پدرو مادر حضرت

پدر بزرگوار آن حضرت امام رضا(ع) و مادر آن حضرت نام مادر «سبیکه» بود و امام رضا علیه السلام او را خیزران نامید. روایت شده که او از خاندان ماریه قبطیه است.

علامه مجلسی این مطلب را از اصول کافی  به نقل از مناقب آورده  که مادر امام جواد برده‏ ای بود که «دُرّه» نامیده می ‏شد و امام رضا علیه‏السلام او را خیزران نامید و برخی نیز  گفته‏ اند نام او سبیکه بود از روستایی در مصر به نام مِریسه  و امام رضا (ع) وی را ” خیزران ” می خواند.

القاب و کنیه های امام جواد (ع)

از  کنیه های  ایشان ابوجعفر و مشهورترین القاب آن حضرت تقی و جواد است. حضرت رضا(ع) آن حضرت را با کنیه یاد می کردند و می فرمودند: “أبوجعفر به من نامه نوشته است” و نامه هایی که از آن حضرت می رسید در نهایت جلالت و زیبایی بود و هنگامی که امام(ع) می خواستند نامه برای امام جواد(ع) بنویسند آن حضرت را به بزرگی و احترام مورد خطاب قرار می دادند.

نقل شده که  یک روز در ایام کودکی حضرت جواد(ع) آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش امام رضا(ع) آوردند. آن حضرت فرمودند: “این مولودی است که برای شیعه مبارکتر از او بدنیا نیامده است”، چرا که چهل سال و چند ماه از سن مبارک امام رضا(ع) گذشته بود و آن حضرت هنوز اولادی نداشتند و برخی از شیعیان در امر امامت نگران بودند، هنگامیکه خداوند جواد الأئمه(ع) را به مولایمان حضرت رضا(ع) داد نگرانی و شک و تردید مردم بر طرف شد.

فرزندان امام جواد (ع)

تردیدی نیست در اینکه حضرت جواد(ع) را پسران و دخترانی بوده است، اما تعداد آنها مثل اکثر وقایع تاریخی میان علماء رجال و تاریخ و انساب اختلاف است که ذیلا به آن اشاره می شود.

شیخ مفید در کتاب(ارشاد)(۳۹۱)خود در عدد اولاد حضرت امام جواد(ع) می نویسد:

“فرزندان امام محمد تقی جوادالائمه(ع) پیشوای نهم شیعیان جهان عبارتند از دو پسر و دو دختر به اسامی

حضرت امام علی النقی امام دهم شیعیان ـ حضرت موسی مبرقع(ع) ،فاطمه ،امامه.

شیخ اضافه می کند که امام جواد(ع) بغیر از این دو پسر، پسر دیگر نداشته است”.

 اما مرحوم محدث قمی در کتاب(منتهی الامال)(۳۹۳)به نقل از سید فاضل نسابه ضامن بن شد قم حسنی مدنی درکتاب(تحفه الازهار فی نسب ابناء الائمه الاطهار(ع)) خود فرموده که حضرت امام جواد(ع) را چهار پسر و چهار دختر به این اسامی می باشد:

مرحوم محدث قمی به نقل از تاریخ قم، تعداد فرزندان امام(ع) را پنج نفر که دو پسر و سه دختر به اسامی زیر قائل شده که عبارتند از:

۱ـ علی العسکری امام هادی(ع)

۲ـ حضرت موسی مبرقع(ع) جد سادات رضائیه

۳ـ خدیجه

۴ـ حکیمه

۵ـ ام کلثوم.

پس بنابر اختلافات فوق، هیچ یک ازمورخین درمورد موسی مبرقع(ع) که فرزند امام جواد(ع) باشد شک و تردیدی راه نداده اند.

کرامات امام جواد (ع)

در زندگی امامان معصوم(ع) مواردی خارق العاده در کتاب های حدیثی نقل شده است که علما و متکلمان شیعی از آن ها تحت عنوان «کرامات، معجزات، مناقب و نشانه»های امامت یاد کردند.

  نقره از برگ زیتون

ابو جعفر طبری از ابراهیم بن سعید نقل می کند که: حضرت امام جواد (ع) را دیدم که بر برگ درخت زیتون دست می زد و آن برگها به برگ نقره تبدیل می شد. من آنها را از حضرت گرفتم ، وبا آنها در بازار معامله نمودم. آن برگها نقره خالص بود و هرگز تغییری نکردند .  دلائل الامامه، ص۳۹۸ – موسوعه الامام الجواد (ع)،ج۱،ص۲۲۸- اثبات الهداه ، ج۳ ،ص ۳۴۵

طلا شدن خاک

اسماعیل بن عباس هاشمی می گوید : در روز عیدی به خدمت حضرت جواد (ع) رفتم، از تنگدستی به آن حضرت شکایت کردم . حضرت سجاده خود را بلند کرد، از خاک قطعه ای از طلا گرفت. یعنی خاک به برکت دست حضرت به پاره ای طلای گداخته مبدل شد . آن را به من عطا کرد. من آنرا به بازار بردم شانزده مثقال بود .
اثبات الهداه ،ج۳ ،ص ۳۳۸ – بحارالانوار ،ج ۵۰ ،ص ۴۹ – مدینه المعاجز ،ج ۷ ،ص۳۷۳ – موسوعه الامام الجواد (ع)،ج ۱ ،ص ۲۵۳

جای انگشت بر روی سنگ

عمر بن یزید می گوید : امام محمد تقی(ع)را دیدم. به آن حضرت گفتم: یا بن رسول الله ، نشانه امامت چیست ؟
حضرت فرمود: امام کسی است که توان چنین کاری را داشته باشد . دست خود را بر سنگی نهاد و جای انگشتش بر آن ظاهر شد .

نرم شدن آهن

راوی نقل می کند : حضرت امام جواد (ع) را دیدم که آهن را بدون آنکه در آتش نهد می کشید و سنگ را با خاتم خود نقش می زد .
مدینه المعاجز ،ج۷ ،ص۳۲۲ – اثبات الهداه ،ج۳ ، ص ۳۴۵ – دلائل الامامه ،ص ۳۹۹ – نوادر المعجزات ،ص ۱۸۱ – موسوعه الامام جواد (ع) ،ج۱ ،ص ۲۵۲

 زنده کردن گاو مرده

در سفر امام جواد (ع) از مدینه به بغداد، وقتی حضرت به سر زمین زباله – منطقه واقع در نزدیکی کوفه رسیدند – زن ضعیفی را مشاهده کردند که بر بالای جسد گاوی مرده در کنار راه نشسته و گریه می کند ؛ حضرت علت گریستن زن را از او پرسید .
زن در جواب گفت: یا بن الرسول الله، من زنی ضعیفم، قدرت هیچ کاری را ندارم و این گاو همه سرمایه زندگی ام بود که اکنون مرده است .
حضرت فرمود: اگر خدای متعال آن را زنده کرد چه خواهی کرد ؟
عرض کرد ای پسر رسول خدا همواره سپاسگذار او خواهم بود .
آنگاه حضرت دو رکعت نماز بر جای آورد و درباره دعا کرد؛ سپس با پای مبارک خود به پهلوی گاو زد و حیوان زنده شد .
در این هنگام زن فریاد زد که این آقا عیسی بن مریم است .
حضرت فرمود: نه ، بلکه او بنده ای از بندگان مورد عنایت خداست ، این از اوصیای پیامبران است .
الثاقب فی المناقب ،ص ۵۰۳ – مسندالامام الجواد (ع)، ص  ۱۲۵

برگرفته ازشبکه اطلاع رسانی امام جواد (ع)

انتهای پیام /