پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

5:33:23 - جمعه 3 آبان 1392
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
سرانجام عشق خیابونی !+ تصاویر
من سرم توی کار خودم بود …. بعد یه روز یه نفر رو دیدم ما اوقات خوبی با هم داشتیم من یه کادو مثل این بهش دادم وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم! ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم و این وضع من توی […]

من سرم توی کار خودم بود ….


بعد یه روز یه نفر رو دیدم


ما اوقات خوبی با هم داشتیم
من یه کادو مثل این بهش دادم


وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم!


ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم


و این وضع من توی اداره بود


وقتی همکارام من و اونو دیدند، اینجوری نگاه می کردند


و من اینجوری بهشون جواب می دادم


اما یروز، اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه


و من اینجوری بودم


بعدش اینجوری شدم

بله .. آخرش به این حال و روز افتادم

انتهای پیام/

بر چسب ها: , ,
تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب