پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

3:34:53 - دوشنبه 8 اردیبهشت 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
چرا مردم در انصراف از یارانه‌ها به دولت اعتماد نکردند؟
قانون هدفمندی می‌تواند شیب ملایم تورمی داشته باشد که آن هم می‌شود با سیاست‌های حمایتی بی‌اثر شود؛ بنابراین، به گمانم دولت باید مخصوصا در افزایش بهای مواد غذایی حساس شود و برخی اقلام را که کشش قیمتی ندارند و تأثیرات آن در سبد کالای مردم بالاست، مواظبت کنند. به گزارش” صبح رابر ” اجرای مرحله […]

قانون هدفمندی می‌تواند شیب ملایم تورمی داشته باشد که آن هم می‌شود با سیاست‌های حمایتی بی‌اثر شود؛ بنابراین، به گمانم دولت باید مخصوصا در افزایش بهای مواد غذایی حساس شود و برخی اقلام را که کشش قیمتی ندارند و تأثیرات آن در سبد کالای مردم بالاست، مواظبت کنند.

به گزارش” صبح رابر ” اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها، یکی از چالش‌های اساسی دولت از آغاز روی کار آمدن بوده است؛ بنابراین، دولت عزم خود را جزم کرده بود که از آغاز امسال، مرحله دوم هدفمندی را آغاز کند. دولت در این راستا با یک معضل اساسی ‌کسری بودجه یارانه نقدی به مردم روبه‌رو بود.

به این ترتیب، پس از رایزنی‌های فراوان میان دولت و مجلس، سرانجام تصمیم گرفته شد ‌از مردم بخواهند ‌در صورتی که نیاز به گرفتن یارانه‌های نقدی ندارند، انصراف دهند.

به گزارش «تابناک»، پس از اینکه ‌نام‌نویسی از متقاضیان یارانه نقدی به پایان رسید، دولت اعلام کرد که تنها نزدیک به دو میلیون و چهار صد هزار تن از گرفتن یارانه انصراف داده‌اند. در پی پایان ‌نام‌نویسی، دولت نیز در راستای اجرای مرحله دوم، قیمت حامل‌های انرژی را تقریبا ۷۵ درصد افزایش داد.

در همین راستا، «تابناک» در گفت‌و‌گو با محمد خوش‌چهره، از کار‌شناسان مسائل اقتصادی و نماینده سابق مجلس در دوره هفتم اجرای مرحله دوم هدفمندی و علت عدم استقبال مردم از انصراف از یارانه‌ها را بررسی کرده است.

* علت این را که شمار کمی از مردم از گرفتن یارانه انصراف دادند، چه می‌دانید؟

ــ  ما نباید قضاوت‌های عاجل و تک موردی کنیم. نظام جمهوری اسلامی دوام و قوامش روی سرمایه‌ای به نام مردم است که بنیانگذارش حضرت امام است. در تجربه تاریخی در سیصد سال اخیر، آنچه موجب رشد و پیشرفت است سرمایه مادی است که بر آن تاأکید داشتند، ولی انقلاب اسلامی نشان داد فرا‌تر از سرمایه مالی و مادی سرمایه انسانی، مهارت و نحوه مدیریت است.

بنابراین در دهه گذشته سرمایه انسانی، سرمایه علمی و فناوری را عامل پیشرفت تحول و رشد می‌دانند. خیلی‌ها بحث‌های دانش بنیاد را عامل تحول و پیشرفت و توسعه می‌دانند؛ اما در کنار این روند پس از بحران‌هایی که برای امریکا پیش آمد، برخی به استناد انقلاب اسلامی ایران، سرمایه اجتماعی و آنچه در انقلاب اسلامی فرا‌تر از آن می‌گوییم، سرمایه مردم را عامل تحول، تغییر و رشد و پیشرفت دانستند.

امام از این سرمایه برای منافع کشور و نظام جمهوری اسلامی استفاده کرد. وی خود بنیانگذار سرمایه مردم بود؛ سرمایه‌ای به نام مردم که خودش را در مشارکت و حضور مردم نشان می‌دهد. نتیجه قضاوت سرمایه مردم در یک کشور مشارکت است که در عرصه‌های گوناگون محقق می‌شود؛ یعنی در عرصه سیاسی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و در زمینه دفاعی و جنگ.

* بحران اقتصادی امریکا چگونه سرمایه اجتماعی مردم را بولد کرد؟

ــ بحران امریکا نشان داد که دولت باید در عرصه اقتصادی خود را به نیروی اجتماعی مردم متکی کند. پس از بحران مسکن و هجوم مردم به بانک‌ها و انتقال این بی‌اعتمادی از مردم به بانک‌ها و از بانک‌ها بر بازار سهام وارد شد و پشت سر هم مثل یک دومینو، باعث سقوط بازارهای جهانی و مالی و بعد بازارهای سرمایه شد و بحران را از امریکا به جهان منتقل کرد.

از اینجا بود که بسیاری از اهل فن و صاحب نظران و حتی برخی مسئولین بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در نشست سال ۲۰۰۸ اعتراف کردند و رئیس جمهور امریکا نیز اعتراف کرد که بحران پیش آمده در امریکا که به جهان ضربه زد، بحران اعتماد است که خودش را با مشارکت ندادن و بی‌اعتمادی نشان داد؛ بنابراین، سرمایه‌ای به نام مردم می‌تواند باعث پیشرفت شود؛ سرمایه‌ای به نام مردم نیز به باور و اعتماد نیاز دارد. بدون اعتماد هیچ گونه مشارکتی از طرف مردم نخواهد بود. مثلاً در حوزه اقتصادی تأکید بر سرمایه گذاری در بخش‌های مولد، خرید اوراق سهام و بحث‌های مختلف اقتصادی باعث اعتماد و باور نمی‌شود.

* پس باور و اعتماد چگونه پدید می‌آید؟

ــ  باور مبتنی بر عقلانیت است. بر اساس تجلی زمام داری حضرت امام همه مردم مبنی بر اعتماد و عقلانیت هرچه ایشان می‌گفتند می‌پذیرفتند. به دنبال آن، تدبیر و شفافیت و مسائلی از این دست باعث شد که مردم در عرصه اول که عرصه سیاسی بود با دست خالی رژیم سیاسی را ساقط کنند. در واقع با مشارکت و حضور مردم در عرصه سیاسی، می‌توان همه سد‌ها را از میان ببرد.

در انقلاب مشارکت مردم باور ایجاد کرد. حضرت امام گفت، خون بر شمشیر پیروز است. خون تجلی اراده حضور مردم و شمشیر یعنی امکانات و لجستیک است؛ بنابراین، حضور مردم در عرصه سیاسی تجربه موفقی بود. اگر ما بتوانیم این حضور را در عرصه اقتصادی بیاوریم، می‌توانیم مشکلات را حل کنیم؛ اما با سرمایه‌ای به نام مردم باید حل کرد. بیشتر مشکلات کشور با مشارکت مردم حل شده است؛ از جمله دفاع مقدس که توانستیم با دست خالی بر دشمن تا دندان مسلح پیروز شویم.

* چرا از مشارکت مردم در عرصه اقتصادی استفاده نشد؟

ــ  در حوزه‌های اقتصادی پس از جنگ و رحلت حضرت امام، این دست از مشارکت و سرمایه‌ای به نام مردم خوب استفاده نشد؛ مگر در یک یا دو موردی که نظام با چالش‌هایی روبه رو شد و آن هم با حضور مردم حل شد. ما باید نگاه کنیم که مردم در چه موقعی مشارکت می‌کنند. وقتی مردم مشارکت می‌کنند که باور و اعتماد می‌کنند. باور هم با گفتن امید و تدبیر ایجاد نمی‌شود. باید عقلانیت در عمل را مردم ببینند. در صورت شفافیت و ایجاد آن، مشارکت مردم بالا می‌رود. این مشارکت باعث می‌شود که مشکلات حل می‌شود.

* راهکار استفاده از مشارکت مردم و اعتماد آن‌ها چیست؟

ــ  من بر این باورم که چالش فراروی دولت در حوزه‌های متنوع، باورناپذیری نسبت به تدبیر و عقلانیت و سایر شاخص‌ها است. این مشخصه‌ها می‌تواند صداقت دولت را ارزیابی کند. البته منظورم این نیست که دولت بی‌تدبیر و صداقت است؛ اما مردم باید این‌ها را در زندگی و آینده خود ببینند. ما در عمل می بینیم که بد عمل شده است. تعدد اظهارنظر‌ها و روش های تنبیهی و تشویقی، باعث شده، اشکالی در تدابیر خودپدید آوریم.

این‌ها تجربه‌ای برای دولت است که کار را بهتر انجام دهد. البته باید گفت برای این دولت شرایط اقتصادی خوبی فراهم نبود. اما این دولت اجازه اشتباه ندارد. اشکال این دولت است که زمان به نفع دولت و کل کشور و اقتصاد ملی نیست و نباید ما با تعلل، شرایط را عوض کنیم. دولت باید تلاش کند پیش از اینکه با آزمون و خطا با مسائل روبه رو شود با یک معرفت و با استفاده از دیدگاه های کار‌شناسان مشکلات را حل کند.

* آقای دکتر به نظر شما با اجرای مرحله دوم هدفمندی تورم افزایش پیدا می‌کند؟

ــ اگر بخواهیم خیلی انتزاعی یا اصطلاحا تئوریک و نظری نگاه کنیم، تورم مبتنی بر شواهد تجربی دو ریشه دارد که به آن تورم ناشی از فشار تقاضا و فشار هزینه می‌گویند. اگر ما به اقتصاد ایران نگاه کنیم، در بسیاری مواقع بحثی با نام انتظارات روانی و انتظارات تورمی به شدت در تورم تأثیرگذار است؛ یعنی شاید تقاضا قبل از اینکه عامل جریان باشد، در حقیقت انتظارات تورمی است که باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود.

البته نگاه‌های سودگرانه نیز خود زمینه ساز تشویق تورم است. این‌ها ریشه در ضعف اجرایی و ضعف تدابیر دارد. اگر پیشگیری در بسیاری از سطوح عالمانه باشد، امکان دارد.

اگر موج تورم و ضعف در مدیریت پدید بیاید و رگه‌های بی‌اعتمادی شروع شود، این رگه‌ها درصد تورم را برای هر دولتی شکننده می‌کند. تجربه کمبود مواد غذایی در دولت نهم و دهم، آموزنده‌ بود. در اسفند سه سال پیش، هجوم برای مواد غذایی شکل گرفت، در حالی که در انبارهای دولت این اقلام بود؛ اما مردم وقتی بیش از مصرفشان خریدند و انبار کردند، باعث بحران در کشور شد.

این افزایش تقاضا اگر در کشورهای پیشرفته نیز پدید بیاید، نمی‌تواند نیاز‌های مردم را برآورده کند، ولی‌‌ همان عوامل روانی با هم چندین برابر این مسائل را محقق می‌کنند؛ بنابراین، نوعی بی‌اعتمادی و قبول نکردن، باعث می‌شود تورم زیاد شود.

قانون هدفمندی می‌تواند شیب ملایم تورمی داشته باشد که آن هم می‌شود با سیاست‌های حمایتی بی‌اثر شود؛ بنابراین، به گمانم دولت باید مخصوصا در افزایش بهای مواد غذایی حساس شود و برخی اقلام را که کشش قیمتی ندارند و تأثیرات آن در سبد کالای مردم بالاست، مواظبت کنند.

قسمت اول گفت و گو را اینجا بخوانید.

منبع :تابناک

بر چسب ها:
تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب