پایگاه اطلاع رسانی صبح رابر

17:47:18 - یکشنبه 26 مهر 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شاخصه های استکبار ستیزی از دیدگاه امام
“اگر بندبند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای‏دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‏مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کند.

به گزارش “ صبح رابر” به نقل از “آرمان کرمان” از مشخصه‌های بارز اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) تلاش برای وارد کردن واژه‌ها و مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی مسئولان و دولتمردان نظام اسلامی بود. واژه استکبار از جمله واژه‌هایی است که به طور عملی در این راستا وارد ادبیات انقلاب اسلامی شد. گفتمان استکبارستیزی امام خاستگاهی فطری – انسانی و معنایی قرآنی دارد و در عین حال کارکردی مبارزاتی و انقلابی. اساساً مبارزه با ظلم و نفی استکبار، از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی حضرت امام – رحمه الله – بوده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است. ظلم زدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسؤولیت دینی – سیاسی، جدی‌ترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است. امام راحل سلامت و صلح جهان را بسته به انقراض مستکبرین می‌دانند و می‌فرمایند: تا این سلطه طلبان بی‌فرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آن‌ها عنایت فرموده است نمی‌رسند.

از سوی دیگر مهم‌ترین موضوع در روابط سیاست خارجی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را می‌توان رابطه سیاسی با ایالات متحده آمریکا نام برد. بررسی تاریخ روابط سیاسی ایران و آمریکا و نفوذ ۲۵ساله آن‌ها تا قبل از۲۲بهمن ماه ۱۳۵۷ نشان از یک حضور تحقیرآمیز و مخرب داشت که ظهور انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نویدبخش پایان این روابط تحقیرآمیز و ناعادلانه گردید، چراکه انقلاب اسلامی ایران در ذات و ماهیت خود نه تنها با نظام سلطه آمریکایی بلکه با هرگونه زیاده خواهی بین‌المللی، تعارضات اساسی و آشتی‌ناپذیر داشته است.

این ادبیات در کلام و بیان خلف صالح ایشان، یعنی امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) هم به عنوان یکی از سیاست‌های راهبردی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ادامه یافته است.

الف- شاخصه‌های دکترین «استکبار ستیزی» در اندیشه حضرت امام (ره)

حضرت امام (ره) در طول مبارزه و بالاخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی به طور تمام قد در برابر نهضت اسلامی ملت ایران قرار گرفت و آن را بزرگ‌ترین تهدید قلمداد کرد، به تبیین ابعاد و شاخصه‌های دکترین استکبارستیزی پرداختند که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان چنین مورد مطالعه قرار داد:

۱- الهی بودن

یکی از مولفه‌های مهم و مبانی اندیشه‌ای حضرت امام (ره) در مساله مبارزه با استکبار، مساله ماهیت الهی مبارزه و قیام برای خداست. تاریخی‌ترین سند مبارزاتی حضرت امام (ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَهٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی‏ وَ فُرادی‏» آغاز می‌شود. ایشان در ابتدای پیام که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته‌اند آورده‌اند:«خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‌هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است… خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده.»(۵)

این عبارات اولین گامهای حضرت امام (ره) در آغاز حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است، که مبتنی برآموزه‌ای قرآنی و دکترین «قیام لله» شکل گرفته است. تورق در صحیفه حضرت امام (ره) نمونه‌های فراوان دیگری از تاکید و توجه حضرت امام (ره) به مفهوم قیام لله را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که قیام و مبارزه برای خدا جزء کلیدواژه‌های اصلی گفتمان ایشان و روح و جوهره دکترین استکبار ستیزی می‌باشد.

حضرت امام (ره) بار‌ها در طول مبارزه با یادآوری این نکته که» این نزاع و مبارزه‌ای که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر» تلاش نمود تا ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کند تا بر اثر غفلت سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزل نیابد.

۲- سازش ناپذیری

ایشان امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی می‌کند و آن را نافی عزت مسلمین می‌داند. ضمن آنکه این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باور است که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. این نگاه برآمده از آموزه‌های قرآنی است که خدواند در شرح وضعیت جبهه حق و دشمنان آن بدان اشاره کرده است.

خداوند متعال مومنین را از هرگونه دوستی با دشمنان نفی می‌کند و می‌فرماید: «یا ای‌ها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین» (ای کسانی که ایمان آورده‏اید، یهود و نصاری‏ را دوستان خود مگیرید چراکه‏ آنان دوستان یکدیگرند. و هر کس از شما آن‌ها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری، خدا گروه ستمگران را راه نمی‌‏نماید.) (مائده: ۵۱)

و در جایی دیگر یادآوری می‌کند: «یا ای‌ها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده و قدکفروا بماجائکم من الحق» (ای کسانی که ایمان آورده‏اید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری‏] که با آن‌ها اظهار دوستی کنید، و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند (ممتحنه: ۱) خداوند در ادامه همین آیه آنهایی که تلاش دارند تا پنهانی با دشمنان ارتباط برقرار کنند را به عنوان منحرف معرفی می‌کند و خطاب به آن‌ها هشدار می‌دهد: «انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل «(من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم. و هر کس از شما چنین کند، قطعاً از راه درست منحرف گردیده است) (ه‌مان)

حضرت امام (ره) مبتنی بر این آیات و روایات متعددی که در نفی پذیرش ولایت کفار و مستکبر آمده، آنهایی را که بدنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به عنوان خائن معرفی می‌کند. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد بر می‌آورد:«کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‌‏دانیم. ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!… اگر بندبند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای‏دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‏مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌‏کنیم.»

انتهای پیام/

تابناك وب سجام تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب