.
برادر این شهید ادامه داد: من پیش خود گفتم، شاید زخمی شده است، قصد داشتم اول پسرم را به خانه برسانم و بعد برگردم، مسجد که در خانه چند نفر آمده بودند و خبر شهادت برادرم را به من دادند.
ماشاء الله باقدرت جوپاری گفت: اجازه دفن پیکر برادرم را که در حادثه مسجد جامع به شهادت رسیده بود، را بعد از چند روز دادند و ماموران به ما گفتند که پارچه مشکی و بلندگو را در زمان تشیع جنازه از روی ماشین برداریدو او را بدون شعار و بی سر و صدا در بهشت زهرای جوپار دفن کنید.
انتهای پیام/