محمد حسینخانی در یادداشتی نوشت: دو سال است که ما رابریها در غمی ستُرگ نشستهایم، دیگر از سخنرانیهایِ دلنشینِ همراه با مرواریدِ اشکِ دلتنگیِ حاج قاسم خبری نیست؛ نیست که در رثای اسطورهها بسراید و با هم گریه کنیم.
با طلوع خورشید اول فروردین که بهوضوح با همه صبحهای سال فرق دارد؛ لباسهای نو و عیدی خود را که والدین از روزها و حتی ماهها قبل از شهر رابر خریداری و در چمدان نگهداری میکنند و قبلاً بارها با خواهش و تمنا از بغچه خارج و بر تن کردهایم، رسماً پوشیده و از این جاست که آغاز سال نو را جشن میگیریم.