پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

14:02:48 - یکشنبه 3 اسفند 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
واژه‌هایی که “بدجور هارمونی دارد”/الفاظ نه چندان مؤدبانه نسل چهارم از کجا می‌آیند؟!
کافی‌ست یک جمله کوتاه بگویند تا با یک دو دوتای ساده، متوجه بشوی برای کم نیاوردن هم که شده باید هر چه در چنته داری رو کنی!البته تمام نسل چهارمی‌های جامعه این وضعیت را ندارند، اما اکثرشان این‌طورند!

به گزارش ” صبح رابر” به نقل از  شبکه اطلاع رسانی راه دانا، وقتی با برخی از نوجوان ها سر صحبت را باز کنی، کافی‌ست یک جمله کوتاه بگویند تا با یک دو دوتای ساده، متوجه شوید برای کم نیاوردن هم که شده باید هر چه در چنته دارید رو کنید!

البته تمام نسل چهارمی‌های جامعه این وضعیت را ندارند، اما اکثرشان این‌طورند!

تقریبا یک گویش مشترک با تکیه کلام‌های خاص خودشان را دارند که اگر دهه‌شصتی‌ها بخواهند با نمک‌ترین تکه‌هایی که بلدند را برای مقابله استفاده کنند، باز هم پیش این دهه هفتادی‌ها بدجوری کم می‌آورند!

این روزها تقریبا قشر نوجوان جامعه به یک زبان و گویش محاوره‌ای مشترک رسیده‌اند که گذشته از درست یا غلط بودنش، یک جورهایی نوآوری خاص خودش را دارد و به قول بعضی‌ها؛ بدجور هارمونی دارد.

این زبان طنز است؟

بسیاری از تکیه کلام‌هایی که استفاده می‌شود، بار طنز دارند. گرچه وقتی قرار باشد آن‌ها را در چهارچوب تعریف طنز بگنجانیم، طنز واقعی نبوده و بیشتر یک «هجو» اجتماعی هستند که بنا به تغییر ذائقه مردم، خیلی از ما به این واژه‌ها و جملات می‌خندیم. جملاتی که بعضی وقت‌ها، حساب شده هستند و بسیار زیرکانه مخاطب را غافلگیر می‌کنند.

باید گفت جنس لطیفه‌ها و پیامک‌های این نسل، آرام آرام تغییر کرده و به سمتی رفته که برای خندیدن از ته دل باید در کسری از ثانیه، روابط بین دو یا سه عاملی که ریشه در مسائل اجتماعی فرهنگی ـ اقتصادی را در آن جمله کشف کنید.

به عنوان مثال: «ته خیار، سرشار از ویتامین حقیقت است!» که اشاره به همان ضرب‌المثل قدیمی دارد که می‌گفت «حقیقت تلخ است»

همچین هم طنز نیست؛ اعتراضه!

اما بسیاری از کارشناسان عقیده دارند، این موارد، آنچنان هم طنز نیستند؛ بلکه یک اعتراض زیرکانه به حساب می‌آیند.

اعتراض‌هایی آغشته به رگه‌هایی از طنز که به ناهنجاری‌های روز اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی طعنه می‌زنند.

به عنوان مثال این جمله طی دو سال اخیر به کرّات در شبکه‌های اجتماعی «share» شد که به افزایش حدودا دو برابری قیمت خودروی پراید طعنه می‌زد:

«ایران در آینده نه چندان دور… اوه اوه! بچه‌ها اون طرف نگاه، معلومه خیلی مایه داره… ماشینش پرایده!»

اصلا مؤدبانه نیست!

اما حقیقت تلخ این‌جاست که زبان جدیدی که بین نسل چهارم در حال شکل‌گیری‌ست، در این حدی که مثال‌هایشان را در دو مورد قبلی بیان کردیم مؤدبانه نیستند و اکثرا طعنه‌ها و کنایاتی را بکار می‌برند که کاملا دور از ادب و شأن یک جوان فرهیخته هستند که برای ظاهرسازی هم که شده، فقط ظاهر جملات کمی چراغانی و تزئین شده، وگرنه باطن و معنای جملات در اکثر مواقع بسیار زشت و زننده هستند.

از کجا سر درمی‌آورند؟

به هر حال این نوع از ادبیات گفتاری (چه طنز باشند؛ چه اعتراض) چطور یکباره تا این حد بین قشر نوجوان و جوان فراگیر می‌شوند؟!

حدود ده سال پیش، بار انتشار لطیفه‌ها و تکیه کلام‌های بروز، به دوش پیامک‌ها بود. اما امروزه انتشار این موارد بسیار ساده‌تر از دهه گذشته‌ست و گذشته از سادگی انتشار، سرعت انتشار این موارد به کمک اینترنت به شدت بالا رفته.

شبکه‌های اجتماعی و کلوپ‌های مجازی و چت‌روم‌ها و… در سرعت انتشار این موج نسبتا جدید از طرز بیان نقش داشته‌اند که متأسفانه همین وساطت اینترنت، کار را خراب می‌کند.

ما در این متن فقط به نکات و نمونه‌های قابل انتشار می‌پردازیم. اما موارد بسیار زیادی از این نوع گفتار جدید که بین نسل چهارم جامعه رواج پیدا کرده، اصلا صورت خوشی ندارد و در بسیاری از مواقع، خارج از دایره ادب هستند که به عقیده کارشناسان، علت اصلی رواج سریع این الفاظ؛ دخیل بودن اینترنت در این قصه است. زیرا در شبکه جهانی اینترنت، هر کسی می‌تواند با هویتی ساختگی وارد شده و پس از الگوبرداری از این موج جدید گفتمان، از آن‌ها در محاورات روزمره اجتماعی‌اش استفاده کند.

ضربه می‌زند؛ اساسی!

معمولا وقتی یک سریال تلویزیونی طنز روی آنتن می‌رود، داد ادیبان بلند می‌شود که: «زبان فارسی با این تکیه کلام‌ها و برخی طرز صحبت کردن‌ها ضربه می‌خورد و…»

اما حقیقتا موج جدید گفتمان نسل نوجوانان، نگران‌کننده است؛ بسیار نگران‌کننده‌تر از تأثیرات یک سریال تلویزیونی نود شبی.

یکی از موارد نگران‌کننده، عادی‌سازی الفاظی‌ست که بکار بردن‌شان در هر حالتی دور از ادب است.

شاید این روزها جملات و الفاظی را در کوچه و بازار از زبان برخی نسل چهارمی‌ها می‌شنویم که تا همین چند سال پیش، با شنیدن‌شان کل چهره‌مان سرخ می‌شد. اما کم‌کم استفاده مکرر برخی ادبیات ناهنجارانه گفتاری، تا حدودی این مسائل را برای جامعه عادی‌سازی کرده است و این یعنی ضربه به پیکره جامعه.

انتهای پیام/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب