پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

14:46:16 - سه شنبه 16 اردیبهشت 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شاگردانم یا شهید شدند، یا دکتر، مهندس و معلم
عالمه حسینی متولد ۱۳۳۶ همسر سردار شهید محمود آقاملایی از سال ۱۳۵۷ با قبولی در تربیت معلم، وارد حیطه فرهنگی شد و با وجود سختی هایی که به عنوان یک دختر مذهبی در دوره ای رژیم گذشته داشت، اما همچنان با حجاب به مدرسه می رفت و حالا همین دختر دیروز، توانسته به عنوان یکی […]

عالمه حسینی متولد ۱۳۳۶ همسر سردار شهید محمود آقاملایی از سال ۱۳۵۷ با قبولی در تربیت معلم، وارد حیطه فرهنگی شد و با وجود سختی هایی که به عنوان یک دختر مذهبی در دوره ای رژیم گذشته داشت، اما همچنان با حجاب به مدرسه می رفت و حالا همین دختر دیروز، توانسته به عنوان یکی از معلمان نمونه کشوری مطرح باشد.

این معلم کرمانی در  این گفت  گو از دغدغه ها، راههای موفقیت در شغل معلمی، خاطرات و خوب و بد و خیلی چیزهای دیگر سخن گفت و این که به عنوان یک همسر شهید، خود نیز همچنان عضو بسیج است و آرزو دارد، همه معلمان ایران، بر ای همیشه، نمونه باشند.

گفت و گوی سایت “ صبح رابر”  با عالمه حسینی معلم نمونه کرمانی و همسر شهیدکه در ادامه می آید.

لطفا خودتان را معرفی نماییدو اینکه  چه عواملی باعث شد که شما به عنوان معلم نمونه انتخاب شوید؟

عالمه حسینی متولد ۱۳۳۶ همسر سردار شهید محمود آقاملایی هستم که از سال ۱۳۵۷ با قبولی در تربیت معلم، وارد حیطه فرهنگی شد.

ورود یک خانوم به تربیت معلم در ان دوره چه شرایطی داشت؟

شرایط برای پذیرش خیلی سخت بود ، هم از لحاظ معلوماتی و هم اینکه در دامان خانواده ای مذهبی بزرگ شده بودم   آن زمان که طاغوت حاکم بود با پوشش اسلامی به مدرسه می رفتم .

یادم هست که  تربیت معلم بابت اینکه روسری به سر دارم گیر می داد  ، من در خانواده مذهبی که پدر بزرگم روحانی و اهل علم بود و حجاب را یک سنت می دانستندو راهنمایی های پدر و مادر بزرگوارم این انگیزه در من ایجاد کرد به سختی من را پذیرفتند .

برادرم سید جمال حسینی دانشجوی دانشگاه تهران و از شاگران استاد مطهری و بهشتی که از طریق اعلامیه ها ی حضرت امام و آگاهی های مسائل مذهبی سیاسی و اجتماعی روز علاقه مند به پوشش و فعالیت های مذهبی مطالعه کتاب های امام و استاد مطهری ، دستغیب و دکتر بهشتی  عوامل و علاقه مندی به علم که شغل معلمی ، شغل انبیاء است و علاقه به اینکه بهترین شغل برای دختران  بود ، همه مسئولان ادارات آن زمان بدون پوشش بودند بهترین شغل معلمی بود .

 سال ۵۷ در مرکز تربیت معلم  قبول شدم و فعالیت های مذهبی خودم را بیشتر و گسترده نموده ام، استاد درس عربی شهید علی ایرانمنش  هدایت  می نمودند ، با حضور بعضی کلاس ها  استاد ارجمند دکتر شهید باهنر و تشکیل انجمن اسلامی تعدادی از دانشجویان حضور در کلاس کمرنگ بود بیشتر به فعالیت های مذهبی می پرداختم که در همان سال در حادثه آتش سوزی  مسجد جامع کرمان  در ۲۴ مهرماه مصدوم شدم در متینگ های مذهبی و سیاسی شرکت می نمودم خاطرات آن دوران زیاد است سخنرانی در محضر رهبر معظم که با شرایط مشکل فراهم شد که آن زمان امام در شهرستان جیرفت تبعید بودند و استقبال از آیت الله پسندیده ودر شرایطی که هم ساواک ما را تعقیب می نمود و مورد تهاجم کولی ها و طرفداران رژیم قرار می گرفتم.

پس خاطرات انقلابی زیادی هم دارید؟

بله،  در حادثه آذر ماه مسجد کرمان نیز چهلم شهدای مسجد جامع حضور داشتم و در مسیر انتقال شهدای معلمین و داروین، نامجو ، حسینی را به  بیمارستان انتقال می دادند ما را مورد اذیت و آزار قرار دادند و مدیر تربیت معلم ما را شناسایی و تعهد نامه ای از ما  گرفت .

اما شور و حال انقلابی، اعتنایی به این عوامل نداشتم هر روز راهپیمایی تا به لطف و یاری خدا بعد از مدتی تعطیلی کلاس ها و ادامه فعالیت ها در بهمن ۱۳۵۷ به رهبری امام بزرگوار انقلاب مان به پیروزی رسید.

تشکل ها به شکل منسجم دعوت از سخنران استاد مطهری و باهنر ،کلاس های علنی برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب و حفظ نهضت از برنامه های انجمن از دانشجویان برادران و خواهران اعضاء  و بعد  از سال ۵۷ شروع کارم ابلاغ برنامه ابتدا برای شهرستان بافت و ارزوئیه که تماس با علی ایرانمنش که در آن سال به سمت مدیر کل آموزش و پرورش استان انتخاب شده بود و شناختی از من حقیر داشت به نمایندگی آموزش و پرورش  رابر معرفی شده بودم .از سال ۵۹ تا سال ۶۱  به دبیری مشغول و از آن به بعد به مدت سه سال با تعاون سپاه جهت نیاز با توجه به شروع جنگ تحمیلی و حضور مردم رابر  در صحنه و همکاری با سرکشی به خانواده های شهدا در سپاه مشغول بودم .

شاگردانی داشتید که در زمان جنگ عازم جبهه شده باشند؟

بله. ابتدا کارم در مدرسه  راهنمایی مختلط   شهید رجایی جواران  مشغول به تحصیل شدم و همچنین تعدادی از شاگردانم به جبهه اعزام از جمله شهید محمد جهانشاهی ، شهید الله یار شیخ حسینی ، شهید محمد علی مهنی ، شهید محمود سلیمانی وشهید  غلامعباس مارکی شاهد حضور اعزام به جبهه و تشییع پیکر پاکشان در طول سال تحصیلی بودم و تعدادی نیز اغلب از خانواده شهدا می باشد که مدارج علمی را طی نمودند مانند دکتر یعقوبی، متخصص قلب دکتر عباس سلیمانی و دکتر اصغر یوسفی و تعداد ۵۰ یا۶۰ نفر آنها معلم شدند .

سال ۶۵ معلم نمونه منطقه  ای و سال ۷۴ استانی و سال ۱۳۷۹ کشوری انتخاب شدم و افتخار می کردم که مفید قرار گرفته ام .

  دلایل موفقیت خود را چه می دانید؟

از  دلایل موفقیتم انگیزه ، علاقه و پشتکار و جدیتم  بود ، از ویژگی های یک معلم نمونه ، صبر و حوصله ، افزایش معلومات در مسیر خلاقیت وابتکار است .

تعریف معلم از نظر شما چیست ؟

 تعریف معلم از نظر من معلم شغل انبیاست و هدایت گر جامعه

توصیه ی شما  به عنوان معلم نمونه به سایر همکارانتان چیست؟

 توصیه ام به همکارهایم این است که بردباری حوصله و خوش اخلاقی را سرلوحه شغلشان قرار بدهند

بهترین خاطره ی دوران معلمی و مسئولیت های خود را بیان کنید؟

 بهترین خاطره ام اینکه در اولین روزی که وارد  مدرسه شدم با چهره های مظلوم بچه ها برخورد نمودم برایم فراموش نشدنی است و هنگامی که به خانه برگشتم از آرزوهای پدرو مادرم بودکه  خدا وند دعای آنها را برآورده کرد .

مسئولیتهایم : دبیری ، مدیری ، که همه دروس را در مدت کارم تدریس  نمودم  چون آن زمان کمبود معلم بود .

مدرک دیپلم  تجربی، فوق دیپلم علوم انسانی که بعداً در سال ۷۰ در مرکز خواجه نصیر ادامه تحصیل دادم و مدرک کارشناسی مدیریت آموزشی را اخذ نمودم .

چه اهداف و برنامه هایی برای اکنون و آینده دارید؟

از  هدفهایم  مطلوب  واقع شدن خدمات بیشتری  است از جمله مسائلی که مانع پیشرفت دانش آموزان می شود را عدم آشنایی با فناوری روز برنامه ریزی نامنظم می دانم  .

کدامیک از معلمان دوران دانش آموزی خودتان را می توانید به عنوان معلم نمونه یاد کنید؟

از معلمان دوران دانش آموزی  را می توان جناب آقای احمد آقاملایی معلم پایه ششم ابتدائی ، خانم پروین دادگرمعلم پایه اول و چهارم ابتدائی و خانم فاطمه گراشیری معلم سوم ابتدائی را به عنوان معلم نمونه از آنها یاد می کنم .

شما در تدریس خود از چه روش ها و شیوه هایی استفاده می کنید که تفاوت ایجاد می کند؟

روش و شیوه تدریسم با توجه به نیاز زمان شرکت در کلاس ها ، شناخت  دانش آموزان ، تفاوت های فردی از لحاظ استعداد و کلاس های فوق برنامه بود .

اولین معلم شما که بود ؟نقش مشارکت والدین در امر تدرس شما چگونه بوده است؟

نقش مشارکت والدین در امر تدریس را مثبت  و مفید می دانم اولین معلم من پروین دادگر بود.

اولین روز مدرسه را چگونه شروع کردید ؟

 اولین روز مدرسه ، لباس خاکستری پوشیده بودم، کیف و کتاب به دست و یک سیب هم مادرم به من داد  ، سوره حمد را می خواندم و به طرف مدرسه می دویدم ، تنها دختر خانواده بودم ، مادرم سواد قرآنی داشت به من بسم الله الرحمن الرحیم و حمد را آموخت بیش از اینکه معلم به من بیاموزد .

به نظر شما  چه دانش آموزانی همیشه به یادمی مانند؟

دانش آموزان مظلوم و درس خوان به یاد می ماند از نقاط قوتم علاقه به کار و خستگی ناپذیری و لذت بردن از کار است ، چون فرزندی ندارم خدمت به دانش آموزان را خیلی دوست می دارم .

نقاط قوتی که بیش از هر موردی درخود می بینید

یک کتاب در مورد همسر شهیدم   و دیگر شهدای روستای جواران  در سال ۸۸  با  همکاری یک گروه از طریق بنیاد شهد نوشتیم .

تعامل مدیریت مدرسه با معلمین بایدچگونه باشد؟

تعامل مدیر مدرسه با معلمین برخورد خوب ، صمیمیت و مهربانی ، راهنمایی است .

نحوه تشویق وایجاد انگیزه دردانش آموزان ضعیف چگونه است؟

 نحوه تشویق دانش آموز ان ضعیف عاملی برای پیشرفت شان است که باعث رغبت بهتر به درس و اگر این میزان پیشرفت داشته باشد سفر زیارتی برای معدل بالا ها جایزه در نظر می گیریم .

از خاطرات تلخ و شیرین  این دوران  بگوید ؟

خاطره تلخ دوران ارتحال حضرت امام و شهادت استاد مطهری و بهشتی و انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت همسرم است .

از  خاطره های  شیرینم  آزادی اسراء و به هلاکت رسیدن دشمنان اسلام و یکی از خاطرات تسخیر لانه جاسوسی که برادرم هم جزء دانشجویان خط امام که تصرف جاسوس خانه آمریکا ، نابودی هواپیمایی های آمریکایی در صحرای طبس است .

با شروع فرمان  امام (ره) بسیج ۲۰ میلیونی ۹ آذر ماه سال ۵۸ از ابتدای تشکیل بسیج همکاری  می نمودم و در سپاه رابر تشکیل پایگاه خواهران را باعث شدیم که ۴ نفر را پذیرش کردند .

انتهای پیام / اختصاصی  صبح رابر

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب