پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

8:04:16 - یکشنبه 3 خرداد 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
فتح خرمشهر کلید فتح دفاع مقدس بود
فتح خرمشهر کلید فتح دفاع مقدس بود لا به لای این همه دلاوری ها با این دست خالی از داشته ها و کوتاه از نداشته ها ، چگونه بنویسم از خود گذشتگی ها ، از ایثار و لب تشنگی ها.

به گزارش ” صبح رابر“از آن روزیکه خرمشهر تن مجروح و تب دارش لگد کوب عقده های حقد و کینهی استکبار جهانی قرار گرفت ماه ها گذشت خرمشهر در فراق پاره های تنش به خون نشست رزمندگانی که ۳۵ روز در نبرد و تلاش شبانه روزی با ادای تکلیف الهی و رسالت انقلابی خود کوشیدند دشمن را از هدف پلیدش باز دارند .

از آن زمان ۵۷۸ روز گذشت و چه روزها و شبهای سختی بود تا اینکه این خبر از رادیو صدای جمهوری اسلامی پخش شد : شنوندگان عزیز توجه فرمایید: خرمشهر شهر خون ازاد شد . الله اکبر الله اکبر…

فتح خرمشهر کلید فتح دفاع مقدس بود لا به لای این همه دلاوری ها با این دست خالی از داشته ها و کوتاه از نداشته ها ، چگونه بنویسم از خود گذشتگی ها ، از ایثار و لب تشنگی ها.

درد چشم ها و کم سو شدن تدریجی آنها ف خس خس سینه ، تاول های هر از چند گاهی بر جای جای بدن ف تنگی نفس و کم اوردن اکسیژن ،حساسیت ی عجیب و غریب به محیط اطراف ، امراض ناشناخته ی ناشی از استنشاق گازهای سمی و درد های نهفته و دیرین، جانبازان مظلومی است که آنها را به ظاهر سالم می پنداریم و شاید سرفه های پی در پی و شدید شبانه آنها همنشینانشان را بیازارد و آنها را ناشی از یک حساسیت عادی به محیط یا غذاها بدانیم اما وقتی که پای درد و دل آنها می نشینید و با اصرار می خواهی تا شمه از آنچه دیده یا شنیده اند به تو باز گویند شرمسار اینهمه متانت و اخلاص شان می شوید طوری حرف می زنند که انگار هیچ اتفاقی برای آنها نیفتاده است . می گوید: « ما در راه خدا جنگید هایم . یاد همان روزگاران به خیر ، چه روزگاری بود.»

 

در ادامه خاطرات برادرحاج حسین بلوچی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس می خوانید :

زمان ریاست جمهوری بنی صدر مخلوع جنگ داخلی در غرب کشور شروع شد و تعداد ۶۰۰ نفر از استان کرمان به کردستان اعزام شدند که بنده هم یکی از انها بودم که به تهران عزیمت نمدم و از آنجا به ارومیه و به کردستان اعزام شدیم . یادمان می آید که در مهاباد در ستون می بایست حرکت کنیم و تعدادی نیروها به غرب کشور اعزام شدند مختار کلانتر فرمانده سپاه مهاباد بود

شهید صیاد شیرازی فرمانده یک گروهان تانک که در این عملیات دستگاه تانک از گروهان ایشان زده شد که این بهانه ای شد تا بنی صدر در مخالفت ایشان درجه نظامی را از او بگیرد .

شهید صیاد شیرازی ابتدا خدمتش را در سپاه شروع کرده بود .آن زمان شهید کازرونی فرمانده عملیات بود . فرمانده دلاور و بسیار شجاع و دلیری واقعاً سرآمد بودند و همانند تمام رزمندگا ن جان بر کف می جنگیدند . دقیقا یادم هست در دفترچه ی خاطراتم نوشته ام که آنجا ۱۱۵ روز جنگیدیم این ۱۱۵ روز واقعا جنگ بود حتی گاهی تن به تن تا اینکه امنیت به غرب کشور برگشت .

از آن روزها خاطره ای جالب در ذهنم است که ۵ روز محاصره بودیم ، در تپه ای کنار صدا و سیمای مهاباد داخل یک منبع خالی آب بودیم و آن منبع محل استراحمان بود که محاصره ضد انقلاب شدیم . نانهای خشک و مانده را خوردیم و تمام شد نانهای مانده در زیر برف را مصرف کردیم که خمیر شده بودند . پادگان ارتش چندین بار توسط ضد انقلاب خلع سلاح شد که مجددا پس از گرفته شد . چندین بار شهر و اطراف شهر را پاکسازی کردیم که تمام نیروهای ضد انقلاب در آن نقطه جمع شده بودند . پیکار – ازگاری دموکرات – کومله – منافقین – نیروهای قاسمو و عزالدین حسینی اینها همه بودند . بالاخره با تمام توان توکل بر خدا و ائمه اطهار (ع) با امکاناتی که در مقابل دشمن ناچیز بود از خاک کشور دفاع کردیم از کردستان که آمدم ، مدتی گذشت به جبهه جنوب رفتم آن زمان کرمان تازه مستقل شده بود و تشکیل تیپ داده بود در عملیات فتح المبین شرکت داشتم در منطقه دشت عباس که آن زمان گورستان تانکهای عراق شده بود . تعداد اسرای عراقی در عملیات فتح المبین بسیار بود و دشمن ضربه محکمی خورد تا جایی که تمام دنیا به وحشت افتاده بودکه بزودی بغداد سقوط خواهد کرد . بعد از فتح المبین عملیات بیت المقدس بود تا آزادی خرمشهر این عملیات ۳۰ روز طول کشید .

در این عملیات هم دشمن ضربات سهمگینی را متحمل شد و اینجا بود که مجروح شدم و در بیمارستان سپاهان اصفهان بستری شدم و بعد به بیمارستان کرمان جهت درمان منتقل گردیدم .

وی ادامه داد : از غرب کشور و کردستان خدمتم را شروع کردم و در جنوب کشور جهت برقراری امنیت کشور و تا پایان خط مرزی   ایران و افغانستان و پاکستان این افتخار را نیز داشتم در کنار سردار شهید بزرگوار اسلام شهید شوشتری خدمت نمایم با مسئولیت طرح و برنامه ریزی قرارگاه جنوب شرق و عضو شورای فرماندهی قرارگاه قدس جنوب شرق و بعد از شهادت شهید شوشتری در کنار سردار زنده سردار منصوری خدمت کردم و اکنون می بینیم که خون شهید شوشتری و دیگر شهیدان عزیزمان باعث شد تا امنیت به سیستان بلوچستان و جنوب شرق برگردانده شود . . ان شالله خداوند همگی ما را همرزمان شهیدمان محشور فرماید .

انتهای پیام /

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب